صفحه محصول - انواع اضطراب و نظریه های اضطراب

انواع اضطراب و نظریه های اضطراب (docx) 35 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 35 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

بسم الله الرحمن الرحیم دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارسنجان عنوان نگارش حسین کریمیان فهرست مطالب 2-2- مبانی اضطراب 20 2-2-1-اضطراب شناختی23 2-2-2- اضطراب جسمانی23 2-3- انواع اضطراب 23 2-4- نظریه های اضطراب24 2-4-1-نظریه اضطراب چند بعدی 25 2-4-2- نظریه فاجعه 25 2-4-3- نظریه اضطراب بهینه 26 2-5- چگونگی اندازه گیری اضطراب 26 2-6- نشانه های اضطراب 27 2-7- سبب شناسی و درمان اضطراب از دیدگاه روان کاوی ، رفتاری و شناختی 27 2-7-1- نظریه روان پویشی 27 2-7-2- نظریه رفتاری28 2-7-3- نظریه شناختی 29 2-7-4- نظریه طرحواره بک 32 2-8- مدل شناختی کلارک و ولز32 2-8- 1- الگوی شناختی اضطراب اجتماعی راپی و هیمبرگ ( 1997 2-18- مروری بر پژوهشهای پیشین 2-18-1- تحقیقات انجام شده در داخل کشور 2-18-2-تحقیقات انجام شده در خارج از کشور 2-19- جمع بندی سوابق پژوهش و چشم انداز منابع و مآخذ اضطراب شناختی (تعریف نظری) اضطراب شناختی مولفه روانی اضطراب است و با انتظارات منفی و نگرانی های شناختی درباره خود و موقعیت و پیامدهای احتمالی (مثل احتمال شکست) مشخص می شود.اضطراب بدنی مولفه جسمانی اضطراب است و ادراک فرد از پاسخ های فیزیولوژیک و برانگیختگی منفی را نشان میدهد (مارتنز، 1990). اضطراب شناختی به تفکرات همراه با اضطراب جسمی اشاره دارد. تفکر اضطرابی شامل نگرانی، دلواپسی، خود کم بینی و مطمئن نبودن به خود است (سواین و جونز، 1991). اضطراب جسمانی (تعریف نظری) هنگام اضطرابفرد دچار تغییرات جسمی انگیزشی می شود، از جمله افزایش ضربان قلب، بالا رفتن فشار خون، ناراحتی های دستگاه گوارش، تنگی نفس، برافروختگی پوست و امثال آن. این علائم شبیه علائم هیجان است (البته کاملا همان تغییرات نیست). تغییرات جسمانی همراه با اضطراب را اضطراب جسمی گویند (ماتنز و همکاران 1990). اضطراب شناختی و جسمانی(تعریف عملیاتی) تعریف عملیاتی اضطراب شناختی و جسمانی عبارتند از امتیازی که فرد از پاسخ به پرسشنامه اضطراب شناختی و جسمانی بدست می آورد .برای اندازه گیری اضطراب شناختی و جسمانی از مقیاس اسمیت(1990) استفاده شد.یک آزمون خود گزارشی چند بعدی است که به منظور سنجش اضطراب جسمانی و شناختی ساخته شده است . این آزمون دارای 21 عبارت می باشد و هر آزمودنی به سولات از اصلاٌ ، کمی ، در حد متوسط ، بسیار زیاد پاسخ می دهد و برای سنجش 3 زیر مقیاس است . این زیر مقیاس های عبارتنداز ؛ اضطراب جسمانی ( آیتم های 1-4-8-11-12-15-17-19-21 ) ، نگرانی ( آیتم های 3-5-9-10-13-16-18 ) و عدم تمرکز (آیتم های 2-6-7-14-20) . 2-2-اضطراب اضطراب یک احساس منتشر، نا خوشایند و مبهم دلواپسی است یک علامت هشدار دهنده و واکنشی در مقابل خطری نامعلوم، درونی و مبهم و معمول ترین پاسخ به محرک تنش زا است. اضطراب هیجانی است نا خوشایند که همه ما درجاتی از آن را در قالب دلشوره، تنش و ترس تجربه کرده ایم. آدمی غالبا در روبرو شدن با موقعیت های تهدید کننده یا تنش زا احساس اضطراب یا تنش می کند. این گونه احساسات واکنش های بهنجار در برابر فشار روانی به شمار می آید و زمانی اختلال محسوب می‌شود که در برابر موقعیت هایی رخ می دهد که اکثر مردم به راحتی آنها را حل و فصل می کنند. اختلالات اضطرابی شامل گروهی از اختلالات است که در آنها اضطراب یا نشانه اصلی است، مانند اختلال وحشت زدگی و اضطراب منتشر و یا زمانی تجربه می شود که فرد سعی دارد رفتارهای غیر انطباقی خاصی را مانند هراس و وسواس فکری عملی کنترل کند (اتکینسون،به نقل از محمدی، 1388). اضطراب یکی از حالات ناخوش آیند هیجانی است که میزان اندک آن در دستیابی به موفقیت موثر و بیش از حد آن مخرب است (هامر، 1995). اضطراب در مقوله ی روانشناسی به احساس تشویش، ناراحتی، هیجان، فشار روحی یا وحشت اطلاق می شود (پورتون، 1995 ). اختلالات اضطرابی، اختلالاتی هستند که در آنها بی قراری حرکتی (از جا پریدن، لرزش، نا آرامی)، بیش فعالی (گیجی، تند زدن قلب و گاهی عرق کردن) و بیمناکی دیده می شود (سانتراک، 2003). اختلال اضطرابی هنگامی تشخیص داده می شود که تجربه ذهنی احساس اضطراب وجود داشته باشد. احساس اضطراب شامل 4 بخش است (به نقل از درویشی، 1388) : علامت اضطراب : شامل افکار مخصوص، خاطره یا احساسی که بخش دوم را به وجود می‌آورد. اثر اضطراب : به صورت فشار هیجانی که گاهی اوقات مشابه آن در حالت ترس می گردد، این حالت نامطبوع است و باید رفع گردد. عکس العمل اولیه و اضطراب : که به صورت وسیله دفاع ی و یا کناره گیری فرد مضطرب ظاهر می شود. عکس العمل سازشی اضطراب : که بندرت رخ می دهد و احتیاج به خود شناسی استوار و یا شجاعت قابل ملاحظه ای دارد و لازمه آن هوش انتزاعی است که بیشتر به صورت این سوال مطرح می‌شود که «چرا این طور احساس می کنم ؟» ترس های مرزی در برگیرنده سطح فراوان ترس پیرامون برخی اشیاء یا موقعیت هاست به گونه‌ای که ترس به اندازه ای شدید می گردد که ممکن است از آن شی ء یا موقعیت اجتناب شود. مانند ترس یا فوبی اجتماعی که ترس از موقعیت های اجتماعی و مورد ارزیابی قرار گرفتن از سوی دیگران می باشد(آیزنک، 1994) معتقد است که اشیاء و موقعیت های تشکیل دهنده اساس بیشتر ترسهای مرضی بوده به این چنین اشیاء و موقعیت ها حساس شده اند و در طی مسیر تکامل تدریجی تحت تاثیر قرار گرفته اند. اضطراب بر تفکر، ادراک، یادگیری اثر می گذارد و این تغییرات با کاهش سطح تمرکز، کاهش فراخوانی خاطرات و ایجاد اختلال در تداعی معانی موجب اختلال در یادگیری می شود (حسینی، 1384). اضطراب، تشویشی فراگیر، ناخوشایند که اغلب علائم دستگاه خودکار نظیر سردرد،تعریق، تپش قلب و احساس تنگی در قفسه سینه همراه است. اضطراب هشداری است که فرد را گوش به زنگ می کند. یعنی به فرد هشدار می دهد که خطری در راه است و باعث می شود که فرد بتواند برای مقابله با خطر احتمالی اقداماتی به عمل آورد. ترس هم هشداری است که باید آن را با اضطراب افتراق داد، ترس در پاسخ به خطری معلوم و بیرونی ایجاد می‌شود. حال آنکه اضطراب در پاسخ تهدیدی نامعلوم، درونی است یا از تعارض منشاء گرفته است (کایلان و سادوک، 2007، به نقل از گودرزی، 1388). 2-2-1- اضطراب شناختی اضطراب شناختی مولفه روانی اضطراب است و با انتظارات منفی و نگرانی های شناختی درباره خود و موقعیت و پیامدهای احتمالی (مثل احتمال شکست) مشخص می شود.اضطراب بدنی مولفه جسمانی اضطراب است و ادراک فرد از پاسخ های فیزیولوژیک و برانگیختگی منفی را نشان میدهد.(مارتنز، 1990) اضطراب شناختی به تفکرات همراه با اضطراب جسمی اشاره دارد. تفکر اضطرابی شامل نگرانی، دلواپسی، خود کم بینی و مطمئن نبودن به خود است (سواین و جونز، 1993). 2-2-2- اضطراب جسمانی هنگام اضطراب فرد دچار تغییرات جسمی انگیزشی می شود، از جمله افزایش ضربان قلب، بالا رفتن فشار خون، ناراحتی های دستگاه گوارش، تنگی نفس، برافروختگی پوست و امثال آن. این علائم شبیه علائم هیجان است (البته کاملا همان تغییرات نیست). تغییرات جسمانی همراه با اضطراب را اضطراب جسمی گویند (مارتنز و همکاران 1990). 2-3- انواع اضطراب اضطراب متعادل : این اضطراب معیاری مناسب برای کسب آگاهی افراد از حالت های مختلف خود است. برای ارزیابی اضطراب خود در برابر حوادث، باید به واکنش هایی که نشان می دهیم توجه کنیم. چنانچه این واکنش ها با میزان و شدت خطر متناسب باشد می توان گفت دارای اضطراب طبیعی هستیم. بنابراین، اضطراب متعادل برای داشتن یک شخصیت قوی ضروری است(هامر و بورتون، 1995). اضطراب شدید : به اعتقاد رولومی، برخلاف نوع متعادل، واکنشی است نامتناسب با خطری که انسان با آن روبرو است، و با سازوکارهای دفاعی، تعارض ها و علائم غیر طبیعی همراه است (پراپاوسیس، 1996). اضطراب حالتی : این اضطراب در طول زمان دگرگون می شود و اضطرابی است ناپایدار که فرد آن را دریک لحظه ی معین تجربه می کند (اسپیل برگر، 1972). اضطراب صفتی : این اضطراب یک ویژه گی شخصیتی ثابت است. افرادی که از این ویژه گی برخوردارند، در معرض شرایط و موقعیت ها، تهدید کننده ی بیشتری قرار دارند و پاسخ های فیزیولوژیکی شدید نشان می دهند (موریس، بال، 1996). اسپیل برگر (1996 ) میان اضطراب صفتی و حالتی تمایز قائل است. به گفته کلانز (1987) : اضطراب حالتی مانند انرژی جنبشی برای اضطراب صفتی، و اضطراب صفتی مانند انرژی پتانسیل با انرژی در دسترس برای عمل، هنگام رویارویی با یک محرک مناسب است (مارتنز، 1990). 2-4- نظریه های اضطراب به طور کلی، ارتباط میان اضطراب و نحوه عملکرد ورزشکار توسط نظریه های سائق (تحریک ) و فرضیه U ی وارونه بیان می شود. برپایه ی نظریه ی سائق که از کوشش های مشترک هال (1943) و اسپنس(1956) شکل گرفته، بین سطح اضطراب و اجرای ورزشی ارتباطی خطی وجود دارد. بدین معنا که با افزایش اضطراب سطح عملکرد متناسب با آن افزایش می یابد. نظریه U ی وارونه که توسط یرکیس و دادسون ارائه شده به این معنا است که عملکرد، هم زمان با حالت برانگیختگی تسهیل می شود و تا سطح مطلوب ادامه می یابد (برد، 1995). 2-4-1- نظریه اضطراب چند بعدی نظریه اضطراب چند بعدی بر اساس تمایز بین اضطراب شناختی (Cognitive Anxiety) واضطراب جسمی (Somatic Anxiety) ارائه شده است. بر اساس این نظریه: بین اضطراب شناختی و عملکرد رابطه مستقیم و منفی وجود دارد. بین اضطراب بدنی و عملکرد رابطه یو وارونه وجود دارد. اضطراب بدنی با شروع رقابت کاهش می یابد اما اضطراب شناختی اگر اعتماد به نفس کم باشد همچنان بالا باقی می ماند. 2-4-2- نظریه فاجعه (Catastrophe Theory): نظریه فاجعه پیشنهاد میکند : استرس و اضطراب روی عملکرد تأثیر خواهند گذاشت. هر ورزشکار بصورت منحصربه فرد به اضطراب ناشی از رقابت پاسخ می دهد. اجرای هر ورزشکاری به صورت ویژه ای تحت تأثیر قرار می گیرد به همین خاطر پیش بینی از طریق قوانین کلی و عام مشکل است. 2-4-3-نظریه اضطراب بهینه بر اساس نظریه اضطراب بهینه ورزشکار اگر انگیزش و اضطرابی در محدوده عملکردی بهینه داشته باشد بهترین اجرای خود را به نمایش خواهد گذاشت. چالش مربی تشخیص محدوده بهینه ورزشکار و مهیا کردن شرایطی است که ورزشکار قبل از رقابت دراین محدوده قرار بگیرد. 2-5- چگونگی اندازه گیری اضطراب طیف وسیعی از آزمون های روانشناختی و پرسشنامه های اضطراب ورزشی (SAQ) توسط روانشناسان ورزشی برای درک و اندازه گیری این عوامل استفاده شده است.اسپیلبرگر (1996) معتقد است بین حالت های موقتی و رفتار دائمی باید تمایز قائل شد. حالت های اضطرابی (حالت نوع A) که پاسخ ما به موقعیت خاص است (مانند اسکی و شیرجه). رفتارهای اضطرابی (رفتار نوع A) که مرتبط با ویژگی های شخصیتی و سطح اضطراب کلی ما است. مارتن (1990) پرسشنامه اضطراب رفتاری راتوسعه دادکه با تطبیق آن با ورزش به عنوان آزمون اضطراب رقابت ورزشی (SCAT) شناخته می شود.مارتنز دریافت که اندازه گیری اضطراب ورزشی باید با توجه به اضطراب شناختی (افکارمنفی، نگرانی) واضطراب بدنی (پاسخ های فیزیولوژیک) صورت بگیرد. 2-6- نشانه های اضطراب اضطراب درسه سطح قابل تشخیص است : شناختی : بوسیله جریان خاص فکر. بدنی :  با پاسخ های بدنی . رفتاری : بوسیله الگوی رفتاری. 2-7- سبب شناسی و درمان اضطراب از دیدگاه روانکاوی، رفتاری و شناختی 2-7-1- نظریه روان پویشی فروید نخستین کسی بود که تلاش کرد به طور نظام داری ابتلا به رفتار فوبیایی را تبیین کند. فروید اضطراب را درد روانی نامیده است یعنی همان طور که اگر بدن دچار زخم و التهاب شود اولین نشانه آن به صورت تب ظاهر می شود، اگر فرد از نظر روانی دچار مشکل شود اولین نشانه ی آن به صورت اضطراب جلوه گر می شود (فاطمیان، 1388). فروید در ابتدا معتقد بود که اضطراب در ساخت فیزیولوژیک زیست مایه ریشه دارد، اما بعدها در تعاریف مجدد، آن را هشداری حاکی از وجود خطری در ناخود آگاه دانست یعنی آن را نتیجه تعارض روانی بین خواسته های ناخود آگاه جنسی یا پرخاشگری و تهدیدهای مرتبط با آنها در فرا خود یا جهان خارج تلقی کرده. فروید در مقاله معروفش که «مهارت ها، علائم و اضطراب» نام دارد می نویسد اضطراب است که موجب واپس زنی می شود در حالی که پیش تر معتقد بود که بر عکس، واپس زنی است که موجب اضطراب می شود. برای فهم کامل اضطراب هر کس، اغلب خوب است از منظر سلسله مراتب رشد به آن نگریسته شود. با این نگاه منبع اضطراب به مسائل رشدی، ارتباط داده می شود (کاپلان، 2007، به نقل از گودرزی، 1388). از نظر فروید اضطراب به سه دسته تقسیم می شود : الف – اضطراب واقعی که تجربه آن به تهدیدهای بیرونی است. ب- اضطراب نوروتیک : زمانی تجربه می شود که تکانه های نهاد موجب تهدید فرد می شود. ج- اضطراب اخلاق : وقتی ظاهر می شود که فرد عملی بر خلاف وجدان اخلاقی انجام داده است. 2-7-2- نظریه رفتاری طبق نظریه یادگیری یا رفتاری، اضطراب پاسخی شرطی به یک محرک محیطی معین است، در مدل شرطی سازی کلاسیک، دختری که توسط پدر بدرفتار بزرگ شده است به محض دیدن وی ممکن است دچار اضطراب شود. مهمترین تبیین رفتار فوبی آن است که فوبی از راه یادگیری کسب می شود. مکتب رفتار گرایان معتقد است که اضطراب اجتماعی به محرک و محیط وابسته است و بر فرآیند های ناآگاه تاکید ندارد. رفتارگرایی برای آن که از رفتار دید عینی بدهد بر شاهد رفتار و تعامل بین آنها و محیط تاکید کرده است. 424878512255500282130512255500محرک ارگانیسم پاسخ از دیدرفتارگرایان اضطراب اجتماعی رفتاریاست که مثل سایر رفتارها آموخته شده است (گنجی، 1380). 2-7-3- نظریه شناختی نظریه شناختی بر این اساس است که پردازش اطلاعات برای بقای انسان یک امر ضروری است (بک، 1989). اختلال هیجانی بر این اشاره دارد که سوگیری های پردازش اطلاعات نقش تعیین کننده در تداوم و احتمالا شکل گیری اختلال های خلقی و اضطرابی دارد. نظریه شناختی در باب اختلال اضطرابی مبتنی بر این انگاره هستند که عوامل شناختی همچون باورهای ناکارآمد و افکار غیر منطقی در سبب شناسی و تداوم اضطراب نقش اساسی بازی می کنند. در چند سال اخیر رویکرد شناختی به اختلال های روانی بیشتر بر پردازش اطلاعات یعنی شیوه ای که افراد محرک های برخاسته از محیط را درک می کنند تمرکز یافته است (لیپن، 2000). کلی(1952) نقش ساختارهای شخصی که منعکس کننده نحوه تعبیر و تفسیر و ایجاد اندیشه‌های فرد نسبت به خویش و جهان و رویداد های آینده را به عنوان علل واکنشهای هیجانی مورد تاکید قرار می دهد وقتی که شخص نمی داند چگونه به یک موقعیت مخصوص پاسخ دهد و هنگامی که احساس می کند نظام ساختارهای شخصی وی قادر به حل مسئله ایجاد شده نیستند، احساس اضطراب می کند (هیلگارد، 2000، نقل از براهنی، 1382). راتر(1998) معتقد است که ریشه ناراحتیهای افراد ناسازگار را باید در روابط آنها با سایر افراد جستجو کرد او به نحوئ تفکر افراد درباره محیط توجه می نماید و معتقد است افرادی که دارای تمرکز با کنترل درونی هستند فکر می کنند که قدرت تاثیر گذاری بر وقایع را دارند و افرادی که دارای تمرکز با کنترل بیرونی هستند فکر می کنند که قدرت کنترل کمی بر رویداد های زندگی دارند و بیشتر مستعد اختلالات روانی هستند (شولتز، 1990، نقل از کریمی، 1381). این نظریه ها مطرح کرده اند که سوگیری های پردازش اطلاعات نقش تعیین کننده در تداوم و احتمالا پدید آیی اختلال های خلقی و اضطرابی دارند. شواهد پژوهشی نشان می دهد که سوگیری های شناختی بویژه ترس از ارزیابی منفی دیگران در تعاملات اجتماعی ویژه اختلالات اضطراب اجتماعی است(اسپوکاس رودباخ، هیمبرگ، 2007). برای مثال آنان ممکن است که بخواهند به صورت فردی شایسته در موقعیت توسط دیگران دیده شوند اما تردید دارند که چنین رخ دهد. اضطراب اجتماعی زمانی بروز می کند که افراد برانگیخته می شوند برای ایجاد تاثیر مطلوب بر روی دیگران اما در مورد ایجاد این تاثیر تردید است. ناتوانی ادراک شده برای پیش بینی کنترل و کسب پیامدهای مطلوب را پیشایندهای اصلی اضطراب در نظر گرفته است(سلیکمن، 1975). یکی از رویدادهای شناخت در زمینه اضطراب آن است که اضطراب با پیش بینی رخداد یک رویداد منفی یا زیان بار و یا ادراک تهدید (بک و همکاران، 1985) فرا خوانده می شود. ادراک افراد از تهدید بوسیله قضاوت ذهنی اشان از پیش بینی یک رویداد منفی و پیامد یا تنفر از آن رویداد تبیین می شود(کار، 1974). مطابق نظریه شناختی افراد دارای اختلالات اضطرابی خطاهای شناختی زیادی در فرآیند پردازش دارند یعنی افراد به طور فعال واقعیت ها را در مورد خودشان و محیط اطرافشان دریافتمی کنند(کلارک و ولز 1995). اسکلنکرو لیری(1982) برنقش ایفا شده توسط باورهای خودکارآمدی در احتمال اضطراب اجتماعی تاکید کرده اند. و اینکه اضطراب اجتماعی زمانی بوجود می آید که افراد برای موقعیت های تهدید کننده احساس ناکارآمدی می کنند افراد در موقعیت های اجتماعی زمانی احساس ایمنی خواهند کرد که : آنها هدفی برای ایجاد تاثیر مطلوب روی دیگران نداشته باشند، بنابراین در این صورت در مورد واکنش های ارزیابی دیگران نگران نیستند. آنها برای ایجاد یک تاثیر مطلوب روی دیگران تلاش می کنند و معتقدند افراد چنین احساس امنیتی ندارند اگر چه آنها ممکن است، بخواهند چنین تاثیر مطلوبی ایجاد کنند آنها ممکن است : درباره چگونگی انجام آن مطمئن نباشند. باوری که آنها قادر نیستند واکنش های مطلوب از سوی دیگران دریافت کنند. کلارک و ولز (1995)برپایه الگوهای شناختی به شکل های تخصصی شناخت درمانی دست یافته اند در این شیوه درمانی آمیزع ای از فنون شناختی و رفتاری طراحی شده است که افراد مضطرب اجتماعی را در راستای شناسایی و اصلاح افکار و باورهای تحریفی و اضطراب زا یاری می رساند. این روش درمانی می تواند کاهش احتمال پیامد برآورد رخداد های منفی اجتماعی را به دنبال داشته باشد. فوا و همکاران (1996) دریافتند احتمال و پیامد برآورد رویدادهای منفی اجتماعی پس از 12 هفته رفتار درمانی شناختی کاهش می یابد. بطور کلی هر الگوی شناختی اضطراب (کلارک ولز،1995، بک، 1985، راپی و هیمبرگ، 1997) تاکید می کنند که افراد مضطرب اجتماعی نگران این موضوع هستند که چگونه آنها بوسیله دیگران ادراک و ارزیابی می شوند. 2-7-4- نظریه طرحواره بک (1998) مطابق با این نظریه سازمان طرحواره های افراد افسرده زیر سیطره منفی بافی های فشار آور آنها قرار دارند. منفی اندیشی درباره فرد و جهان و آینده و دیگران در افراد افسرده به وفور مشاهده می شود طرحواره ناکارآمد مضطرب شامل تهدید فیزیکی یا روانی به حریم شخصی خود و همچنین اغراق آمیز احساس آسیب پذیری است طرحواره ها اغلب فرایند های شناختی مانند توجه، ادراک، بازیابی و تفسیر اطلاعات اثر می گذارند. طرحواره منجر به سوگیری پردازشی همخوان با طرحواره می شوند (بک و کلارک 1988). 2-8- مدل شناختی کلارک و ولز(1995) مدل شناختی برای که برای تبیین مکانیزم های زیر بنایی اجتماعی می باشد. بر اساس تجارب اولیه، افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی یک رشته فرض ها را درباره خودشان و موقعیت اجتماعی به وجود می آورند. برای مثال : آدمی بی ارزش هستم. اگر اضطرابم را بروز دهم، دیگران فکر می کنند من غیر عادی هستم و مرا طرد خواهند کرد. این فرض ها باعث می شود که آنان موقعیت های اجتماعی را به گونه ای منفی تفسیر کنند و آنها را نشانه خطر ببینند. که منجر به بروز اضطراب خواهد شد. اضطراب و ارزیابی های منفی به وسیله یک رشته چرخه های معیوب تداوم پیدا می کند که این چرخه معیوب قابل تقسیم به سه مولفه است : مولفه نخست، مجموعه علائم جسمی و شناختی اضطراب است که به طور غیر ارادی توسط ادراک خطر بر انگیخته می شود. مولفه دوم، رفتارهای ایمنی است که این افراد برای کاهش تهدید اجتماعی و پیشگیری از وقوع پیامدهای ترسناک به آنها متوسل می شوند. مولفه سوم، تغییر در توجه است زمانی روی می دهد که این افراد تصور می کنند در معرض خطر قضاوت منفی دیگران هستند. 2-8-1- الگوی شناختی اضطراب اجتماعی راپی و هیمبرگ (1997) که افراد مضطرب اجتماعی تصور می کنند که افراد دیگر ذاتا انتقاد کننده هستند و آنها را به طور منفی ارزیابی می کنند. این بازنمایی ذهنی بر اساس درون دادی مثل تجارب قبلی نشانه های بیرونی تشکیل می گردد که عموما منفی است (راپی و هیمبرگ، 1997). ارزیابی منفی، اضطراب بیشتری تولید می کند همین قضاوت ها منجر به راه اندازی نشانه های فیزیولوژیکی، شناختی و رفتاری خواهد بود (راپی و هیمبرگ، 1997). 2-18- مروری بر تحقیقات پیشین 2-18-1- تحقیقات انجام شده در داخل کشور جمشیدی و همکاران (1391) در تحقیقی ارتباط جهت گیری ورزشی و اضطراب رقابتی در ورزشکاران زن و مرد رشته های ورزشی تیمی و انفرادی شرکت کننده در دهمین المپیاد دانشجویی را مورد بررسی قرار داده و نتایج نشان داد که جهت گیری ورزشی، اضطراب رقابتی را پیش بینی می کند. در واقع با افزایش رقابت طلبی و هدف گرایی، اضطراب رقابتی کاهش اما با افزایش تمایل به پیروزی، اضطراب رقابتی نیز افزایش یافت. همچنین مشاهده شد زنان ورزشکار نسبت به مردان ورزشکار مضطرب تر بودند. ضمن اینکه اضطراب رقابتی ورزشکاران رشته های انفرادی نسبت به ورزشکاران رشته های ورزشی تیمی بیشتر بود. در نهایت نتایج نشان داد که مردان ورزشکار رقابت طلب تر بودند و تمایل به پیروزی بیشتری نسبت به زنان ورزشکار داشتند، در حالی که زنان ورزشکار هدف گراتر از مردان ورزشکار بودند، اما بین جهت گیری ورزشی ورزشکاران رشته های تیمی و انفرادی تفاوت معنی داری مشاهده نشد. هاشمی و لطیفیان (1391) با استفاده از مقیاس چند بعدی کمال گرایی فراست و همکاران (1990) دریافتند ابعاد منفی کمال گرایی نظیر «شک ها و نگرانی ها درباره ی نقص در انجام کارها و تکالیف» و همچنین «انتقادگری والدین» با رضایت کلی از زتدگی رابطه مثبت دارد. همبستگی نمره کل در این مقیاس که بیشتر نشان دهنده کمال گرایی منفی می باشد با رضایت از زندگی رابطه منفی نشان داد. محمد زاده و همکاران (1391) در تحقیقی رابطه کمالگرایی، استرس و تحلیل رفتگی در بین مربیان شنای زن و مرد را مورد بررسی قرار داده و نتایج نشان داد که با افزایش کمالگرایی، میزان استرس نیز افزایش می یابد. این نتیجه با یافته های چانگ (2000 )، لاورین ، ساینز تاشمن (2005)، استوبو و همکاران (2007) همخوانی دارد. با توجه به نگرش افرادکمالگرا که دوست دارند همه چیز کامل و بدون اشتباه باشد و اینکه آنها همیشه از شکست می ترسند و اعتقاد به این باور های غلط تاثیرات و نتایج خوشایندی مثل کاهش اعتماد به نفس، کاهش کیفیت عملکرد، بدبینی، افسردگی، وسواس و هچنین استرس را در پی دارد.و نتایج این پژوهش نشان داد که افراد کمالگراتر، استرس بیشتری دارند، که نشان می دهد کمالگرایی می تواند منتج به پیامد های منفی مثل تکامل پاسخ های عاطفی نابهنجار و کاهش کیفیت عملکرد و از دست دادن انگیزه شود. بشارت و همکاران (1390) در تحقیقی تاثیر واسطه خود کارآمدی ورزشی بر رابطه کمالگرایی و اضطراب رقابتی در 233 ورزشکار ایرانی (145 پسر و 88 دختر) در رشته های مختلف ورزشی به صورت داوطلب مقیاسهای (کمالگرایی رقابتی، پرسشنامه چند بعدی اضطراب رقابتی و مقیاس خودکار آمدی) را تکمیل نموده و نتایج آنان نشان داد که تلاش برای کامل بودن (کمالگرایی مثبت) با اضطراب شناختی و بدنی ورزشکاران همبستگی مثبت دارد. واکنش منفی به ناکامل بودن (کمالگرایی منفی)، برعکس با اضطراب شناختی و بدنی ورزشکاران همبستگی مثبت و با اعتماد به خود آنها همبستگی منفی داشت. تحلیل این نتایج نشان داد که خود کارآمدی ورزشی بر رابطه بین ابعاد مثبت و منفی کمالگرایی با اضطراب رقابتی تاثیر واسطه ای دارد. کشاورزی و پوران (1389) در تحقیقی راهبردهای مقابله ای در پیش بینی اضطراب شناختی – جسمانی و اعتماد به نفس ورزشکاران انفرادی و تیمی مورد بررسی قرار داده و یافته ها نشان داد که بین راهبردهای مقابله ای مبتنی بر عمل و هیجان با اضطراب شناختی – جسمانی و بین راهبردهای مقابله ای مبتنی بر عمل با اعتماد به نفس ورزشی، رابطه معنا دار وجود داشت. راهبرد های مقابله ای مبتنی بر عمل و راهبردهای مبتنی بر هیجان 779/. واریانس اضطراب شناختی – جسمانی و 541/. واریانس اعتماد به نفس ورزشی راتبیین کردند. نتیجه این که راهبردهای مقابله ای مبتنی بر عمل اضطراب شناختی _ جسمانی راکاهش و اعتماد به نفس ورزشی را افزایش می دهد اما راهبردهای مقابله ای مبتنی بر هیجان، تاثیر بر عکس دارد. بشارت و همکاران (1389) در تحقیقی اثر واسطه ای عواطف مثبت و منفی در رابطه بین ابعاد کمالگرایی (خود محور، دیگر محور و جامعه محور ) با سلامت جسمانی، یک گروه نمونه از جمعیت عمومی شامل 234 داوطلب (131 زن، 103 مرد) مقیاس کمالگرایی چند بعدی تهران (بشارت 1386)،فهرست عواطف مثبت و منفی (واتسون، کلارک ، 1988)و مقیاس سلامت جسمانی (مولنار 2006)را تکمیل کردند.را مورد بررسی قرار داده و نتایج تحلیل مسیر نشان دادند که کمالگرایی خود محور و دیگر محور به واسطه عواطف مثبت و منفی در دو جهت متضاد بر سلامت جسمانی تاثیر می‌گذارند. عواطف مثبت و منفی در رابطه بین کمالگرایی جامعه محور و سلامت جسمانی نقش واسطه معنا دار نداشتند. در رابطه کمالگرایی با سلامت جسمانی اثر واسطه ای عواطف منفی بیشتر از اثر واسطه‌ای عواطف مثبت بود. محرم زاده و همکاران (1388) در تحقیقی مقایسه ویژگیهای کمالگرایی و پرخاشگری بازیکنان پست های مختلف فوتبال لیگ دسته دو کشوری را مورد بررسی قرار داد. به همین منظور تعداد 138 نفر از بازیکنان تیم های بزرگسال لیگ دسته دو کشور (86-85 ) از میان جامعه آماری به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. و سه پرسشنامه اطلاعات فردی، کمالگرایی چند بعدی در ورزش را تکمیل نموده و نتایج نشان داد که بین بعد نگرانی بیش از حد درمورد اشتباه های کمالگرایی بازیکنان در پست های مختلف و پرخاشگری خصمانه و بین ابعاد کمالگرایی بازیکنان فوتبال تیم موفق و تیم نا موفق اختلاف معنا داری وجود دارد. و همچنین بین ابعاد کمالگرایی بازیکنان تیم موفق و تیم ناموفق اختلاف معنا داری وجود داشت و بالاخره بین پرخاشگری خصمانه بازیکنان تیم موفق و تیم ناموفق اختلاف معنا دار بود. بشارت و همکاران (1388) در تحقیقی بررسی و مقایسه شخصیتی کمالگرایی و مهارگری در دانش آموزان مدارس تیز هوش و عادی را مورد بررسی قرار داده یافته ها نشان داد که بین کمالگرایی خود محور و دیگر محور دانش آموزان تیز هوش و عادی تفاوت وجود ندارد، اما بین کمالگرایی جامعه محور آنها تفاوت معنا دار وجود دارد. در زمینه سبکهای مهارگری، نتایج نشان داد که بین مهارگری خودفرمان و فاقد تکلف در رفتار دانش آموزان تیزهوش و عادی تفاوت وجود ندارد اما بین مهارگری دیگر فرمان و یش بینی پذیری رفتار آنها تفاوت معنادار وجود دارد نتیجه تحقیق نشان داد که دانش اموزان تیز هوش و عادی در زمینه کمالگرایی جامعه محور و سبکهای مهارگری دیگر فرمان و پیش بینی پذیری رفتار با هم متفاوت هستند. بهرامی و همکاران (1387) در تحقیقی رابطه کمالگرایی در ورزش با اضطراب شناختی و جسمانی ورزشکاران تیمی و انفرادی در بین 400 نفر ورزشکار تیمی و انفرادی شهرستان کرمانشاه با روش تصادفی با مقیاس های کمالگرایی در ورزش مورد بررسی قرار داده نتایج نشان داد که هم ورزشکاران تیمی و هم ورزشکاران انفرادی بین استاندارد های شخصی، نگرانی بیش از حد در مورد اشتباهات، فشار ادراک شده مربی و کمالگرایی کلی با اضطراب حالت شناختی و جسمانی همبستگی مثبت و معنا داری وجود داشت. اما هر دو گروه ورزشکاران تیمی و انفرادی بین فشار ادراک شده والدین و اضطراب حالت شناختی و جسمانی همبستگی معنی دار بدست نیامد. همچنین نتایج رگرسیون چند متغیری با روش ورود نشان داد که به ترتیب متغیرهای فشار ادراک شده مربی و نگرانی بیش از حد در مورد اشتباهات قوی ترین متغیرها برای پیش بینی اضطراب رقابتی در ورزشکاران تیمی و به ترتیب استاندارد های شخصی، فشار ادراک شده مربی و نگرانی بیش از حد در مورد اشتباهات قوی ترین متغیرها برای پیش بینی اضطراب رقابتی در ورزشکاران انفرادی بودند. بشارت و همکاران (1387) در تحقیقی رابطه کمالگرایی و سبکهای مقابله با تنیدگی رادر 378 دانشجو (183 پسر و 195 دختر با میانگین سنی 22 و دامنه 18 تا 25 سال ) با استفاده از نسخه فارسی مقیاس کمالگرایی مثبت و منفی (تری شورت، اوئنر، اسلید و دیویی 1995) و مقیاس سبک های مقابله تهران (بشارت، 1387) مورد بررسی قرار داده و تحلیل داده ها نشان دادند که بین کمالگرایی مثبت و سبکهای مقابله مسئله محور و هیجان محور مثبت، همبستگی مثبت وجود دارد در حالی که بین کمالگرایی مثبت و سبک مقابله هیجان محور منفی همبستگی منفی وجود دارد. این روابط در مورد کمالگرایی منفی معکوس بود. بشارت (1385) در تحقیقی رابطه کمالگرایی و موفقیت ورزشی در ورزشکاران مورد بررسی قرار داده و نتایج پژوهش نشان داد بین کمالگرایی مثبت و منفی به ترتیب با موفقیت ورزشی همبستگی ساده مثبت و منفی وجود دارد. اما فقط کمالگرایی مثبت می تواند تغییرات مربوط به موفقیت ورزشی را به صورت معنی دار پیش بینی کند . کمالگرایی مثبت از طریق ویژگی هایی مانند واقع بینی، پذیرش محدودیت های شخصی، انعطاف پذیری، احساس رضایت و خرسندی از عملکرد شخصی، تقویت عزت نفس و اعتماد به خود و همچنین برداشت مثبت فرد از حمایت ها و ارزشیابی های اجتماعی، با افزایش موفقیت ورزشی ارتباط دارد. 2-18-2-تحقیقات انجام شده در خارج از کشور پرنس و همکارانش (2011) طی تحقیقی اضطراب رقابتی و استراتژی مقابله ای ورزشکاران هنرهای رزمی و دو و میدانی بر روی 72 ورزشکار دو و میدانی و 60 کاراته کار که بین 18 تا 25 سال بوده انجام داده پس از تکمیل پرسشنامه ها نتایج نشان داد که ورزشکاران هنرهای رزمی یک سطح قابل توجهی بالاتر از اعتماد به نفس و سطوح پایین تری از اضطراب شناختی و سوماتیک نسبت به ورزشکاران دو و میدانی دارند، همچنین دو گروه نیز با توجه به استفاده از راهبردهای مقابله ای در موقعیت های استرس زا متفاوت عمل کرده و ورزشکاران کاراته کار با استفاده از استراتژی های موثرتر مانند وظیفه گرا مقابله بودند و در مرحله بعد دو گروه با توجه به سطح عملکرد (یعنی برنده / بازنده) تقسیم شدند نتیجه بازنده ها به سطوح بالاتری از اضطراب شناختی و سوماتیک بدست آورده و وابستگی متقابل معنی داری بین اضطراب و سطح عملکرد در شرایط تنش رقابتی وجود دارد. یافته های تحقیق کاپان (2010) نشان داد از ابعاد سه گانه کمال گرایی (خودمدار، جامعه مدار، دیگر مدار) تنها بعد شخصی کمال گرایی خودمدار با رضایت از زندگی رابطه دارد و دو بعد دیگر ارتباط معنا داری با رضایت فرد از زندگی نشان ندادند. لازم به ذکر است جهت رابطه کمال گرایی خودمدار بر رضایت از زندگی مثبت بود بدین معنا که با افزایش کمال گرایی خودمدار رضایت فرد از زندگی اش افزایش می یافت.این یافته ها با تحقیقات پیشین در این زمینه نا همخوان است همانطور که پیشتر ذکر شد تحقیقات پیشین نشان می دهد کمال گرایی جامعه مدار با رضایت از زندگی رابطه منفی دارد (استویر و استوبر 2009؛ اشبی و رایس 2002؛ میچلسون و برنز 1998). جوی کوپر(2010) تحقیقی در مورد ارتباط بین سطح رقابت و اضطراب ورزشی در بازیکنان فوتبال جوانان دانشگاه کارولینای شرقی که شامل 76 ورزشکار جوان اعم از سنین 10تا 15 سال که به صورت تفریحی لیگ (مبتدی) و لیگ کلاسیک (پیشرفته) در دو سطح خاص فوتبال یک ساعت قبل از رقابت پرسشنامه ها را تکمیل و نتایج تجزیه و تحلیل شناختی و اضطراب سوماتیک و سطح رقابت برای هر یک از خرده مقیاسها مشخص گردید. علاوه بر این تجزیه و تحلیل تک متغیری در نمرات اضطراب شناختی و جنسیت، گروه سنی و سطح فوتبال را به عنوان عوامل ثابت گرفته و تنایج نشان داد تفاوت معنی داری در اضطراب حالت شناختی برای شرکت کنندگان لیگ کلاسیک بیش از شرکت کنندگان در لیگ مبتدی می باشد همچنین تجزیه و تحلیل تک متغیری هیچ اثر قابل توجهی از تعامل بین سطح رقابت و جنسیت یا سطح رقابت و سن نداشته و هر دو خرده مقیاس اضطراب را تایید کردند. لیندا گارزا دانشگاه پوردو (2009) طی تحقیقی پیاده سازی تکنیک های تنفس به مدیریت اضطراب عملکرد در سافت بال را بررسی و استراتژی مداخله، اجرا و ارزیابی که با هدف به حداقل رساندن اضطراب عملکرد ورزشکاران سافتبال و با هدف راهنمایی از روش تنفس که با مدیریت اضطراب عملکرد کمک خواهد کرد که هر ورزشکار جهت رسیدن به پتانسیل کامل در زمینه سافتبال، استراتژی در مورد اثرات روش تنفس بر ضربان قلب شرکت کنندگان متمرکز شده در رابطه به حوادث اضطراب روزانه یک مانیتور ضربان قلب و اضطراب لاگ برای بدست آوردن داده ها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که اضطراب در زیر چتر انگیختگی، اما آن به طور معمول با افکار شناختی منفی مانند نگرانی و یا درک از تهدید همراه است. اسنوبر و استوبر (2009) طی تحقیقی به بررسی رابطه کمال گرایی در حوزه های مختلف زندگی (نظیر، شغل، تحصیلات، خانه داری، نقش والدینی، سرگرمی ها، روابط اجتماعی، ظاهر جسمانی، لباس پوشیدن، بهداشت بدن، زندگی مذهبی، ورزش، اعتماد به نفس، عادتهای غذا خوردن، مدیریت زمان، نظم و ترتیب، خرید یا سرمایه گذاری، آموزش فرزندان) و رضایت از زندگی پرداختند. یافته های تحقیق آنها نشان داد کمال گرایی جامعه مدار رابطه ی منفی با رضایت از زندگی دارد؛ در مقابل کمال گرایی خودمدار و نمره کل کمال گرایی در حوزه های مختلف زندگی رابطه معنا داری با رضایت از زندگی نشان نداد. وقتی بررسی در سطح تک تک حوزه ها انجام گرفت، در نمونه دانشجویی رضایت از زندگی با کمال گرایی در هیچ یک از حوزه ها رابطه معنا داری نشان نداد. با این حال در نمونه کاربران اینترنتی، دو حوزه رابطه مثبت معناداری با رضایت از زندگی نشان داد: کمال گرایی در ورزش و کمال گرایی در مدیریت زمان، در هر دو مورد کمال گرایی با رضایت بیشتر از زندگی همراه بود. در تحقیق وانگ، یوئن و اسلانی (2009) بر روی نمونه ای چینی کمال گرایان سازگار در مقایسه با کمال گرایان ناسازگار به طور معنا داری رضایت از زندگی بیشتر و افسردگی کمتری گزارش کردند.در تحقیق وانگ، یوئن و اسلانی (2009) بر روی نمونه ای چینی کمال گرایان سازگار در مقایسه با کمال گرایان ناسازگار و غیر کمال گرایان رضایت از زندگی بیشتر و افسردگی کمتری داشتند. علاوه بر این، نمونه دانشجویان چینی در مقایسه با همتایان آمریکایی خود (در تحقیقات پیشین) نمرات بیشتری در خرده مقیاس "اختلاف" بین معیار ها و شرایط واقعی کسب کردند. در تحقیقی استوبر، اولیور و همکارانش (2006) کمالگرایی و اضطراب رقابتی در ورزشکاران و افتراق در تلاش برای کمال و واکنش های منفی را مورد بررسی قرار داده و استدلال کردند که تلاش برای کمال است نه ناسازگار و نامربوط به اضطراب رقابتی، همچنین نتایج آنان نشان داد که کمال کلی بالاتر از شناخت و اضطراب رقابتی همراه است با این حال، هنگامی که تلاش برای کمال و واکنش های منفی به نقص متفاوت می باشد و بر خلاف انتظار نتایج نشان داد که کمال در ورزش ناسازگار نیست و جهت موفقیت کنترل واکنش های منفی خود را به نقص حتی ممکن است اضطراب کمتر و اعتماد به نفس بیشتری ورزشکار تجربه نماید. واندر، بروگ، بیکر و همکارانش (2005) نقش اضطراب شناختی و بدنی در پیش بینی عملکرد ورزش را روی 23 تیم از ورزشکاران رشته فوتبال، بسکتبال زنان و مردان انجام گرفته همچنین آزمون اضطراب سوماتیک (اندازهگیری فشارخون و ضربان قلب) و اضطراب شناختی از طریق پرسشنامه در طول اوقات فراغت 10 تا 45 دقیقه قبل از رقابت دانشگاهی گزارش کردند و نتایج تجزیه و تحلیل رگرسیون خطی نشان داد که یک رابطه خطی مثبت و معنی داری بین اضطراب و عملکرد شناختی برای بازیکنان بسکتبال وجود دارد.(اضطراب را افزایش می دهد و عملکرد را کاهش می دهد ). گیلمن، اشبی، سورکو، فلورل و وارجس (2005) حیطه های مختلف رضایت مندی و کمال گرایی را در میان نوجوانان آمریکایی و کره ای مطالعه کردند. آنها دریافتند برگزیدن معیارهای شخصی بالا رضایتمندی از مدرسه را در هر دو فرهنگ پیش بینی می کند. برای نوجوانان آمریکایی انتخاب معیارهای شخصی بالا پیش بینی کننده مثبت از خود بود کمال گرایان سازگار در مقایسه با کمال گرایان ناساز گار و غیر کمال گرایان در هر دو گروه آمریکایی و کره ای رضایت از زندگی بالاتر گزارش کردند. در جوانان کره ای بین کمال گرایان ناسازگار و غیرکمال گرایان هیچ تفاوت معناداری وجود نداشت. ولی در مورد جوانان آمریکایی کمال گرایان ناسازگار نسبت به غیر کمال گرایان رضایت بیشتری از خانواده، مدرسه و محل زندگی گزارش کردند. گیلمن و اشبی (2003) در تحقیق رابطه کمالگرایی مثبت و منفی و سازوکارهای دفاعی و رضایت زندگی دریافتند هر دو نوع کمال گرایان سازگار و ناسازگار نسبت به غیر کمال گرایان رضایت کلی بیشتری از زندگی داشتند و کمال گرایان سازگار از هر دو گروه کمال گرایان ناسازگار و غیرکمال گرا در خرده مقیاس رضایت از خود نمرات بالاتری کسب کردند. فروست و دی بارتولو(2002) به ارزیابی جنبه های مختلف کمالگرایی و رابطه آن با اضطراب پرداخته و دریافتند که کمالگرایی جانعه مدار، که همراه با شک درباره عملکرد و نگرانی درباره ارتکاب اشتباه است با اضطراب رابطه دارد. همچنین کمالگرایان مایلند تا وقایع روزمره زندگیشان را تهدید کننده تر و پر استرس تر از دیگران تعبیر کنند. اما هنوز معلوم نیست که کمالگرایی و اضطراب دقیقا چگونه به هم مربوطند و شاید پدیده ای دیگر، در این میان نقش واسطه ایفا می کند. بروان و همکاران (1999) دریافتند که معیارهای شخصی (از مقیاس کمال گرایی فراست و همکاران، 1990) با مطالعه بیشتر، ارزشیابی دوراه به عنوان مهمتر، انتظارات و معیارهای بالاتر برای عملکرد تحصیلی و نمرات بهتر در طول ترم رابطه داشت. نگرانی درباره ی اشتباهات نه تنها با مطالعه بیشتر رابطه نداشت، بلکه با ادراک دوره به عنوان دشوارتر، اضطراب بیشتر و خلق منفی تر پیش از امتحانات رابطه داشت (براون و همکاران، 1999). مشابها، بیلینگ، ازرائیل، اسمیت و آنتونی (2003) نشان دادند افرادی که نمره بالایی در کل مقیاس فراست و همکاران (1990) داشتند بیشتر احتمال داشت اهدافشان را پایین بیاورند و عاطفه منفی تری درباره امتحان تجربه کنند. همچنین آنها تمایل داشتند معیارهای بالایی انتخاب کنند و برای مطالعه بیشتر در امتحان بعدی برنامه ریزی کنند. ویلیامز و لفینگول(1996)نشان دادند داشتن استانداردهای بالای کمالگرایی در ورزشکاران نخبه اغلب برای عملکرد ورزشکاران مفید و موثر است، اما عملکرد کمالگرایانه احساسات مثبت را تبدیل به احساسات منفی و ایجاد نشانه های ترس از شکست می کند.همچنین ورزشکارانی که به عنوان کمالگرا تقسیم بندی می شوند نشخوارهای شناختی زیادی در مورد موفقیت مطلوب خود دارند و بیشتر در مورد اشتباهات خود نگران هستند و در مورد فعالیت و عملکرد خود شک و تردید دارند. فروست و هندرسون(1991) ادعا کردند ورزشکاران کمالگرا توجه خود را روی اشتباهاتی که در طول رقابت مرتکبمی شوند، متمرکز می کنند و به شدت در مورد آنها دچار فراموشی شده و عملکرد ورزشی آنان پایین آمده است.همچنین آنان نشان دادند که ورزشکاران دارای نمرات بالا در نگرانی در مورد اشتباهات به عنوان بعدی از ابعاد کمالگرایی، اضطراب و افکار منفی قبل از رقابت بالا، اعتماد به نفس پایین و واکنش های منفی بالایی نسبت به اشتباهات خود دارند. فروست و هندرسون (1991) این فرض را مطرح کردند که تمرکز بر اشتباهات و احتمال ارزشیابی منفی اجتماعی ممکن است موجب شود ورزشکاران دارای کمالگرایی نوروتیک بلافاصله پس از یک خطا در جریان رقابت، تمرکز بر رفتار مربوط به تکلیف را از دست بدهند. به اعتقاد این پژوهشگران، فقدان تمرکز در نهایت به توقف در سطح عملکرد منجر می شود. با توجه به اینکه عملکردهای بدون نقص در ورزش کمتر پیش می آید، ورزشکاران دارای جهت گیرهای کمال گرایانه نوروتیک بندرت از عملکردشان راضی خواهند شد و خود راشکست خورده تلقی می کنند. با توجه به رابطه نزدیک احساس شکست و عزت نفس، تاثیر متقابل عزت نفس و تجربه های موفقیت و شکست در زمینه های مختلف، از جمله عزت نفس و عملکرد (موفقیت و شکست) ورزشی، در پژوهش های مختلف بررسی شده و مورد تایید قرار گرفته است. منابع و مآخذ منابع فارسی - ابوالقاسمی، عباس، نریمانی، محمد،) 1385(،آزمونهای روانشناختی، اردبیل، انتشارات باغ رضوان. چاپ اول. - اتیکسون و هیلگارد (1978) ، زمینه ی روانشناسی، براهنی، محمد نقی، تهران، رشد، 1385. - انشل، مارک هوارد، )1948( ، روان شناسی ورزش از تئوری تا عمل، مسدد،علی اصغر،تهران،اطلاعات، 1380. - بشارت، محمد علی،) 1390(،تاثیر واسطه ای خود کارآمدی ورزشی بر رابطه کمالگرایی و اضطراب رقابتی، رشد و یادگیری حرکتی، شماره 8، ص 27- 5. - بشارت، محمد علی،(1389)، رابطه کمالگرایی با سلامت و بیماری جسمانی، مجله مطالعات بالینی. - بشارت، محمد علی. نادعلی، حسین. زبردست، عذرا. صالحی، مریم. (1387 )، کمالگرایی و سبک های مقابل با تنیدگی، مجله روانشناسان ایرانی، شماره 17، ص 18-7. - بشارت، محمد علی،( 1387)، ویژگیهای روان سنجی مقیاس سبکهای مقابله ،تهران مجله علوم روان شناختی، 26. - بشارت، محمد علی،(1383)، رابطه کمالگرایی و مشکلات بین شخصی، مجله دانشور رفتار7، 8-1. - بشارت، محمد علی. (1383 ) ،بررسی رابطه کمالگرایی و موفقیت ورزشی، نشریه حرکت، شماره 23، ص 65-51. - بشارت، محمد علی، (1382)، قابلیت اعتماد پایاییو درستی اعتبار مقیاس کمالگرایی مثبت و منفی، مجله علوم روانشناسی، 8، 359 -346. - بشارت، محمد علی،( 1381)، ابعاد کمالکرایی در بیماران افسرده و مضطرب، مجله علوم روانشناختی، 263-248. - بیطرف، ش.ف، شعیری، م.ر.وحکیم جوادی، (1389)، هراس اجتماعیسبکهای والدگری و کمالگرایی، فصلنلمه روانشناسان ایرانی، 17، 18-7. - جارویس، مت،) 1996(، روان شناسی ورزشی، محمدی، شهناز، تهران، روان، 1388. - جان دبلیو ، (2003) ، زمینه روانشناسی سانتراک، فیروز بخت، مهرداد، نشر رسا، (1383) ، 214-225 . - شاملو ، سعید ، ( 1375) ، آسیب شناسی روانی ، تهران : انتشارات رشد . - شریعتمداری، علی،( 1380)، روانشناسی تربیتی، تهران انتشارات امیرکبیر242-211 - شولتز ، دوان پی ، سیدنی آلن شولتس ( 1372) ، تاریخ روان شناسی نوین ، سیف ، علی اکبر ، تهران : انتشارات رشد . - رمضانی، رحیم، خبیری، محمد،) 1379(،عوامل استرس زای شغلی در بین مربیان تربیت بدنی و ورزش دانشگاههای دولتی کشور، حرکت، شماره 6، ص 59. - رینر مارتنز ، (1942) ، روانشناسی ورزشی ، خبیری ، محمد ، ( 1385) ، بامداد کتاب ، 1385. - ریچارد پی ، هاجلین ، ( 1988) ، آسیب شناسی روانی ، سید محمدی ، یحیی ، ( 1390) ، تهران : نشر روان . - کشاورزی، محمد علی،)1389(،نقش راهبردهای مقابله ای در پیش بینی اضطراب شناختی _ جسمانی و اعتماد به نفس ورزشکاران ، فصلنامه علمی پژوهشی دانشگاه کرمانشاه، شماره دوم. - کریمی، یوسف،( 1382)،روانشناسی شخصیت، تهران، انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی. - کریمی، یوسف،( 1382)روانشناسی اجتماعی، نشر ارسلان، چاپ نهم ، ص 117-101 - کشتکاران،علی، )1375(، بررسی ارتباط بین تنیدگی با تحلیل رفتگی ، دانش مدیریت، شماره های 35-36. - واعظ موسوی ، محمد کاظم ، ( 1386) ، روان شناسی ورزشی ، تهران : انتشارات رشد - مارتنز، رینر، (1942(،روان شناسی ورزشی راهنمای مربیان ، خبیری، محمد، تهران، بامداد کتاب، 1385 . منابع انگلیسی -Accordino, D.B,Accodino ,M.P.,Slaney ,R.B. (2000).An investigation of perfectionism , mental health achievement , and achievementmotivation in adolescents.Journal of Psychology in the schools , 535-545. -Adams JA (1971) Aclosed loop theory of motor lerning. Journal of Motor Behaviour 3, 111-150. -Adkins , K.k. & Parker , W. D. (1996).perfectionism and suicidal preoccupation. Journal of Personality , 64 , 529-543. - Allen , B.P. (1990). Journal ofPersonality , social and biological perspectives on personal adjustment (1 st ed.) ,78, 222-230. -Allen & coen , (1987) , Naloxone blocking of running – induced mood changes , Annals of sports Medicine , 3 , pp.190-195 . -Amorose AJ & HornTs , (2001) , Intrinsic motivation : relationships with collegiate athletes gender scholarship status and perceps of coaches behaviour. Journal of Sport and Exercise Psychology 22, 63-84. -Anderson kl , (2001), Snowboarding : journal ofthe construction of gender in an emerging sport. In Yinnakis a& Mellnick MJ Cotemporary Issues in Sociology of sport. Champaign Human Kinetics. - Antony , M , Purdon , Huta , Swinson , R. (1998). Dimensions of perfectionism across the anxiety disorders , journal of Behaviour Research and Therapy , 36 , 1143- 1154. -Anshel , (1993) , The case against the certification of sport psychologists : in search of the phantom expert. sport Psychologist 6 , 265-286. -Ashby , Kottman , &Schoen , E. (1998). Perfectionism and eating disorders reconsidered. journal of Mental Health Counseling. 20 , 261-271. -Atkinson , (1964), An introduction to motivation. Journal of sport Behaviour 11,pp. 66-77. - Baker , (1996). Everyday stressors of academically gifted adolescents.Jounal of Secondary Gifted Education , 7 , 356 _ 367. -Bandura , A (1989). journal ofHuman agency in social cognitive theory. American Psychologist , 44,pp. 1175 -1184. - Bandura , (1986). Social foundations of thought and action : journal of A social cognitive theory. Englewood Cliffs , NJ : Prentice Hall. -Bandura & Cervone , D. (1983). Self – evaluative and self – efficacy mechanisms governing the motivational effects of goal systems.Journal of Personality and social Psychology , 45 , pp.1017-1028. -Beck, A.T. (1976).Cognitive therapy and the emotional disorders. New York national Universities Press , pp.81-85. -Fiedler ,(1967) , A theory of leadership effectiveness. Perceptual and Motor Skills 82 , 19-22. -Flett ,G.L.,&Hewitt , P.L. (2002).Perfectionism: Theory, research , and treatment. Washington , Dc : American Psychological Association. -Flett, Hewitt , Endler&Tassone , (1994) , perfectionism and components of state and trait anxiety , Current Psychological Research and Reviews , 13, p. 326-350. -Frost , Heimberg , Holt , Mattia (1993) , Acomparison of two measures perfectionism.journal of Personality and Individual Differences14 , 119-126. -Guignard, Jacquet & Lubart, (2012) , Perfectionism and anxiety: a paradox in intellectual giftedness PloS one, 7(7), 410-430. -Gould , Udry , Tuffey,&loehr , (1996) , Burnout in competitive junior tennis players, The Sport Psychologist 10 , pp. 332- 340 . -Hall , Kerr, & Matthews , (1998) , Pre-competitive anxiety in sport : the contribution of achievement goals and perfectionism, journal of sport and Exercise Psychology 20, pp.194-217. -Henderson& Frost ,(1991), Perfectionism and reactions to athleticcompetition ,Journal of Sport and Exercise Psychology , 13, p. 323 -325. -Hanton & Jones , Mullen , (2000) , Intensity and direction of competitive state anxiety as interpreted by rugby players and rifle shooters. Perceptual and Motor skills 90, 513-521. -Jones & Swain AandCale , (1991), Gender differences in pre –competition temporal patterning and antecedents of anxiety and self – confidence ,Journal of Sport and Exercise Psychology 13, pp. 1-15. -Jones & Watson, (1977) , Psychological factors in the athletic performance ,Proceeding of the International Symposium on Psychological Assessment in sport , pp.890-102 . -Williams &Leffingwell , (1996), Cognitive strategies in sport and exercise psychology ,Journal of Sport and Exercise Psychology 88, pp. 19-27.

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

فروشگاه آنلاین فایل دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید