صفحه محصول - مبانی نظری و پیشینه تحقیق مسئولیت پذیری 70 صفحه

مبانی نظری و پیشینه تحقیق مسئولیت پذیری 70 صفحه (docx) 70 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 70 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

دانشگاه کاشان دانشکده علوم انسانی گروه علوم تربیتی (برنامهریزی درسی ) پایاننامه جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد دررشته علوم تربیتی – برنامهریزی درسی عنوان: تحلیل روابط ساده و چندگانه بین هوش اخلاقی و سرمایه اجتماعی با میزان مسئولیت پذیری دانشجویان دانشگاه کاشان استاد راهنما: جناب آقای دکتر حمید رحیمی استاد مشاور: جناب آقای دکتر سید احمد مدنی توسط: آسیه محمدیان خرداد1394 چکیده یکی از وظایف اساسی نظام آموزشی هر کشور، پرورش استعدادهای دانشجویان و آمادهسازی آنان برای شرکت فعال در امور جامعه است. کمک به دانشجویان و هدایت آنان برای دستیابی به هدفهای مطلوب در زندگی، کسب مهارتهای فردی، اجتماعی، حرفهای و اخلاقی، لزوم آموزش مهارتهای هوش اخلاقی، سرمایه اجتماعی و مسئولیتپذیری را برای رسیدن به این اهداف آشکار میسازد. پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه بین هوش اخلاقی و سرمایه اجتماعی با میزان مسئولیتپذیری دانشجویان دانشگاه کاشان انجام شده است. نوع تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر اجرا توصیفی همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانشجویان دانشگاه کاشان در سال تحصیلی94-1393 به تعداد 7132 نفر بود که با استفاده از فرمول کوکران، 257 نفر به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب گردید. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه هوش اخلاقی در قالب چهل گویه در سه مؤلفه ( راستگویی، بخشش و دلسوزی)، پرسشنامه سرمایه اجتماعی در قالب 24 سوال در چهار مؤلفه (مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی، تعلق اجتماعی و اعتماد اجتماعی) و پرسشنامه مسئولیتپذیری در قالب 42 سوال در پنج مؤلفه (خودمدیریتی، امانت داری، وظیفهشناسی، سازمانیافتگی و پیشرفتگرایی) استفاده گردید. روایی محتوایی و سازه هر سه پرسشنامه مورد تأیید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه هوش اخلاقی 83/0، سرمایه اجتماعی 87/0 و مسئولیتپذیری 91/0 برآورد گردید. تحلیل دادهها در سطح توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون تی، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون، مدل معادلات ساختاری و تحلیل مسیر) با استفاده از نرمافزار آماری SpSS و Amos انجام گرفت. یافتهها نشان داد که میانگین هر یک از مؤلفههای هوش اخلاقی، سرمایه اجتماعی و مسئولیتپذیری از میانگین تئوریک (3) بیشتر است. بین هوش اخلاقی و سرمایه اجتماعی با مسئولیتپذیری دانشجویان رابطه مثبت و معنادار وجود داشت. نتایج نشان میدهد تلاش جهت معرفی و شناسایی جایگاه هوش اخلاقی و سرمایه اجتماعی در رشد و پرورش مسئولیتپذیری دانشجویان و نقش آن در آینده زندگی تحصیلی و شغلی آنها دارای اهمیت قابل توجهی است. کلمات کلیدی: هوش اخلاقی، سرمایه اجتماعی، مسئولیتپذیری، دانشگاه، دانشجو فهرست مطالب 5-1 تعریف متغیرها 12 1-5-1 تعاریف نظری12 1-5-2 تعاریف عملیاتی13 فصل دوم ادبیات و پیشینه تحقیق15 2-3 بخش سوم: مسئولیت پذیری 50 2-3-1 تعریف مسئولیت پذیری 50 2-3-2 تبیین مفهوم مسئولیت و مسئولیت پذیری 50 2-3-3 مسئولیت پذیری از منظر جامعه شناختی و روان شناختی 55 2-3-3-1 هابرماس 55 2-3-3-2 هومنز 55 2-3-3-3 ویکرز55 2-3-3-4 آدلر و روانشناسی فردی 56 2-3-3-5 دیدگاه پرز گشتالت درمانی 56 2-3-3-6 دیدگاه تحلیل تبادلی اریک برن57 2-3-3-7 دیدگاه واقعیت درمانی گلاسر 57 2-3-3-8 دیدگاه مراجع- محوری راجرز 57 2-3-3-9 دیدگاه وجود گرایان فرانکل58 2-3-4 اهمیت و جایگاه مسئولیت پذیری از منظراسلام 58 2-3-5 مسئولیت پذیری اجتماعی 60 2-3-6 ابعاد و مؤلفه های مسئولیت پذیری اجتماعی62 2-3-6-1 بعد شناختی62 2-3-6-2 بعد عاطفی63 2-3-6-3 بعد عملکردی63 2-4 بخش چهارم: پیشینه تحقیق 64 2-4-1 تحقیقات داخلی64 2-4-2 تحقیقات خارجی 70 منابع فارسی منابع لاتین   1-5 تعریف متغیرها 1-5-1 تعاریف نظری هوش اخلاقی: توصیف کننده تمایل و توانایی فرد در پیشبرد اهداف غیر شخصی و مسائلی به غیر از مسائل شخصی است(دورهایورو بلاچ فلنر، 2009 : 1). درستکاری: يعني ايجاد هماهنگي بين آنچه كه به آن باور داريم و آنچه كه به آن عمل مي كنيم. انجام آنچه كه مي دانيم درست است وگفتن حرف راست در تمام زمانها، كسي كه هوش اخلاقي بالايي دارد، به شيوه اي كه با اصول و عقايدش سازگار باشد، عمل مي كند (لنینک و کیل، 2005). دلسوزی: توجه به ديگران كه داراي تاثير متقابل است. اگر نسبت به ديگران مهربان ودلسوز باشیم، آنان نيز در زمان نياز با ما همدردي میکنند و مهربان خواهند بود (لنینک و کیل، 2005). بخشش: آگاهي از عيوب خود وتحمل اشتباهات ديگران (لنینک و کیل، 2005). سرمایه اجتماعی: سرمایه اجتماعی را میتوان مجموعه معینی از هنجارها یا ارزشهای غیر رسمی تعریف کرد که اعضای گروهی که همکاری و تعاون میانشان برقرار است، در آن سهیم هستند (فوکویاما، 1999، به نقل از علوی، 1380). مشارکت اجتماعی: فرایند سارمانیافتهای است که از سوی افراد جامعه به صورت آگاهانه، داوطلبانه و جمعی با در نظر داشتن هدفهای معین و مشخص به منظور سهیم شدن در منایع قدرت انجام میگیرد. اعتماد اجتماعی: اعتماد اجتماعی ایجادکننده تعاون و همیاری است و فقط در این حالت که در عین وجود تفاوتها قادر به حل مشکلات و انجام تعهدات اجتماعی میشود. تعلق اجتماعی: وابستگی به اجتماع یا گروهی معین است به عبارت دیگر، کسی که حس تعلق دارد، عضو جداییناپذیر گروه است. انسجام اجتماعی: انسجام اجتماعی، در واقع احساس همبستگی پیوند و تعهد عاطفی است که اعضای جامعه نسبت به یکدیگر دارند. مسئولیت پذیری: احساس عملی در بکارگیری تواناییها و انجام کوششها در تطابق و سازگاری با مردم است که عدم پذیرش آن، قانون شکنی و نپذیرفتن مسئولیت های اجتماعی تلقی میگردد (گلن و نلسون، 1988: 20) خودمدیریتی: مسئول بودن و خويشتنداری براي دستیابی به اهداف و پافشاري در جبران شكستها و ناكاميها است. امانتداری: تعهد نسبت به حفاظت از جان و مال و حقوق ديگران و وفاداري نسبت به عهد و پيمان است. وظیفهشناسی: انجام اعمال و تكاليف محوله به طور شايسته بدون تذكر ديگران، ديگر خواهي و جامعه دوستي، كمك كننده و ياريدهنده است. سازمانیافتگی: مورد بررسي قرار دادن امور، امكان سنجي و برنامهریزی در كارها، بودجهبندی و پس انداز منظم. پیشرفتگرایی: آگاهي و ميل به بهتر شدن انگيزهای دروني است براي به پايان رساندن موفقيت آميز يك تكليف، رسيدن به يك هدف يا دستيابي به درجه معيني از شايستگي در كار. 1-5-2 تعریف عملیاتی هوش اخلاقی: در این پژوهش میزان هوش اخلاقی دانشجویان در قالب سه مؤلفه راستگویی، بخشش و دلسوزی، به وسیله پرسشنامه 40 گویهای سنجیده میشود. درستکاری: درستکاریی براساس پرسشنامه هوش اخلاقی از سوال20-15-14-13-12-10-8-7-4-3-2-1 سنجیده میشود. دلسوزی: دلسوزی بر اساس پرسشنامه هوش اخلاقی از سوال 19-17-16-11 سنجیده میشود. بخشش: بخشش بر اساس پرسشنامه هوش اخلاقی از سوال 18-9-5-6 سنجیده میشود. سرمایه اجتماعی: در این پژوهش میزان سرمایه اجتماعی دانشجویان در قالب چهار مؤلفه مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی، تعلق اجتماعی و اعتماد اجتماعی به وسیله پرسشنامه24 گویهای سنجیده میشود. مشارکت اجتماعی: براساس پرسشنامه سرمایه اجتماعی از سوال 1تا 7 سنجیده میشود. اعتماد اجتماعی: براساس پرسشنامه سرمایه اجتماعی از سوال 8 تا 12سنجیده میشود. تعلق اجتماعی: براساس پرسشنامه سرمایه اجتماعی از سوال 13 تا 18 سنجیده میشود. انسجام اجتماعی: براساس پرسشنامه سرمایه اجتماعی از سوال 19 تا 25 سنجیده میشود. مسئولیتپذیری: در این پژوهش، میزان مسئولیتپذیری دانشجویان در قالب پنج مؤلفه خودمدیریتی، امانتداری، وظیفه شناسی، پیشرفت گرایی و سازمان یافتگی، به وسیله پرسشنامه 42 گویه ای سنجیده می شود. خودمدیریتی: براساس پرسشنامه مسئولیتپذیری از سوال 41-29-13-12-8-6-4-3-2 سنجیده میشود. امانتداری: براساس پرسشنامه مسئولیتپذیری از سوال 27-21-19-10 سنجیده میشود. وظیفهشناسی: براساس پرسشنامه مسئولیتپذیری از سوال 23-18-16 سنجیده میشود. سازمانیافتگی: براساس پرسشنامه مسئولیتپذیری از سوال 33-31-14-9-7-5- سنجیده میشود. پیشرفتگرایی: براساس پرسشنامه مسئولیتپذیری از سوال30-14-1 سنجیده میشود. فصل دوم ادبیات و پیشینه تحقیق 2-2 بخش اول: مسئولیتپذیری 2-3-1 تعریف مسئولیتپذیری انسان موجودی اجتماعی است که از لحظه تولد تا آخر عمر در اجتماع به سر میبرد و همواره در تعامل با انسانهای دیگر است. وی همواره باید بیاموزد که چگونه در جمع زندگی کند و نیازهای خود را ارضا نماید. این امر نیازمند یک سری مهارتهای اجتماعی است که فرد طی فرایند یادگیری و جامعهپذیری آنها را فرامیگیرد و یادگیری درست آنها میتواند به شکلگیری مسئولیتپذیری اجتماعی منجر شود(ایمان و جلائیان بخشنده، 1389: 37). مسئولیتپذیری اجتماعی به طور فزایندهای از فرهنگ، اجتماع و اقتصاد حاکم بر جامعه حمایت میکند(ازمات، 2010). ایجاد و رشد مسئولیت پذیری به عنوان یکی از کارکردها و اهداف مهم نظام های آموزشی و برنامه های درسی در مقاطع و سطوح مختلف می باشد. در واقع، سیاستگذاران و برنامه ریزان آموزشی و درسی از طریق پرورش و رشد قابلیت های مرتبط با مسئولیت پذیری تلاش می کنند تا مجموعه ای از مهارت های فردی و اجتماعی مورد نیاز برای زندگی در قرن بیست و یکم، که عصر سرشار از تغییرات و تحولات سریع و شتابان است را در دانشجویان به وجود آورند. براین مبنا حتی می توان گفت که موفقیت هر نظام آموزشی در حوزه مسئولیتپذیری دانشجویان عملاً باعث پایه ریزی و شکل گیری یک جامعه انسانی می شود که از شاخصهای توسعه یافتگی اجتماعی و فرهنگی برخوردار می باشد. بدیهی است این امر به منزله یک هدف مهم، زمانی اتفاق میافتد که برنامه ریزان درسی نظام آموزشی در مقاطع مختلف از جمله دانشگاه، در این حوزه احساس وظیفه نموده و بتوانند از طرق مختلف نسبت به آموزش و درونی ساختن قابلیتهای مسئولیت پذیری اقدام نمایند. 2-3-2 تبین مفهوم مسئولیت و مسئولیتپذیری احساس مسئولیت مفهومی است که باعث می شود افراد اهداف خود را دنبال کرده، با دیگران ارتباط مناسبی برقرار کرده و در یک جامعه با هماهنگی و مشارکت با یکدیگر زندگی کنند و از این روست که این مفهوم تأثیر بسزایی در زندگی افراد دارد (بیرهوف،1387). مسئولیت به عنوان یک احساس وابستگی یا نوعی ارتباط با فرد نیازمند، تعریف شده است که تعهد به عنوان عامل اصلی برای احساس مسئولیت شناخته شده است (شوالتز، 1977). مفهوم مسئولیت میتواند حداقل سه رابطه را در بربگیرد "مسئول بودن در مقابل چیزی، در مقابل کسی و در برابر رابطه یا قضیهای. مسئولیت شامل جنبههای مختلف اخلاقی، عملی و در نظر گرفتن پیامدهای یک عمل است. انسان هنگامی مسئولانه برخورد میکند که با توجه به دیدگاههای اخلاقی عمل نماید و بپذیرد که مسئول پیامدهای اعمال خویش است" (بیرهوف،1387: 232). مسئولیت از نظر لغوی به معنای موظف بودن به انجام دادن امری است (معین،1345: 4077). در معنای عام حقوقی نیز مسئولیت به مفهوم متعهد و موظف بودن شخص به انجام یا ترک عملی است (شهیدی ،1389: 49). از اواخر قرن سیزده میلادی، در شرایطی که حقوق، تابع مذهب و اخلاق بود، اصطلاح مسئول به معنی کسی که در مقابل خداوند نسبت به زندگی و اعمالش پاسخگو است، در اخلاق مذهبی رواج پیدا کرد. بعدها در جریان غیر مذهبی شدن اخلاق، واژه مسئولیتپذیری وارد اخلاق عرفی گردید و به معنی پاسخگو بودن فرد در مقابل وجدانش که در بردارنده قانون اخلاقی مطابق با طبیعت و اخلاق است،تثبیت شد. سرانجام به معنی کسی که در مقابل دادگاه نسبت به نتایج رفتار و اعمال و تقصیرش پاسخگو است، به حیطه حقوقی راه یافت" (بادینی،1384: 24). علاوه بر این، "یکی از نخستین فیلسوفانی که واژه مسئولیت را بکار برد جان استوارت میل بود که در سال 1859در مقاله خود تحت عنوان " درمورد آزادی" از این کلمه استفاده کرد، بعدها ماکس وبر (1919) واژه مسئولیت اخلاقی را وارد جامعه شناسی کرد" (بیرهوف، 1387: 231). از مسئولیت به معنای"تعهد، مواخذه، موظف به امری بودن " نیز یاد شده است (دهخدا،1337: 120). در فرهنگ عمید مسئولیت چنین تعریف شده است: " آنچه که انسان از اعمال، وظایف و رفتار، عهده دار و مسئول آن باشد" (عمید،1367: 5). همچنین باید در نظر داشت که مسئولیت دارای معانی مختلفی است که در اینجا به مواردی اشا میکنیم، آدیسون ایلینویز در پاسخ به سوالی، معانی مختلف مسئولیت را عنوان نموده است که عبارتنداز: – انجام دادن وظایف ضروری و مهم – هدفگذاری، انتخاب کاری برای انجام دادن و عمل به آن به صورت درست و مطمئن – توانایی پاسخگویی در مورد اعمال انجام شده – انجام کارهای صحیح و پاسخ نه دادن به سایرین – اطاعت کردن از قوانین زندگی مبتنی بر ارزش های اخلاقی به همراه تعادل داشتن – مدنظر قرار دادن عواقب و پیامدهای رفتارها و اعمال – نشان دادن بلوغ و برقراری ارتباط مناسب با سایرین – اولویت گذاری و اقدام مناسب برای آن – لیاقت کنترل شخصی داشتن و...(گروزنیکل و استفنر،1992: 27). در حقوق مدنی از واژه مسئولیتپذیری تحت عنوان تعهد به جبران خسارت یاد شده است (بادینی، 1384). به علاوه صاحبنظران و متخصصان مختلف نیز برداشتها و تبیینهای خاصی را در مورد معنا و مفهوم مسئولیتپذیری ارائه کردهاند. دهستانی (1387) مسئولیتپذیری را پاسخگو بودن در برابر کسی یا چیزی میداند و آن را معادل اخلاق حرفهای میداند، چرا که یک فرد اخلاقی، فردی است که دارای دو ویژگی اساسی است: مسئولیتپذیری و پاسخگویی در برابر آن و دیگری پیش بینی پذیری؛ هرچه میزان مسئولیتپذیری و پیشبینی پذیری فرد بیشتر باشد، فرد اخلاقیتر است. رفعتیان نیز معتقد است "مسئولیتپذیری یعنی قابلیت پذیرش، پاسخگویی و به عهده گرفتن کاری که از کسی درخواست می شود و شخص حق دارد آن را بپذیرد و یا رد کند و در روند صحیح رشد انسانها پدید میآید" (رفعتیان،1389: 11). با توجه به این تعریف مسئولیتپذیری یک انتخاب آگاهانه است. از دیدگاه دسبونس و رابی (ترجمه نونهالی، 1388) اندیشه مسئولیت اصولاً از عمل کردن به اختیار در حکم تملک اراده است و از آزادی جدا نیست. با این همه، این عناصر را نباید به ترتیب خاصی طبقهبندی کرد. یعنی آنکه آزادی اصل و اراده محرک، کنش است و مسئولیتپذیری تفکر و قبول مسئولیت آنچه که انجام دادهایم، میباشد. همچنین مسئولیتپذیری به عنوان "عمل کردن همچون یک آدم بالغ و بزرگسال، هدف داشتن و ابتکار به خرج دادن و در نظر گرفتن کارهایی که باید انجام می شدند و باید انجام شوند" تعریف شده است (پالمر،آلبرتی فرونر، 1386: 121). مرگلر و همکاران (2007) معتقدند که مسئولیت پذیری در معنای توانایی نظم دادن به تفکرات احساسات و رفتار فردی همراه با اراده و قدرت انتخابگری خود به عنوان مسئول و پاسخگوی اصلی پیامدهای فردی و اجتماعی آن می باشد. از دیدگاه سرتو (1989) مسئولیت پذیری به مثابه الزام و تعهد درونی فرد برای انجام مطلوب همه فعالیت هایی است که به عهده او گذاشته شده و نشأت گرفته از واقعیتهای درونی هر فرد میباشد. لذا این مفهوم با پذیرش و انجام یک مسئولیت یا وظیفه متناسب با سطح تواناییها، استعدادها و علایق فردی توأم میباشد. فرمهینی فراهانی (1390) نیز مسئولیتپذیری را به معنای بر عهده گرفتن امر یا کاری و پاسخگو بودن در برابر کار یا وظیفه به عهده گرفته شده می داند. طالب زاده نوبریان و همکاران (1378) در تعریف عملیاتی خود از مسئولیتپذیری معتقدند که این مهارت شامل مواردی همچون مراقبت ازخود و محیط، پذیرش نتیجه عمل، رعایت مقررات، انجام دادن تکالیف و وظایف محوله (انجام سروقت تکالیف و کار و تمرکز و اتمام آن) میباشد. در عین حال، صاحبنظران مذکور تاکید میکنند که مهارت مسئولیتپذیری و انجام وظایف و مسئولیتهای محوله مستلزم همکاری با افراد است و این همکاری زمانی موفقیتآمیز است که در آن همدلی وجود داشته باشد. به علاوه، انجام مسئولیت در هر سطحی، بیانگر مهارت ابراز وجود در فرد است. گلن و نلسون (1988: 20) مسئولیتپذیری را نوعی احساس عملی در بکارگیری تواناییها و انجام کوششها در تطابق و سازگاری با مردم تعریف کرده است که عدم پذیرش آن، قانون شکنی و نپذیرفتن مسئولیتهای اجتماعی تلقی می گردد. طبق دیدگاه فروم (2004) مسئولیتپذیری یک وظیفه یا تکلیف نیست که باید توسط یک فرد انجام بگیرد بلکه، برعکس نوعی احساس و حالتی است که توسط خود فرد برانگیخته شده و دربردارنده پاسخ و واکنشی است که فرد نسبت به نیازهای دیگران به صورت آشکار یا پنهان ابراز میدارد. ناکامورا و واتاناب موراکا (2006) معتقدند که مسئولیتپذیری یک ارزش است که مردم سالاری و جامعه مردم سالار را تحت تأثیر قرار میدهد. اسلنکر و همکاران (1994) معتقدند قلب مسئولیتپذیری، نوع دوستی است. بنابراین، احساس مسئولیتپذیری از یکسو پدیدهای است که بیشتر به افراد مربوط میشود تا جامعه و از سوی دیگر لازمه خودکنترلی برای فرد و کنترل اجتماعی برای جامعه است. از دیدگاه ایزدی و عزیزی شمامی (1388)، مسئولیت پذیری یکی از مهم ترین ابعاد شهروندی بوده و شخص مسئولیتپذیر کسی است که بر اساس عزت نفس خود و با احترام به حقوق سایرین، دیدگاههای خود را ارزیابی نموده و در نهایت پیامدهای اعمال و تصمیماتش را میپذیرد. صاحبنظران مذکور، همچنین ابعاد مسئولیتپذیری اجتماعی را در قالب سه بعد شناختی (رشد دامنه اطلاعاتی فرد از انواع مسئولیت های اجتماعی و اعتلای مهارتهای عقلانی و تحلیل و تفکر پیرامون این مسئولیتها)، عاطفی (ایجاد انگیزه، نگرش و عواطف مثبت نسبت به انواع مسئولیتهای اجتماعی ) و عملکردی (توانایی ایفای مطلوب وظایف اجتماعی توأم با همکاری، همراهی، کمک و احترام به سایر افراد) مورد بحث قرار می دهند. همچنین سبحانی نژاد و فردانش (1379) با تأکید بر نقش و رسالت نهادهای آموزشی در زمینه مسئولیتپذیر کردن یادگیرندگان، این مسئولیتها را شامل ابعاد اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، مدنی و زیست محیطی می دانند و معتقدند که آموزش و برنامههای درسی مرتبط با مسئولیتپذیری باید بتوانند عملاً شناختها، عواطف و مهارتهای (عملکردها) لازم را در این زمینه در فراگیران به وجود آورد. یعنی آنکه یادگیرندگان باید از آگاهیها و مهارتهای عقلانی برای کسب شناخت از انواع مسئولیتهای فردی و اجتماعی برخوردار شوند. به علاوه واجد عواطف و نگرشهای مثبت در زمینه پذیرش انواع مسئولیتهای اجتماعی شده و نهایتاً توانمندیهای لازم را برای اقدام به انواع وظایف و مسئولیتهای اجتماعی کسب کنند. صاحبنظران مذکور معتقدند که دلالت صریح مطالب فوق آن است که برنامه های درسی مرتبط با آموزش مسئولیتپذیری نباید صرفاً به یکی از ابعاد سه گانه محدود گردد. همچنین باید یادآور شد که واژه مسئولیتپذیری نه تنها از نظر صاحبنظران و اندیشمندان متفاوت است بلکه مکاتبی چون مکتب روانکاوی و مکتب وجودگرایانه و گشتالت درمانی تعریفی متفاوت از مسئولیتپذیری ارائه میکنند. مسئولیتپذیری در مکتب روانکاوی و از نظر فروید بدین معناست که انسان مسئول رفتار و اعمال خود نیست بلکه تحت تأثیر نیروهای درونی قرار دارد. اما وجودگرایان، مسئولیتپذیری را به معنای متعلق بودن به خود ما و برخورد صادقانه با آزادی میدانند و در نظریه گشتالت درمانی، مسئولیتپذیری یعنی اتکا بر توانایی خویش جهت انتخاب کردن است (شارف،1389). با وجود تعاریف و تعابیر متنوعی که از منظر صاحبنظران مختلف در زمینه مسئولیتپذیری به عمل آمده است، میتوان در یک نگاه کلی چنین بیان نمود که مسئولیتپذیری به معنای به عهده گرفتن تکلیف یا عملی است که فرد از طریق یک الزام درونی و تعهد در قبال آن، مسئول و پاسخگو میگردد. در واقع در مسئولیتپذیری نوعی اختیار نهفته است که به فرد این امکان را میدهد تا در قالب اراده خود، عملی را انجام دهد و در قبال خود و دیگران پاسخگو باشد. 2-3-3 مسئولیتپذیری از منظر جامعهشناختی و روانشناسی در زمینه مسئولیتپذیری دیدگاههای متفاوتی وجود دارد که برخی از آنها در باب مسئولیتپذیری فردی و اجتماعی و برخی دیگر در زمینه پرورش مسئولیتپذیری مطرح شدهاند؛ که این مباحث در نوع خود می توانند راهنمایی برای عمل باشند. لذا در این جا به بررسی دیدگاههای جامعه شناختی و روانشناسی پرداخته شده و در ذیل دیدگاه جامعه شناختی، اندیشههای هابرماس، هومنز و ویکرز مطرح می شود. 2-3-3-1 هابرماس هابرماس نظریهای تحت عنوان کنش ارتباطی مطرح میکند که مبنای کار خود را بر ارتباط بدون تحریف و اجبار قرار داده است (ریترز،1384). وی در نظریه کنش ارتباطی خود، بر فلسفه زبان تأکید میکند و بر این عقیده است که امروزه مسئله زبان جایگزین مسئله آگاهی را شده است؛ و آنچه ما را از طبیعت متمایز می کند، زبان است و استقلال و مسئولیتی که برای ما مهیا می شود را ناشی از زبان میداند (کرایب،1388). 2-3-3-2 هومنز هومنز از دیگر جامعه شناسانی است که قالب نظریه مبادله خود به مقوله مسئولیتپذیری توجه مینماید. "وی در نظریه مبادله خود از تعهد و مسئولیتپذیری تحت عنوان رعایت هنجارها و قواعد گروهی برای بدست آوردن پاداش یاد میکند. به اعتقاد هومنز انسان در روابط متقابل به دنبال رفتارهایی است که به پاداش بیشتر منجر میشود. عامل اصلی در مبادله، کنش متقابل و رویارویی افراد است که این کنش مبتنی بر مبادله مادی یا نمادین است؛ و الگوی انتخاب عمل (مسئولیت زندگی) در این مبادله، عقلانی هستند و به وسیله دو عامل انگیزه و عمل تعیین می شود (توسلی،1380، به نقل از خرمدل،1387). 2-3-3-3 ویکرز ویکرز از جمله معدود افرادی است که در نوشتههای خود به دو مقوله مسئولیت فردی و اجتماعی پرداخته است. توجه او به مسئولیتپذیری به عنوان شرطی برای یکپارچگی، ثبات و ویژگی اخلاقی جامعه در کتاب «مسئولیتپذیری: منابع و محدودیتهایش» مطرح شده است. این مسئله در دیگر نوشتههایش مخصوصاً در مجموعه انتشار داده شده به عنوان «مقالات ویکرز» نیز تأثیر داشته است. وی معتقد است که مسئولیتپذیری، به یک الگوی انتظارات متقابل و اعتماد دربین مردم نیاز دارد. از نظر او چند شرط باید محقق شود تا مسئولیتپذیری به عنوان یک ویژگی در جامعه مطرح شود؛ شرط اول توافق بر سر آنچه که افراد باید مسئولیت آن را به عهده بگیرند بدین معنا که یک همگرایی در مورد معنی مسئولیتپذیری و در مورد ضرورت رفتار مسئولانه وجود داشته باشد. دوم اینکه روابط بین فردی باید به وسیله تعهدات و مسئولیتهای متقابل، مشخص شده باشد و یک جامعه مسئول باید با ساختار منظمی از کارکردها، حقوق و وظایف، مشخص شده باشد. سوم اینکه روابط سیتماتیک باید مدون باشد(یا از لحاظ رسمی به وسیله قانون یا قاعده یا اینکه از طریق غیررسمی به وسیله رسوم) (کارول 1994، به نقل از خرمدل،1387). اما دیدگاههای روانشناختی در مورد مسئولیتپذیری در چارچوب آرا و مواضع صاحبنظرانی چون آدلر، پرز، اریک برن، گلاسر و راجرز مطرح میشود. 2-3-3-4 آدلر و روانشناسی فردی آدلر به عنوان اولین روانکاوی است که بر ماهیت انسان تأکید ورزیده است. به عقیده او، رفتار در یک زمینه اجتماعی رخ میدهد و انسان مجبور است به ایجاد روابط متقابل بپردازد. وی جبرگرا نیست و به آزادی انتخاب و مسئولیت انسان در زندگی معتقد است. به نظر او زندگی فاقد هرگونه معنی ذاتی است و هرکسی به شیوه خاص خودش به زندگی معنا میبخشد و در واقع محرک اصلی رفتار بشر، هدفها و انتظارات وی از آینده است. فرد سالم برای هدفهای خود تلاش میکند که در درجه اول ماهیتی اجتماعی دارد (شفیع آبادی و ناصری،1390). 2-3-3-5 دیدگاه پرز گشتالت درمانی پرز، معتقد بود انسان از طریق رشد بالغ میشود و از حمایت محیطی به حمایت شخصی و استقلال نایل میآید. انسان، منفعل و فعلپذیر نیست بلکه یک سازمان دهنده فعال است. به عقیده او اشخاص سالم بدون مداخله نیروهای بیرونی قادر به تنظیم خود هستند و فقط آگاهی از خود می تواند به رشد و کمال شخصیت بیانجامد. ما باید خواستهها و آرزوهایمان را بشناسیم و بپذیریم. اگر در سراسر زندگی پدر و مادرمان را سرزنش کنیم و آنها را مسئول مشکلاتمان بدانیم، همچنان خود را کودک میپنداریم نه فرد بالغی که مسئول خویش است. پس باید به خود بگوییم: اکنون فرد بالغ و مسئول زندگی خود هستم. (شولتس، ترجمه خوشدل،1385، به نقل از نعمتی 1387). 2-3-3-6 دیدگاه تحلیل تبادلی اریک برن به نظر برن، فرد ایده آل و با ثبات کسی است که برحسب شرایط خاص به راحتی از یک حالت من به حالت دیگران جا به جا شود. آدم با ثبات از نظر بالغ، آدمی واقع بین، منطقی و مسئول است و از بازیهایی که برای انداختن مسئولیت زندگی بر دوش دیگری ترتیب یافتهاند، پرهیز میکند (پروچیسکا و جان سی ترجمه سیدمحمدی،1386). به عقیده او انسان، مجموعهای از احساسات، اخلاقیات و کنترل آگاهانه بر خود است که براساس هریک از آنها میتواند در برابر عوامل محیطی پاسخگو باشد. افراد بالغ و رسیده قادرند در اغلب موارد، بُعد بالغ خویش را تحت کنترل بگیرند. تحلیل تبادلی روشی است که فرد را در تجزیه و تحلیل و درک رفتار خود و در کسب آگاهی و قبول مسئولیت، با توجه به آنچه در زمان حال اتفاق میافتد، یاری میدهد (شفیع آبادی و ناصری،1390). 2-3-3-7 دیدگاه واقعیت درمانی گلاسر واقعیت درمانی روشی است که در دهه 1960 توسط گلاسر ابداع شد. واقعیت درمانی در واقع "روشی است برای حل مشکلات رفتاری و عاطفی و نیز رسیدن به هدف هویت. مراجع را در قبول واقعیت، پذیرش مسئولیت و ارزیابی رفتار درست و نادرست یاری میدهد"(شفیع آبادی،1389: 26). به نظر واقعیت درمانگران، هر انسانی این استعداد را دارد که مسئول رو غیر مسئول باشد، اما اینکه به چه شیوهای رفتار خواهد کرد، به تصمیم او بستگی دارد نه به شرایط موجود. پیدایش نابسامانی هم، نتیجه عدم توانایی فرد در تحقق نیازهایش میداند. مخصوصاً دو نیاز اساسی یعنی مبادله عشق و محبت و احساس ارزش که هر دو در تشکیل هویت نقش مهمی دارند. کسی بیمار به حساب میآید که نتواند دو نیاز اساسی خود را درحیطه ی واقعیت و پذیرش مسئولیت و تشخیص موارد درست و نادرست ارضا کند (شفیع آبادی و ناصری،1390). 2-3-3-8 دیدگاه مراجع ـ محوری راجرز مشاوره به شیوه مراجع ـ محوری را که کارل راجرز بنا کرده، به علت نگرش مثبت و عملی، در میان مشاوران مدارس مقبولیت فراوانی یافته است. هدف اصلی مشاوره مراجع ـ محوری، کاهش اضطراب و افزایش خود آگاهی و خودشناسی مراجع است. با این وجود، راجرز نسبت به انسان نگرش مثبتی دارد و معتقد است که انسان تمایل ذاتی به خودشکوفایی، تحقق هدفهای ارگانیسم حفظ تمامیت خود دارد. این تمایل ذاتی موجب تلاش و فعالیت، خود ـ رهبری، خود ـ تنظیمی، تسلط بر خود، استقلال، مسئولیتپذیری و اجتماعی شدن انسان میشود(شفیع آبادی،1389). 2-3-3-9 دیدگاه وجود گرایان فرانکل افراد بسیاری به جای اینکه مسئولیت یافتن راه سالم زندگی را بپذیرند، وانمود میکنند که سایقهای زیستی آنها، زندگیشان را کنترل میکند. البته این ما هستیم که تصمیم میگیریم چنین افسانه ای را باور کنیم. سارتر میگوید: انسان غیر از آنچه از خودش میسازد چیزی نیست. این اولین اصل وجودگرایی است(پروچیسکا و جان سی ترجمه سیدمحمدی،1386). فرانکل، پذیرفتن مسئولیت را امری ضروری می داند و قاطعانه به آن تکیه دارد. روش درمان او این است؛ چنان زندگی کن که گویی بار دومی است که به دنیا آمدهای، و اینک در حال انجام خطاهایی هستی که در زندگی نخستین مرتکب شده بودی. هیچ قاعده کلی، بهتر از این نمیتواند احساس مسئولیت و حس وظیفهشناسی را در انسان بیدار کند(فرانکل،ترجمه صالحیان و میلانی،1385، به نقل از نعمتی1387). 2-3-4 اهمیت و جایگاه مسئولیتپذیری از منظر اسلام نظام حقوقی اسلام یک نظام تکلیفگرا است و تکلیف هر فرد همان مسئولیتی است که در قبال خود و دیگران دارد. در واقع مسئولیتپذیری یکی از موضوعات و مؤلفههایی است که در دین مبین اسلام بر آن تأکید بسیار میشود؛ از جمله برعهده گرفتن مسئولیت رفتار و اعمال خویش، مسئول بودن درقبال خود و جامعه و... که دارای بار ارزشی و اخلاقی است، همچنین باید گفت انسان اشرف مخلوقات است و برای رسیدن به جایگاهی که استحقاق آنرا دارد باید مسئولیتهایی را که خداوند در اختیار وی نهاده است را بشناسد و بعد از آشنایی با حقوق و مسئولیتها، از طریق عمل، کمر به همت آن ببندد. در مباحث پیشین مفاهیمی از مسئولیتپذیری بیان گردید و در این بخش به بیان اهمیت و جایگاه مسئولیتپذیری در آیات و روایات میپردازیم. همان طور که آذرمهر (1391) بیان میدارد، در معارف اسلامی، مسئولیت و مسئولیتپذیری با واژگانی چون تکلیف، حقوق، وظیفه و تعهد ملازم است. امام سجاد میفرمایند: بدان که خدای عزّوجلّ را بر تو حقوقی است که در هر جنبشی که از تو سر میزند و هر آرامشی که داشته باشی و یا در هر حالی که باشی یا در هر منزلی که فرود آیی یا در هر عضوی که بگردانی یا در هر ابزاری که در آن تصرّف کنی، آن حقوق اطراف تو را فرا گرفته است. بزرگترین حقّ خدای تبارک و تعالی همان است که برای خویش بر تو واجب کرده؛ همان حقّی که ریشه همه حقوق است. وی در توضیح حدیث مذکور تأکید میکند که: امام سجّاد (ع) نمیفرماید تو بر گردن دیگران حقّی داری که آنها باید در مورد تو رعایت کنند بلکه میفرماید؛ حقوقی تو را احاطه کرده؛ یعنی حقوقی که دیگران بر گردن تو دارند و تو باید از عهدۀ آنها برآیی. همانطور که دیدیم اسلام دینی تکلیف گراست و اصولا̋ دینداری بدون مسئولیّت پذیری و تعهّد معنایی ندارد. در قرآن مجید آیات فراوانی وجود دارد که اهمیّت مسئولیّتپذیری و وظیفهشناسی را برای انسان بیان کرده است؛ ابعاد این پاسخگویی به قدری وسیع است که حتّی اعضاء و جوارح انسان را نیز در بر می گیرد و خداوند در قرآن میفرماید: وَلا تَقفُ ما لَیسَ لَکَ بِهِ عِلمٌ اِنَّ السَّمعَ وَ البَصَرَ وَالفُؤادَ کُلُّ اولئکَ کانَ عَنهُ مَسئولاً از آنچه نمیدانی پیروی نکن ؛ چرا که گوش و چشم و دلها همه مسئولند ( اسراء آیه 6) مسئولیّتپذیری از چنان اهمیّتی برخوردار است که در بسیاری از تفاسیر از امانت الهی، به همان تعهّد و قبول مسئولیّت یاد شده است و خداوند در این باره در قرآن میفرماید: اِنّا عَرَضنا الاَمانَةَ عَلَی السَّماوَاتِ وَالاَرضِ وَ الجِبالِ فَاَبَینَ اَن یَحمِلنَها وَ اَشفَقنَ مِنهَا وحَمَلَهَا الاِنسَانُ اِنَّهُ کانَ ظَلُوماً جَهُولاً ما امانت را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه داشتیم آنها از حمل آن ابا کردند و از آن هراس داشتند امّا انسان، آنرا بر دوش کشید، او بسیار ظالم و جاهل بود( احزاب، آیه 72). مسئولیّتپذیری درروایات، در ابواب مختلف مطرح گردیده و همواره از اهمیّت بالایی برخوردار بوده است. ایزدی فرد و کاویار (1389) مطرح میکنند که مسئولیتپذیری زمامداران حکومتی، در واقع همان پاسخگویی است زیرا پاسخگویی، نوعی فرمانبرداری و اجابت درخواست دیگران در برابر وظایفی است که برعهده دارند و برای شخص تعهد ایجاد میکند. از منظر آنان عنصر اصلی مسئولیتپذیری پاسخگویی است، یعنی اصالت دادن به حقوق دیگران به این معنا که شما حق دارید و من تکلیف دارم. به طور کلی میتوان اشاره کرد که مسئولیتپذیری انسان بر آمده ازخودآگاهی و اختیار او و نوعی رفتار اخلاقی است که با الزام همراه است و تعهدآور نیز هست. در نهج البلاغه مسئولیتپذیری در قالب ا اخلاق فردی، اخلاق شغلی و سازمانی یا حرفه ای مطرح شده است (ایزدی فرد و کاویار، 1389). گفته شد که مسئولیتپذیری دارای بعد اخلاقی است که گاه به صورت «اخلاق فردی» بروز میکند، به این معنا که هر فردی به عنوان شخص حقیقی، صرف نظر از کارش، در مورد رفتارهای خود در قبال خویش، خانواده و جامعه مسئول و پاسخگو است. تلاش جهت برآوردن نیازهای دیگران، تبعیت از حق، پرداختن حقوق دیگران، توجه به مشکلات جامعه و کمک به مردم، استفاده بهینه از نعمت های الهی و... از موارد مسئولیت فردی است که در نهج البلاغه به آن اشاره شده است ( نهج البلاغه نامه53، حکمت های 98، 134، 244، 257، 330، 339، 446). 2-3-5 مسئولیتپذیری اجتماعی مسئولیت و مسئولیتپذیری اجتماعی یکی از الزامات اساسی نظام آموزش و پرورش تلقی می شود. طبق دیدگاه ویگوتسکی (1978) و بندورا (1977) تعامل اجتماعی منشاء اجتناب ناپذیر رشد ذهنی کودکان است. در تعامل با دیگران، کودکان چگونگی رفتار کردن و قضاوت کردن را یاد می گیرند. بنابراین، آموزش و پرورش رسمی باید با رشد اجتماعی یادگیرندگان مرتبط باشد که شامل مسئولیت اجتماعی آنها، همدلی و هوش عاطفی است. در یک نگاه کلی به مسئولیتپذیری اجتماعی، میتوان گفت که: "مسئولیتپذیری اجتماعی دو معنا دارد؛ حصول اطمینان از رفاه دیگران در زندگی روزمره (توجه به دیگران) و پیشروی به سوی نیل به اهداف فردی بدون نادیده گرفتن و زیر پا گذاشتن انتظارات بر حق دیگران(بخش هماهنگی بین فردی). بخش اول مربوط به همدلی و بخش دوم مربوط به احساس گناه است. احساس مسئولیتپذیری، ناگهان و بیدلیل در نوجوانان ظهور نمیکند بلکه از همدلی و احساس گناه که خیلی زودتر، در سال های نخستین زندگی به وجود می آید، سرچشمه میگیرد" (بیرهوف، 1387: 225). لغت نامه تجارت (2009) تعریفی ساده از مسئولیتپذیری اجتماعی ارائه میدهد که در آن مسئولیتپذیری اجتماعی عبارت است از" تعهد مدیریت یک سازمان در جهت رفاه و منافع جامعهای که این رفاه، محیط و منابع را فراهم کند، که این امر از طریق فعالیتها و خط مشیهای سازمان اثرگذار است." در این راستا صاحبنظران مختلف هریک برداشتهای خاصی از این مفهوم دارند که به بررسی آن میپردازیم. اس چاپس و سولومون (1990) معتقدند مسئولیتپذیری اجتماعی بیش از یک مجموعه مهارتهای یادگرفته شده یا عادات مکتسبه است و مفاهیم نهادی چون شایستگی اجتماعی، عدالت، بردباری، بهبود رفتارهای بین فردی در کلاس و خارج از آن، پذیرش ارزشهای دموکراتیک، همچنین کاهش میزان دلواپسیهای کودک، بهبود تعامل عاطفی ـ روانی کودک و تعدیل نیازهای شخصی وی در تعامل با نیازهای اجتماعی را دربرمیگیرد. بنا به نظر فورد (1985) مسئولیتپذیری اجتماعی هماهنگی با قوانین اجتماعی و برآورده ساختن انتظاراتی است که جامعه از فرد دارد. قربانی واقعی (1384) مسئولیتپذیری اجتماعی را عبارت میداند از احساس مسئولیت درارتباط با سایرین، قبول و انجام وظایف فردی و اجتماعی، پذیرش عواقب و مسئولیت اعمال فردی، بکارگیری توانایی و کوشش در تطابق و سازگاری با مردم، روحیه همکاری و مشارکت، یکدلی و همکاری با مردم و... . ممری و همکارانش (2005: 399) "مسئولیت اجتماعی را حفاظت و بهبود کیفیت زندگی تعریف کردهاند و براین باورند که مسئولیت اجتماعی جمعی، مجموعهای از روابط پذیرفته شده عمومی، تعهدات و وظایفی است که در ارتباط با رفاه جامعه قرار می گیرد" کارنا و همکارانش (2003) بیان میکنند که مسئولیت اجتماعی نیازمند احترام گذاردن به مردم، عموم و محیط و رفتارهای سازگار با ارزشهای اخلاقی در تناسب با مسئولیتهای قانونی است. در همین راستا فرای (2007) و هلستن و مالین (2006) به طور خلاصه مطرح میکنند که مسئولیت اجتماعی نوعی تشویق است تا منابع سازمانی را به نفع جامعه مورد استفاده قرار دهد. در یک نگاه کلی و در بیانی ساده میتوان گفت مسئولیتپذیری اجتماعی عبارت است از: مسئولیت در قبال دیگران، قبول و انجام صحیح وظایف اجتماعی، بکارگرفتن توانایی برای مطابقت دادن خود با دیگران و سازش با آنان، همکاری و مشارکت داشتن با مردم و پذیرش عواقب مسئولیتهای اجتماعی خود. این نوع از مسئولیت زمانی مطرح میشود که فرد با در نظر گرفتن نیازها و منافع دیگران کاری را انجام میدهد و بر خلاف مسئولیت فردی که بر فرد تمرکز دارد، مسئولیت اجتماعی بر تعهد فرد در برابر دیگران تأکید دارد. با وجود تفاوتهایی که میان این دو بعد (مسئولیتپذیری فردی و اجتماعی) وجود دارد باید در نظر داشت که مسئولیتپذیری فردی به نوعی زمینه ساز مسئولیت اجتماعی است و این دو بعد لازم و ملزوم یکدیگرند. در این رابطه مرگلر و همکارانش(2007) مطرح می کنند که مسئولیتپذیری اجتماعی بعدی از مسئولیت فردی است چراکه مسئولیتپذیری فردی که بر فرد تمرکز دارد در بستر اجتماعی اتفاق میافتد و فرد مسئولیتپذیر میداند که چطور تصمیماتش بر دیگران در جامعه اثر میگذارد. مسئولیتپذیری اجتماعی به عنوان یک نوع احساس تعهد نسبت به سایرین دارای گونه یا انواع متنوعی است و شناخت این انواع ضروری است زیرا از دیدگاه سبحانی نژاد و فردانش (1379) این آشنایی در زمینه انواع مسئولیتهای اجتماعی پیش زمینه طراحی برنامه درسی رشد دهنده مسئولیتهای اجتماعی محسوب میشود. برای آموزش و گنجاندن آن در نظام آموزشی باید متناسب با شرایط اجتماعی و نظام ارزشی آن جامعه گام برداشت چراکه "نظام تعلیم و تربیت هر کشوری متأثر از نظام ارزش های هر جامعه است و به تبع آن، آموزش مسئولیتپذیری نیز باید در راستای شرایط اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و هویت دینی و ملی جامعه انجام شود. با توجه به شرایط اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و هویت دینی کشور، انواع مسئولیتهای اجتماعی یک فرد مؤثر برای جامعه ایرانی را می توان به هفت نوع تقسیم کرد که عبارت هستند از: مسئولیتهای دینی ـ اجتماعی، مسئولیتهای سیاسی، مسئولیتهای فرهنگی، مسئولیتهای اقتصادی، مسئولیتهای شهرندی ـ اجتماعی، مسئولیت های زیست محیطی و مسئولیت های سازمانی ـ اجتماعی" (سبحانی نژاد و آب نیکی،1390: 68). 2-3-6 ابعاد و مؤلفههای مسئولیتپذیری اجتماعی بعد از شناخت و طبقه بندی انواع مسئولیتهای اجتماعی، دومین نکته مهم در زمینه آموزش مسئولیتهای اجتماعی، آشنایی و توجه با ابعاد این نوع مسئولیت است و صاحبنظرانی چون برمن (1990)، ایزارد (1997)، پرکینز و میلر (1994) سه بعد شناختی، عاطفی و عملکردی را برای مسئولیت پذیری اجتماعی مطرح میکنند. 2-3-6-1 بعد شناختی این بعد، به میزان و نحوه آگاهی و شناخت افراد نسبت به مسئولیت اجتماعی اشاره دارد که این "رشد آگاهی و معرفت نسبت به مسئولیتهای اجتماعی درحقیقت مطلع کردن از ماهیت جامعه و ضرورت تلاش افراد برای انجام دادن وظایف و رسالتهای اجتماعی خویش است و بی توجهی به رشد آگاهیها و ایجاد نکردن معرفت لازم نسبت به انواع مسئولیتهای اجتماعی به معنای فقدان شکل گیری اولین مبنای ایفای مسئولیت اجتماعی است" (پورتا و همکاران به نقل از ایزدی و شمامی،1388: 68). برمن (1990) برای آموزش مسئولیتهای اجتماعی از طریق برنامههای درسی مدعی هستند که "برنامههای درسی رشد دهنده مسئولیتپذیری اجتماعی باید متناسب با سطح ادراک دانشجویان، اطلاعات لازم را پیرامون ماهیت جامعه، عناصر دخیل در آن، نقش انسان در حفظ و تداوم جامعه و انواع مسئولیتهای اجتماعی در اختیار آنها قرار دهند" (سبحانی نژاد و فردانش،1379: 96). 2-3-6-2 بعد عاطفی ایزارد (1997) معتقد است دومین بعد اساسی مسئولیت پذیری اجتماعی، ایجاد نگرش، انگیزه و عواطف مثبت نسبت به انواع مسئولیتهای اجتماعی است به طوری که فرد نسبت به پذیرش انواع مسئولیتهای اجتماعی و ایفای فعالانه آنها در سطح جامعه برانگیخته میشود" (ایزدی و شمامی،1388: 68). "چانس (1986) بر این باور است نحوه و چگونگی طراحی و اجرای برنامهدرسی رشد دهنده مسئولیتپذیری اجتماعی باید چنان باشد، که در یادگیرنده نسبت به موضوع مورد توجه برنامه، عواطف مثبت ایجاد کند. این عواطف به وسیله ایجاد انگیزش در دانشجویان، به عنوان عوامل تقویت کننده بر نحوه اجرای روابط اجتماعی او موثر خواهند بود" (همان). 2-3-6-3 بعد عملکردی "سومین بعد قابل توجه در آموزش مسئولیتپذیری اجتماعی بعد عملکردی است" (ایزدی و شمامی،1388). در این بعد از برنامه درسی رشد دهنده مسئولیتپذیری اجتماعی باید دانشجویان را به طور عملی با عملکرد مسئولانه اجتماعی آشنا کرده، مهارتهای اجتماعی لازم برای حضور مطلوب در صحنههای اجتماعی را در او رشد دهند؛ در این رابطه افرادی چون کاگان (1989)، سایمونز (1994)، پرکینز و میلر (1994) و... به ایجاد مهارتهای اجتماعی برای عمل به مسئولیتهای اجتماعی تأکید کردهاند " (سبحانی نژاد و فردانش،1379: 97). این پژوهش با درک اهمیت این مسئله کوشیده است تا با بررسی قابلیتهای مسئولیتپذیری (خودمديريتي، نظم پذيري، قانونمندي، امانتداري، وظيفه شناسي، سازمان يافتگي، پيشرفت گرايي ) دانشجویان دانشگاه کاشان، دادههای مشخص و عینی را در زمینه میزان موفقیت و کارآمدی برنامههای آموزشی و درسی درانجام یکی از مهمترین کارکردهای مرتبط با تربیت اجتماعی فراهم نماید. در اينجا به تعاريف مختصري از مؤلفههاي فوق ميپردازیم: خودمديريتي:گزل (2003) مدیریت خود یا خود مدیریتی را یکی از تواناییهای اساسی در یادگیری اجتماعی ـ هیجانی جای داده و آن را اینگونه تعریف کرده است: اداره هیجانات و احساسات، به طوری که به جای مانع شدن از اداره موقعیتها، عاملی کمککننده باشد، مسئول بودن و خويشتن داري براي دستيابي به اهداف و پافشاري در جبران شكستها و ناكاميها(جعفری طوسی،1385 به نقل از نعمتی 1387). نظم پذيري: دقت و مراقبت در استفاده از وسايل و جايگزين صحيح آنها، داشتن آمادگي لازم قبل از انجام كار، تمیز و مرتب بودن در امور و رعایت بهداشت. قانونمندي: تبعيت از قواعد و معيارهاي اجتماعي و درك قوانين گروهي، احساس التزام عمل در موقعیتهای گوناگون، تقيد نسبت به ديگران و رعايت حقوق آنها. امانتداري: تعهد نسبت به حفاظت از جان و مال و حقوق ديگران و وفاداري نسبت به عهد و پيمان. وظيفه شناسي: انجام اعمال و تكاليف محوله به طور شايسته حتي بدون تذكر ديگران، ديگرخواهي و جامعه دوستی، کمک کننده و یاری دهنده. سازمان يافتگي: مورد بررسي قرار دادن امور، امكان سنجي و برنامهريزي در انجام كارها، بودجه بندی و پس انداز منظم. پيشرفت گرايي: آگاهي و ميل بهتر شدن، انگيزهاي دروني است براي به پايان رساندن موفقيت آميز يك تكليف، رسیدن به یک هدف و دستیابی به درجه معینی از شایستگی در کار. ریو (2005) پیشرفتگرایی را میل به انجام خوب کارها در مقایسه با محرک معیار(خود، تکلیف و قضاوت دیگران) تعریف می کند (نعمتي، 1387). 2-4 بخش چهارم : پیشینه تحقیق 2-4-1 تحقیقات داخلی در زمینه »روابط بین هوش اخلاقی و سرمایة اجتماعی با میزان مسئولیتپذیری دانشجویان»، هیچگونه مطالعهای صورت نپذیرفته است. درحقیقت پژوهشهای انجام شده هر کدام به صورت جدا متغیرهای مورد نظر را مورد بررسی نمودهاند.از جمله پژوهشهای انجام شده در این زمینه میتوان گفت: هسمر (1382)، طی بررسی بر روی چندین سازمان، به این نتیجه رسید که سازمانهایی که رفتار اخلاقی دارد، دارای شانس موفقیت بیشتری نسبت به سازمانهایی دارد که در رفتارهای غیر اخلاقی و غیر صادقانه وارد میشود. موفقترین سازمانها دارای فرهنگی است که همسو با ارزشهای قوی اخلاقی است. همچنین وجود توجیهات اخلاقی برای اقداماتی که سازمانها در داخل خود انجام میدهد و نشان دادن تعهدات اخلاقی سازمان به افکار عمومی، بخشیجداییناپذیر از فعالیتهای سازمانها برای بهبود عملکرد و کسب موفقیت است. خراسانی و همکاران(1384)، پژوهشی را به منظور سنجش میزان سرمایه اجتماعی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی مشهد و عوامل موثر برآن انجام دادند. در این پژوهش، منظور از سرمایه اجتماعی، کمیت و کیفیت روابط اجتماعی فرد در محل زندگی است که سه بعد«مشارکت اجتماعی»، «اعتماد اجتماعی» و «انسجام اجتماعی» را شامل میشود. در این پژوهش، مهمترین عوامل مثبت موثر بر سرمایه اجتماعی به تربیت اهمیت عبارت بودند از: میزان سرمایه فرهنگی فرد، میزان امنیت در محله، میزان شبکههای اجتماعی در محله، متاهل بودن فرد، وضعیت اقتصادی هم محلیها. آهنچیان(1384) در پژوهشی تأثیر رهبر آموزش عالی در ایجاد سرمایه اجتماعی را بررسی کرد. مؤلفههای سرمایهی اجتماعی(دیدگاهها و هدفهای مشترک، ارزشهای مشترک، اعتماد، احترامدوسویه، تفاهم، دوستی و پشتیبانی گروهی، رایزنی و ایفای نقش مثبت، مشارکت و تواناسازی، تعارض سازنده، گفتوگوی برنده و نوعدوستی) و مؤلفههای رهبری دانشگاهی با عنوان (رهبری آموزشی، رهبری پژوهشی، مدیریت عادل و کارا، راهبردو روشنبینی، رهبری دگرگونساز و مشارکتی و تواناییهای بین فرد) مورد بررسی قرار گرفتهاند. سعیدی و حسنزاده در سال(1384) تحقیقی با عنوان« بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی معلمان بر میزان رضایتمندی از خانواده، مدرسه و اجتماع» را انجام دادهاند. مطالعه به روش پیمایشی انجام گرفته است. معلمان دوره متوسط جامعه آماری بودهاند و دادهها از نمونهای به حجم 583 نفر با استفاده از پرسشنامه گردآوری شدهاند، یافتهها نشان میدهد که سرمایه اجتماعی بر میزان رضایتمندی معلمان تأثیر معنی دار میگذارد. به لحاظ جنسی تفاوتی معنیدار میان سرمایه اجتماعی زنان و مردان و رضایتمندی وجود ندارد. قانعی راد(1385)، به بررسی نقش تعاملات دانشجویان و استادان در تکوین سرمایه اجتماعی دانشگاهی پرداخته است. نتایج نشان داد که روابط دانشجویان با استادان خود در حدپایینی قرار دارد. متغیرهای زمینهای دانشجویان برمیزان روابط آنها با استادان تأثیر دارد. افزایش ارتباطات دانشجویان با استادان به افزایش پیشرفت تحصیلی دانشجویان میانجامد و افزایش روابط با استادان برمیزان غرور دانشجو و خوداثربخشی دانشجویان میافزاید. فیضی(1385) پژوهشی در طراحی و تبیین مدل سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال پرداخته است. نتایج پژوهش نشان داد که ارتباطات و اعتماد متقابل، رابطه مستقیم با سرمایه اجتماعی دانشگاه دارند و متغیرهای بیرونی و عناصر رابطهای(هنجارهای سازمانی و احساس تکلیف) و متمرکز شبکه (عناصر ساختاری) از طریق عوامل قانونی بر سرمایهی اجتماعی تأثیر میگذارند. از هفت متغیر تشکیلدهنده عوامل رابطه، تأثیر چهار متغیر ارتباطات و اعتماد متقابل (به طور مستقیم) و هنجارهای سازمانی و احساس تکلیف(به طور غیرمستقیم) برسرمایه اجتماعی دانشگاه به اثبات رسید. عوامل فناوری اطلاعات و ارتباطی نیز از طریق متغیر اعتماد متقابل برسرمایه اجتماعی تأثیرگذار است. عبداالهی(1387) در « بررسی رابطه اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی و مشارکت اجتماعی»، اعتماد و مشارکت را به عنوان اصلی سرمایه اجتماعی و رابطه آنها با توسعه همه جانبه روستایی مورد بررسی قرار داده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که طبق گونهشناسی ای که محققان از اعتماد اجتماعی دارند، متغیرهای اعتماد به همسایهها و اهالی روستا، اعتماد نهادی و سن، رابطه معناداری با مشارکت اجتماعی داشتهاند و همینطور با افزایش شعاع اعتماد افراد در جامعه روستایی، میزان مشارکت اجتماعی آنها نیز افزایش مییابد(ص: 129). پژوهش ایزدی و عزیزی شمامی (1388)، در زمینه ضرورت برخورداری دانشجویان از دانش شهروندی و مسئولیتپذیری اجتماعی در فرآیند جهانی شدن نشان داد میان دانش شهروندی و مسئولیتپذیری اجتماعی رابطه وجود دارد یعنی آنکه هر چقدر افراد از دانش و اطلاعات شهروندی بیشتری برخوردار باشند در مسایل اجتماعی نیز احساس مسئولیت و وظیفه بیشتری خواهند داشت. در عین حال که میان دانشجویان دختر و پسر در زمینه میزان برخورداری از مسئولیت اجتماعی و دانش شهروندی تفاوت معناداری وجود ندارد. سیادت و همکاران(1388)، «رابطه بین هوش اخلاقی و رهبر تیمی در مدیران آموزشی و غیرآموزشی از دیدگاه اعضای هئیت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان؛1387-1378» را مورد بررسی قرار دادند.یافتههای این پژوهش نشان داد بین مولفههای هوش اخلاقی مدیران آموزشی و غیرآموزشی و رهبری تیمی رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد و رشد اخلاقی رهبران با رفتارهایی که آنان از خود نشان میدهند، رابطه مستقیم دارد. فولادیان در سال (1388)، میزان سرمایه اجتماعی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد مشهد را مورد بررسی قرار داده است. جامعه آماری این تحقیق، دانشجویان دانشگاه آزاد مشهد و روش نمونهگیری آن چند مرحلهای میباشد و برای گردآوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد متوسط سرمایه اجتماعی در نمونه مورد بررسی در حد پایین است و دانشجویان از لحاظ سرمایه اجتماعی به هم شبیه نیستند اعتماد در بین دانشجویان در حد متوسط و دانشجویان از حیث سرمایه اجتماعی در بعد اعتماد به شبیه هستند. گودرزوند چگینی و حقی(1388)، به« نقش دانشگاه در سرمایه اجتماعی رویکردی به سوی امنیت اجتماعی» پرداختهاند. نتایج در این تحقیق نشان میدهند که سرمایهگذاری در آموزش عالی، منجر به توانایی و افزایش مهارتهای دانشجویان به عنوان سرمایه اجتماعی میشود که در قدرت تولید نمود پیدا میکند. این موضوع خود باعث افزایش تولید ملی، منطقهای توسعه اجتماعی و در نتیجه افزایش امنیت اجتماعی میشود و باید به عنوان یک برنامه ملی آن را تلقی کرد. تحقیق عباسزاده و مقتدایی در سال(1388)، با موضوع بررسی جامعهشناسی تأثیر سرمایة اجتماعی بر دانشآفرینی با روش تحقیق پیمایشی بوده و جامعة آماری کل اعضای هیأت علمی دانشگاه اصفهان بود. نتایج تحقیق ایشان نشان میدهد که بین دانش آفرینی و سرمایة اجتماعی رابطه معنیداری وجود داشته است. ایمان و همکاران(1389)، در تحقیقی با عنوان« بررسی و تبیین رابطه بین مسئولیت اجتماعی و سرمایه اجتماعی در بین جوانان شهر شیراز» دریافتند هر اندازه افراد در این ساختار دارای سرمایه اجتماعی بالاتری باشند، مسئولیت اجتماعی آنان بیشتر خواهد بود. البته لازم به ذکر است که نمره سرمایه اجتماعی در این تحقیق، بیشتر مربوط با ارتباطات و روابط خویشاوندی است که این مسأله خود موید ریشههای سنتی سرمایه اجتماعی در بین جوانان است. میکائیلی منیع (1389) پژوهش خود را تحت عنوان« مقایسه و بررسی حس مسئولیتپذیری، روحیه همکاری، سلامت عمومی، رضایت از زندگی و عملکرد تحصیلی دانشآموزان مدارس شبانهروزی و روزانه استان آذربایجان غربی» انجام داده است و نتایج این پژوهش حاکی از این واقعیت است که: میزان مسئولیتپذیری، پیشرفت تحصیلی و روحیه همکاری دانشآموزان مدارس شبانه بیشتر از دانشآموزان روزانه بوده است اما وضعیت دانشآموزان روزانه در متغیرهایی چون سلامت عمومی، رضایت از دوستان، مدرسه و محل زندگی در مقایسه با دانشآموزان شبانه بهتر بوده است. نتایج پژوهش اسماعیلی طرزی و همکاران(1390)، با عنوان«رابطه هوش اخلاقی با میزان اعتمادآفرینی مدیران»، نشان داد که هوش اخلاقی مدیران برروی تمام مولفههای اعتمادآفرینی تأثیرگذار است. همچنین بین هوش اخلاقی مدیران با میزان انواع اعتمادراسخ، مبتنی بر صداقت، فراگیر، پایدار و اعتماد متقابل رابطه معنادار وجود دارد. یافتههای پژوهش آراسته و همکاران(1390)، با هدف بررسی وضعیت هوش اخلاقی دانشجویان، نشان داد که شایستگیهای اخلاقی دانشجویان در حد بالای متوسط بود. نتایج آزمون فریدمن نشان داد بین مولفههای هوش اخلاقی تفاوت معناداری وجود دارد.همچنین نتایج آزمون همبستگی بر رابطه مثبت و معنادار متغیرهای سن، سطح تحصیلات و هوش اخلاقی دلالت داشت. پژوهشی با عنوان« رابطه بین سرمایه اجتماعی با سطح بهداشت روانی در بین دانشجویان« توسط کیوان آرا و همکاران در سال 1391 به انجام رسیده است. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری کلیه دانشجویان رشتههای علوم اجتماعی دانشگاه اصفهان در مقاطع مختلف تشکیل میدادند. ابزار جمعآوری اطلاعاتی، پرسشنامه بود. ضریب همبستگی بین مؤلفههای اعتماد، احساس تعلق و علاقه و معتمد بودن با بهداشت روانی رابطه معنی دار و معکوس داشت. یافتهها همچنین بیانگر آن بود که بین سرمایه اجتماعی دانشجویان و بهداشت روانی آن رابطه معکوس وجود دارد. نتایج پژوهش بهرامی و همکاران(1391)، با عنوان« بررسی سطح هوش اخلاقی اعضای هیأت علمی و کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد» نشان داد که سطح هوش اخلاقی و ابعاد زیر مجموعه آن در جامعه پژوهش دارای وضعیت مطلوبی است. سروش(1391)، در تحقیقی با عنوان « احساس مسئولیت فردی و اجتماعی، دیگرخواهی و اعتماد اجتماعی مطالعه نوجوانان شیراز» نشان داد که مسئولیتپذیری فردی با اعتماد اجتماعی، اعتماد به گروهها و دیگر خواهی رابطه مثبت و معناداری دارد اما مسئولیتپذیری اجتماعی با اعتماد رابطه منفی معنادار داشته و با دیگر خواهی رابطه معناداری ندارد. یافتههای پژوهش ولیخانی و همکاران(1391)، حاکی از این است که هوش اخلاقی و مؤلفههای آن از سرمایههای اجتماعی سازمان محسوب میشود و از بین این مؤلفهها در مرتبه اول مسئولیتپذیری با 5/25، در مرتبه دوم دلسوزی با 8/7 و در مرتبه سوم صداقت 3/3 سرمایه اجتماعی را تبیین میکند.در مجموع هوش اخلاقی و مولفههای آن 7/36 درصد سرمایه اجتماعی را تبیین میکنند.همچنین نتایج نشان داد که مؤلفه بخشش پیشبینی کننده معنیدار سرمایه اجتماعی نیست و ازمدل پیشبینی حذف شده است. بنابراین هرچه مدیران از هوش اخلاقی بالاتری برخوردار باشند، سرمایههای اجتماعی ارزشمندی برای سازمان هستند. مرادی چهری (1392)، در تحقیقی با عنوان« رابطه بین هوش سازمانی و هوش اخلاقی با سلامت سازمانی دانشگاه رازی کرمانشاه از دیدگاه اعضای هیأت علمی در سال 92-91» ا نشان داد که وضعیت هوش سازمانی دانشگاه در حد متوسط(3) قرار دارد و همچنین میزان هوش اخلاقی و سلامت سازمانی دانشگاه بالاتر از حد متوسط (3) میباشد. بین هوش سازمانی و سلامت سازمانی از یک طرف و هوش اخلاقی و سلامت سازمانی از طرف دیگر رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تجزیه و تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که 216/0 از تغییرات سلامت سازمانی توسط مسئولیتپذیر هوش اخلاقی، 274/0 توسط مؤلفه چشم انداز استراتژیک هوش سازمانی و 30/0 توسط مؤلفه دلسوزی هوش اخلاقی تبیین میگردد. امینی و همکاران(1392)، در تحقیقی با عنوان « ارزیابی میزان مسئولیتپذیری دانشجویان دانشگاه کاشان» نشان داد که میانگین هر یک از مؤلفههای مسئولیتپذیری بالاتر از حد متوسط است. بین میزان مسئولیتپذیری دانشجویان بر حسب جنسیت، تفاوت معنادار وجود ندارد؛ اما این تفاوت برحسب رشته تحصیلی و مقطع تحصیلی معنادار است. گلابی و همکاران(1392)، در تحقیقی با عنوان « بررسی تأثیر مشارکت اجتماعی بر مدارای اجتماعی در بین دانشجویان دانشگاه پیامنور مشگینشهر آذربایجان شرقی»نشان داد که میزان مدارای اجتماعی با مشارکت اجتماعی و ابعاد سهگانه آن دارای همبستگی مستقیم معنیدار میباشد، ولی مشارکت و مدارای اجتماعی براساس تأهل دانشجویان معنیدار نبود. رحیمی و همکاران(2011)، در تحقیقی با عنوان« بررسی تاثیر هوش اخلاقی کارکنان بر موفقیت شغلی آنها در دانشگاه آزاد اسلامی منطقه 13» به بررسی حیطه درستی، مسئولیتپذیری، دلسوزی و بخشندگی بر موفقیت شغلی بیرونی و درونی 322 نفر از کارمندان دانشگاه آزاد اسلامی منطقه 13 پرداختهاند. نتایج این تحقیق نشان داد که میان موفقیت شغلی کارکنان و چهار حیطه هوش اخلاقی ذکر شده رابطه معناداری وجود داشت. 2-4-2 تحقیقات خارجی ماتوز و ریلی (1995) در تحقیقی درباره تاثیر برنامه های آموزشی در تغییر نگرش نتیجه گرفتند که افزایش دانش به تغییر در نگرش و تغییر در رفتار منجر می شود و در نهایت افزایش دانش، با مسئولیت پذیری اجتماعی بیشتری همراه است. چیکرینگ (2001) در پژوهشی تحت عنوان «ارتقاء یادگیری مدنی و مسئولیت اجتماعی»، بیان میکند که دانشگاهها و مدارس میتوانند در آمادهسازی دانشآموزان به عنوان شهروند اجتماعی مسئول، نقش کلیدی داشته باشند و همچنین نتایج پژوهش نشان داد که ارتقاء یادگیری مدنی و مسئولیت اجتماعی میبایستی خواستار تغییرات اساسی در محتوای برنامههای درسی و عملکرد تعلیم و تربیت باشد. گلاسر و همکاران(2000) در تحقیق خود« رویکرد اقتصادی به سرمایه اجتماعی» نشان دادند که متغیر سن نقش مهمی در سرمایه اجتماعی دارد و منحنی ارتباط آن با سرمایه اجتماعی به صورتU وارونه بوده که در ابتدا با افزایش سن تا اندازة معینی، سرمایه اجتماعی تحت تأثیر سن قرار دارد و از آن به بعد این تأثیر کاهش مییابد. چامورو و همکارانش (2003، شکری به نقل از نعمتی، 1387) طبق تحقیقات خود متوجه شدند وظیفهشناسی، نظمپذیری و مسئولیتپذیری با عملکرد تلاش به منظور پیشرفت(پیشرفتگرایی) رابطه دارد. آنها نیز دریافتند که منظم بودن، پیشرفتمداری، پشتکار، وقت و وظیفهشناسی میتواند عملکرد فرد را در حوزههای مختلف از جمله موقعیت تحصیلی را پیشبینی کند. جکسون و وید(2005)، در تحقیقی به بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و حس مسئولیت در بین افراد پلیس و اثر آن بر فعالیت حرفهای پلیس پرداختند. نتایج نشان میدهد که سرمایه اجتماعی ارتباط معناداری با حس مسئولیت و فعالیت حرفهای پلیس دارد. داگلاس میلر و همکاران(2005)، به بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و انسانی و سلامت در اندونزی پرداخته و به این نتیجه رسیدهاند که بین سرمایه اجتماعی و سلامت رابطه مثبت و معنیدار وجود دارد ولی رابطه سرمایه انسانی و سلامت از نظر آماری معنیدار نیست. هیهونگ پارک (2006) و استون (2002)، در پژوهش خود به بررسی نقش اعتماد در خلق دانش در یک سازمان مجازی پرداختهاند. آنها شرایط اصلی برای وجود تولید سرمایه اجتماعی را فرصت و انگیزش و توانایی میدانند و نتیجه میگیرند که اعتماد روی خلق دانش از طریق فرصت و انگیزه و توانایی ترکیب دانش در یک سازمان مجازی اثر میگذارد و عواملی مانند شبکه غیررسمی، هنجارها و ارزشهای مشترک و اعتماد متقابل در خلق دانش موثرند. نیلسون و همکاران (2006)، تحقیقی با عنوان « بررسی ارتباط بین سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی سالمندان در روستاهای بنگلادش» انجام دادند. هدف اصلی این محققان تشخیص عوامل تعیین کننده تأثیرگذار بر همبستگی کیفیت زندگی با سطح فردی و جمعی سرمایه اجنماعی در میان سالمندان در روستاهای بنگلادش بوده است. آنها برای جمعآوری اطلاعات یک نمونه 1135 نفری از روستاییان سالمند با سن بالای 60 سال را انتخاب کردند و با استفاده از پرسشنامه، به مصاحبه با آنها پرداختند. نتایج نشان داد که سن بالا، پایگاه اقتصادی ضعیف خانواده و میزان پایین سرمایه اجتماعی در سطح فرد و روستا، عوامل تعیین کننده در کیفیت زندگی افراد به شمار میروند. توتارمن و ولف (2007)، به بررسی تسهیم اطلاعات در یک دانشگاه از طریق دیدگاه سرمایه اجتماعی پرداختهاند. آنها سرمایه اجتماعی و تسهیم دانش را از طریق سه متغیر(هویت اجتماعی و اعتماد موثر و مشارکت و ارتباط شخصی) مورد ارزیابی قرار دادند. نتایج نشان میدهند که تسهیم طلاعات در میان بخشها، شبکههای پیوسته محلی و شبکههای خارجی دانشکده به طور موثر صورت میگیرد. در این محیط، پیشنیازهای اصلی برای سرمایه اجتماعی حضور دارند، مصاحبه شوندگان، تأکید اصلی روی بعضی از مشوقها برای تسهیم اطلاعات داشتهاند و همچنین به وضعیت کنونی یعنی عدم صداقت، رقابت برای کسب مقام، نداشتن حس تعلق به محیط کار و ... اعتراض داشتند. یاماوکا(2008)، طی پژوهشی با عنوان سرمایه اجتماعی و سلامت بهزیستی روانشناختی در آسیای شرقی به این نتیجه رسید که بین سرمایه اجتماعی با بهزیستی روانشناختی رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد. یعنی افرادی که در زندگی خود اجتماعی بوده و از دوستان بیشتری برخوردار هستند از بهزیستی روانی بالاتری روانی بالاتری نیز برخوردارند. در تحقیقی که میگولز، مورنو و آرتیس(2008)، با موضوع « نقش سرمایه اجتماعی در ایجاد و تقویت دانش آفرینی» در اسپانیا کار کردهاند به این نتیجه رسیدهاند که مقولههایی چون اعتماد، همکاری بین افراد و با سازمانهای عمومی، در نوآوریهای فناورانه و به عبارتی دانشآفرینی تأثیر به سزایی دارند. در واقع، نتایج یافتههای ایشان نشان داد که سرمایة اجتماعی همبستگی مثبتی با دانش آفرینی و نوآوری دارد و تأثیر سرمایة اجتماعی در تولید دانش، اساسی است. کلارکن (2009)، در پژوهشی تحت عنوان « هوش اخلاقی در مدارس» به این نتایج رسید که هوش اخلاقی رهبران آموزشی و معلمان در مدارس ایجاد صفت هایی همچون احترام ، علاقمندی و ایجاد کیفیت در دانش آموزان را تقویت میکند، همچنین دریافتند که هوش اخلاقی می تواند توسط رهبران آموزشی ، معلمان و کودکان آموخته شود و سپس به این نتیجه رسیدند که توسعه بیشتر هوش اخلاقی می تواند بازدهی مطلوبی در مدارس و جامعه به عنوان نتایج سازمانی مثبت داشته باشد. ایجی یامامورا(2009)، در مطالعه خود به بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و سلامت در بین زنان و مردان در ژاپن پرداخته و به این نتیجه رسیده که سرمایه اجتماعی در بین زنان بر سطح سلامت تأثیر مثبت و معنیدار دارد ولی در بین مردان این رابطه معنیدار نیست. ورنر(2009)، در پژوهشی با عنوان« مسئولیتپذیری اجتماعی شرکت، مقدمهای بر محدودیتهای اجتماعی در بنگلادش» به این نتیجه رسید که مسئولیتپذیری اجتماعی شرکت از بالقوه مثبت و پایا در کشورهای در حال توسعه در جوامع دارای محدودیتهای اجتماعی دارد. جین و درزدنکو(2010)، در پژوهشی در رابطه بین اخلاقیات، مسئولیتپذیری اجتماعی و عملکرد سازمانی به این نتیجه رسیدند که مدیران سازمانهای نظام یافته در مقایسه با سازمانهای ماشین بنیاد، سطح مسئولیتپذیری اجتماعی و اخلاقیات بالایی دارند. ساراسینو(2010)، در پژوهشی با عنوان« سرمایه اجتماعی و بهزیستی» انجام داد. دریافت که سرمایه اجتماعی و مؤلفههای آن بهزیستی روانشناختی رابطه مثبت و معنیدار دارد. یعنی افراد که در زندگی خود اجتماعی بوده و شبکههای اجتماعی بیشتری دارند، رضایت از زندگی و بهزیستی روانی بالاتری نیز برخوردارند. نگاموک (2011)، در تحقیقی تحت عنوان« مطالعه هشت ویژگی اخلاق بنیادی در دانشجویان کارشناسی تایلند» به کشف هشت ویژگی اساسی اخلاقی دانشجویان کارشناسی پرداخته است. این هشت ویژگی اخلاقی عبارتند از: سعی و کوشش، صرفهجویی، صداقت، نظم و انضباط، ادب، پاکیزگی، وحدت و سخاوت، در این تحقیق و پس از تجزیه و تحلیل دادهها، این 8 ویژگی اخلاقی به این ترتیب رتبهبندی شدهاند: ادب، سخاوت، صداقت، وحدت، پاکیزگی، انضباط، سعی و کوشش و صرفهجویی. جاسون (2013) در تحقیقی باعنوان« ساختار مدرسه، مسئولیتپذیری جمعی و خوشبینی و تأثیر آن روی عملکرد تحصیلی» دریافت که ساختار مدرسه و مسئولیتپذیری جمعی هر کدام از طریق خوشبینی تأثیر غیرمستقیم روی عملکرد تحصیلی دانشآموزان دارد. خلاصه بحث و نتیجهگیری در قلمرو نظام آموزشی کشور و نهادهای مرتبط به آن همواره ایجاد رشد هوش اخلاقی، سرمایه اجتماعی و مسئولیتپذیری بین دانشجویان به عنوان یکی از مهمترین جهتگیری و اهداف محسوب میشود. با توجه به روند جهانی شدن علم، نیاز به زبان مشترک در بیان اخلاقیات، اعتماد و مشارکت اجتماعی و مسئولیتپذیری را بیش از گذشته در مراکز دانشگاهی را مهیا کرده است. از سوی دیگر وظایف مراکز دانشگاهی ترویج ارزشهای اخلاقی، سرمایه اجتماعی و احساس مسئولیتپذیری بین دانشجویان است و تا شکوفایی توانمندیهای دانشجویان فراهم شود و بستر لازم جهت رشد همه جانبه، شخصیتی، عاطفی، رفتاری و فکری آنان حاصل گردد. این درحالی است که، شناسایی قواعد رفتاری سره و ناسره در میان انسانها به یکی از دغدغههای جوامع بشری تبدیل گردیده است. کسب ارزشهایی مانند راستگویی و بیان حقیقت، حمایت از عدالت، مسئولیتپذیری، مشارکت و اعتماد اجتماعی و احترام به انسانها، منجربه پیامدهای مثبت اخلاقی در میان دانشجویان خواهد گردید. لذا هدف کلی این تحقیق بررسی و تحلیل روابط ساده و چندگانه بین هوش اخلاقی و سرمایه اجتماعی با میزان مسئولیتپذیری دانشجویان دانشگاه بود. مطالب این فصل در چهار بخش ارائه شده است. بخش اول مبانی نظری مرتبط با هوش اخلاقی که شامل هوش وانواع هوش، تبیین مفهوم اخلاق، هوش اخلاقی، اصول هوش اخلاقی بوربا و لینک و کیل و فواید هوش اخلاقی میباشد. در بخش دوم مبانی مرتبط با سرمایه اجتماعی که شامل تاریخچه سرمایه اجتماعی و اهمیت آن، تئوریپردازان و تعریف آن از سرمایه اجتماعی، تعریف مفهومی سرمایه و سرمایه اجتماعی و ... میباشد. در بخش سوم مبانی نظری مرتبط با مسئولیتپذیری که شامل تبیین مسئولیت و مسئولیتپذیری، مسئولیتپذیری از منظر جامعهشناختی و روانشناسی، اهمیت و جایگاه مسئولیتپذیری از منظر اسلام، مسئولیتپذیری اجتماعی، ابعاد و مؤلفههای مسئولیتپذیری میباشد و در بخش چهارم شامل ادبیات تحقیق و سوابق پژوهشی مرتبط با مسئله است. فهرست منابع و ضمائم منابع فارسی - آراسته، حمیدرضا. (1390). رعایت اخلاق در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی: گزینهای برای بهبود رفتار، فصلنامه نشاء علم، 1، 2، 31-40. - آذرمهر، فاطمه.(1391). شناخت وظایف و مسئولیت پذیری: وظيفه شناسي و مسئوليتپذیری در قرآن و سنّت، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی دانشنامه موضوعی قرآن ( آخرین بازدید 21/8/91 هم اکنون قابل دسترس در سایت http://www.m-narjes.org). -آشنا، مصطفی؛ مرزبان، شیرمراد ؛ تسلیمی، محمد سعید. (1385). بررسی رابطة سرمایه اجتماعی و کارآفرینی سازمانی، فرهنگ مدیریت، 24، 27 -31. -آهنچیان، نرگس. (1384). «رهبری دانشگاهی و سرمایه اجتماعی، رویکردی جامعهشناختی به مدیریت آموزش عالی»، فصلنامه اندیشههای نوین تربیتی، 2، 3 و 4. - ابوالحسنی، فرشته، شجاعی، امیر احمد. (1383). مقایسه دو مفهوم سازی سنتی و جدید از اخلاق. فصلنامه پژوهشی نامه اخلاق ،3 ، 10، 46-33. -اجتهادی، مصطفی. (1386). سرمایه اجتماعی. پژوهشنامه علوم انسانی، 53، 12-1. -ازکیا، مصطفی، غفاری، غلامرضا. (1383). توسعه روستایی با تأکید بر جامعه روستایی ایران، تهران نشر نی. -اسماعیلی طرزی، زهرا. (1390). رابطه هوش اخلاقی با میزان اعتمادآفرینی مدیران، فصلنامه اخلاق در علوم و فناوری، 8، 1، 97-85. -اصغرپور ماسوله، احمدرضا. (1384). «سنجش میزان سرمایه اجتماعی دانشجویان علوم پزشکی مشهد در سال 83-84 و عوامل مؤثر بر آن». پایاننامه کارشناسی ارشد علوم اجتماعی، دانشگاه فردوسی مشهد، دانشکده ادبیات و علوم انسانی. -اکبری، امین. (1383). نقش سرمایه اجتماعی در مشارکت، بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی بر مشارکت سیاسی، اجتماعی (مطالعه موردی روستای فارسنج از توابع سقز)، پایاننامه کارشناسی ارشددانشگاه علوم اجتماعی، دانشگاه تهران. -الوانی، سید مهدی، شیروانی، علیرضا. (1380). اصطلاحات اداری و سرمایه اجتماعی: تنگناها و راهچارههای مدیریت و توسعه، شماره 10. -انصاری، محمد. (1383). سرمایه اجتماعی چیست؟ هفته نامه منشور، (17). -امینی، محمد؛ رحیمی، حمید؛ صالحی، معصومه. (1392). ارزیابی میزان مسئولیت پذیری دانشجویان دانشگاه کاشان، مجله فرهنگ در دانشگاه اسلامی، 3، 7، 184-200. - ایزدی، صمد، عزیزی شمامی، مصطفی. (1388). ضرورت برخورداری دانشجویان از دانش شهروندی و مسئولیت پذیری اجتماعی در فرایند جهانی شدن، فصلنامه مطالعات برنامه درسی، 15، 60-82. - ایزدی فرد، علی اکبر، کاویار، حسین. (1389). مسئولیت پذیری کرگزاران و مدیران از دیدگاه امام علی(ع) با تأکید بر مولفه های اخلاق حرفه ای، پژوهش نامه علوی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 2، 20-1. -ایمان، محمدتقی، جلائیان بخشنده، وجیهه. (1389). بررسی و تبیین رابطه بین مسئولیت اجتماعی و سرمایه اجتماعی در بین جوانان شهر شیراز، جامعهشناسی کاربردی، 21، 37، 1، 19-42. - بادینی، حسن.(1384). فلسفه مسئولیت مدنی، تهران: شرکت سهامی انتشار. -بشیریه، حسن. (1383). عقل در سیاست، تهران، نگاه معاصر، چاپ اول. -بوردیو، پیر. (1380). نظریه کنش، ترجمه مرتضی مردیها، تهران، انتشارات نقش و نگار. -بیرو، آلن. (1375). فرهنگ علوم اجتماعی، ترجمه باقر ساروخانی، تهران، کیهان. -بهرامی، محمدامین. (1391). بررسی سطح هوش اخلاقی اعضای هیأت علمی و کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، مجله ایرانی اخلاق و تاریخ پزشکی، 5، 6، 96-75. - بیرهوف، هانس ورنر. (1387). رفتارهای اجتماعی مطلوب از دیدگاه روانشناسی اجتماعی، ترجمه رضوان صدیقی نژاد، تهران:گل آذین. -پاتنام، رابرت. (1380). دموکراسی و سنتهای مدنی، ترجمه محمدتقی دلفروز، تهران: نشر روزنامه سلام. -پاشا شریفی، حسن و نجفی زند، جعفر. (1386). روشهای آماری در علوم رفتاری و آمار توصیفی و استنباطی، تهران: نشر سخن. - پالمر، پت، آلبرتی فرونر، ملیسا. (1386). راهنمای خودشناسی و مهارت های زندگی برای نوجوانان، ترجمه مهرداد فیروز بخت، تهران: رسا. - پروچیسکا، جیمزاو، نورکراس، جان سی.(1386). نظریه های روان درمانی، ترجمه یحیی سید محمدی، تهران: رشد. -پورشهریاری، مه سیما؛ گلستان جهرمی، فاطمه؛ اصغرنژادفرید، علی اصغر. (1387). بررسی رابطه بین هوش هیجانی با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان تیزهوش و عادی، فصلنامه مطالعات روانشناسی تربیتی، 5، 1، 79-98. -پیران، پرویز؛ موسوی، میرطاهر؛ شیانی، ملیحه. (1386). کار پایه مفهومسازی سرمایه اجتماعی با تأکید بر شرایط ایران، فصلنامه رفاه اجتماعی، 6، 23، 9-44. -توالایی و شریفیان ثانی.(1384). نقش سرمایه اجتماعی در برنامهریزی برای رفاه اجتماعات محلی، مجموعه مقالات، تهران: دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی. - تقی لو، فرامرز.(1385). بررسی رابطه سرمایه اجتماعی با امنیت اجتماعی. فصلنامه مطالعات راهبردی، 9، 2، 32، 239-257. -توسلی، غلام عباس، موسوی، مرضیه. (1384). مفهوم سرمایه در نظریات کلاسیک و جدید با تأکید بر نظریههای سرمایه اجتماعی، فصلنامه علوم اجتماعی، 11، 4(26)، 1-32. -توسلی، غلامعباس. (1381). نظریههای جامعهشناسی، تهران: سمت. - توسلی، غلامعباس.(1380). نظریه های جامعه شناختی، تهران: سمت. - تومین، ملوین ام. (1372). نگرش علمی و تاریخی برنژاد ، هوش و پیشرفت، ترجمه ممتاز اخلاقی ، تهران: نشرکتاب سرا. -توالایی و شریفیان ثانی.(1384). نقش سرمایه اجتماعی در برنامهریزی برای رفاه اجتماعات محلی، مجموعه مقالات، تهران: دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی. - جمالی، عیسی. (1386). جوانان و ریشه ها، تهران: فناوری تربیت. -جعفری طوسی، سیده زهرا. (1385). بررسی تأثیر آموزش مهارتهای اجتماعی-هیجانی برسازگاری اجتماعی دانشآموزان مقطع ابتدایی، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه الزهرا تهران. -حافظنیا، محمدرضا.(1382). مقدمههایی بر روش تحقیق در علوم انسانی، تهران: انتشارات سمت، چاپ هشتم. - خاکی، غلامرضا.(1387). روش تحقیق در مدیریت، تهران: مرکز انتشارات علمی دانشگاه آزاد اسلامی. - خرمدل، سکینه. (1387). بررسی رابطه بین عزت نفس، خود مختاری و انصاف با مسئولیت پذیری دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی شهرستان ورامین، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه الزهرا. - داوود آبادی، مرضیه، خزاعی، زهرا. (1389). بررسی مسائل اخلاقی در سیستمهای هوشمند، فصلنامه علمی –پژوهشی دانشگاه قم ،1، 63-48. - درانی، کمال، رشیدی، زهرا .(1387)، بررسی تعاریف، مفاهیم و چگونگی ایجاد سرمایه اجتماعی، ماهنامه مهندسی فرهنگی، 2، 17-18. ـ دسبونس، دیوید، رابی، کریستین. (1388). مسئولیت پذیری، ترجمه حمیرا نونهالی، تهران: قطره. - دلاور، علی. (1391). روش تحقیق درروان شناسی و علوم تربیتی، تهران: ویرایش. -دهخدا، علی اکبر. (1342)، لغتنامه، دانشگاه تهران، جلد 8 . - دهخدا، علی اکبر.(1337). لغت نامه دهخدا، جلد114، تهران: دانشگاه تهران. -دوست محمدی، احمد. (1387). نقش اجتماعی و نظریه سرمایه اجتماعی، رشد علوم اجتماعی، 12، 2. -ردادی، محسن. (1387). « مؤلفههای سرمایة اجتماعی در اسلام»، پایاننامه کارشناسی ارشد رشته معارف اسلامی و علوم سیاسی، دانشگاه امام صادق(ع). -رزمی، محمدجواد. (1383). بررسی تأثیر انسجام و انعطافپذیری خانواده برشکلگیری هویت در جوانان شهر شیراز، فصلنامه مطالعات جوانان، 7، 130-114. - رفعتیان، عبدالحسین.(1389). مسئولیت پذیری، تهران: قطره. -رنانی، محسن. (1385)، نقش سرمایة اجتماعی در توسعه اقتصادی، فصلنامه فرهنگی اجتماعی، اقتصادی دریچه، 23-4. - ریترز، جورج. (1384). نظریه های جامعه شناسی در دوران سیاسی، ترجمه محسن ثلاثی، تهران: چاوشگران نقش. -زاهدی مازندرانی، محمد جواد.(1382). توسعه و نابرابری، تهران: انتشارات مازیار. -ساعی، علی،کاکاوند، اکرم. (1389). بررسی عوامل مؤثر بر سرمایه اجتماعی جوانان با تأکید بر نقش خانواده، دانشنامه علوم اجتماعی، 1، 2، 114-89. - سبحانی نژاد، مهدی. (1379). مسئولیت پذیری اجتماعی در برنامه درسی کنونی دوره ابتدایی ایران، مجله دانشگاه تربیت مدرس، 1، 114-95. ـ سبحانی نژاد، مهدی؛ فردانش، هاشم؛ آب نیکی، زهرا.(1390). بررسی میزان توجه به مولفههای مسئولیتپذیری اجتماعی در محتوای برنامه ی درسی دورهی متوسه نظری ایران، مجله اندیشه های نون تربیتی، 1، 106-59. - ستوده، هدایت الله. (1376). آسیب شناسی اجتماعی، تهران: آوای نور. -سروش، مریم. (1391). احساس مسئولیت فردی و اجتماعی، دیگرخواهی و اعتماد اجتماعی: مطالعه نوجوانان شیراز، جامعهشناسی کاربردی،23، (46) 2، 193-211. - سرمد، زهره؛ بازرگان، عباس؛ حجازی، الهه.(1390). روش های تحقیق در علوم رفتاری، تهران:آگه. -سعادت، رحمان (1387)، برآورد روند سرمایه اجتماعی در ایران( با استفاده از روش فازی)، فصلنامه تحقیقات اقتصادی، 43، 2. -سعیدی، محمدرضا، حسنزاده، داود. (1384). بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی معلمان بر میزان رضایتمندی از خانواده، مدرسه و اجتماع، مجله: خانواده و پژوهش،3، 47-25. -سویری، محسن، صمدی، فریبرز.(1390). نقش سرمایه اجتماعی در تأمین امنیت سرمایهگذاری، فصلنامه رهنامه سیاستگذاری،2، 3، 146-120. -سیادت، علی. (1388). بررسی رابطه بین هوش اخلاقی و رهبری تیمی در مدیران آموزشی و غیرآموزشی از دیدگاه اعضای هئیت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، مدیریت سلامت، 12 (36)، 61-69. -سیف، علیاکبر. (1384). اندازهگیری و سنجش در علوم تربیتی، چاپ شانزدهم، انتشارات پیام نور تهران، ص 578. -شارعپور، محمود. (1380). فرسایش سرمایه اجتماعی و پیامدهای آن، نامه انجمن جامعهشناسی ایران. -شارعپور، محمود. (1383). سرمایه اجتماعی، تعاریف، ابعاد و پیامدها، تهران. - شارعپور، محمود. (1385). سرمایة اجتماعی: مفهومسازی، سنجش و دلالتهای سیاستگذاری، ساری: سازمان مدیریت و برنامهریزی مازندران. - شارف، ریچارد اس.(1389). نظریه مشاوره و روان درمانی، ترجمه مهرداد فیروزبخت، تهران: رسا. - شریفیان ثانی، مریم. (1380). سرمایه اجتماعی: مفاهیم اصلی و چارچوب نظری. فصلنامه رفاه اجتماعی، 12، 5-8. - شفیع آبادی، عبدالله، ناصری، غلامرضا.(1390). نظریههای مشاوره و روان درمانی، تهران: دانشگاهی. - شفیع آبادی، عبدالله.(1389). راهنمایی و مشاوره تحصیلی و شغلی(مفاهیم و کاربردها)، تهران: سمت. - شهیدی، مهدی. (1386). آثار تعهدات و قراردادها، مجمع علمی و فرهنگی مجد، 49. -صالحی امیری، رضا. (1388). انسجام ملی و تنوع فرهنگی، چاپ اول، مجمع تشخیص مصلحت نظام، مرکز تحقیقات استراتژکی، تهران. -صالحی امیری، سیدرضا؛ عظیمی دولتآبادی، امیر. (1388). بررسی موردی نظریه امیل دورکیم، آموزش و پرورش و انسجام اجتماعی، رشد آموزش علوم اجتماعی، 13، 1. - صمدی ، بهران. (1385) . هوش معنوی ، مجله اندیشه های نوین تربیتی ، 2 ، 3 و 2 ، 114-99. -صیدایی، سید اسکندر؛ احمدشاپور، محمدعلی؛ معینتبار، حسین. (1388). دیپاچهای بر سرمایه اجتماعی و رابطه آن با مؤلفههای توسعه اجتماعی در ایران، راهبرد یاس، 19. ـ طالب زاده نوبریان، محسن؛ صالح صادق پور، بهرام؛ کرامتی، انسی. (1387). بررسی تأثیر جو اجتماعی مدارس متوسطه بر پرورش مهارت های اجتماعی دانش آموزان، فصلنامه مطالعات برنامه درسی، 8، 46-23. -عباسزاده، محمد، مقتدایی، لیلا.(1388). «بررسی جامعهشناختی تأثیر سرمایة اجتماعی بر دانش آفرینی» و مجله جامعهشناسی ایران، 10(1)، 28-3. -عبداللهی آرانی، مصعب .(1383).کارکردهای سرمایه اجتماعی، هفتهنامه منشور، 17. -عبداللهی، حمیدرضا. (1387). بررسی اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی( مطالعه موردی: روستای نیکنامده از توابع شهرستان شمیرانات)، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران، دانشکده علوم اجتماعی. -علویراد، عباس، نصیرزاده، حمیدرضا. (1380). بررسی رابطه سرمایه اسکان و رشد اقتصادی در اقتصاد ایران، اطلاعات سیاسی- اقتصادی، 16. - عمید، حسن.(1363). فرهنگ عمید، جلد دوم، تهران: امیرکبیر. -غفاری، غلامرضا.(1390). سرمایه اجتماعی و احساس امنیت انتظامی، تهران، انتشارات جامعهشناسان، چاپ اول. -فاین، بن. (1385). سرمایه اجتماعی و نظریه اجتماعی: اقتصادی سیاسی و دانش اجتماعی در طلیعه، تهران، پژوهشکده مطالعات راهبردی. ـ فرمهیني فراهانی، حسن.(1390). فرهنگ توصیفی علوم تربيتي،تهران : اسرار دانش. - فرهنگ معین، 1345: 4077. - فقیهی، ابوالحسن، فیضی، طاهره. (1385). سرمایة اجتماعی رویکردی نو، دانش مدیریت، فصلنامه دانشکده مدیریت دانشگاه تهران، 19، 27، ص 23. -فوکویاما، فرانسیس. (1379). پایان نظم و بررسی سرمایه اجتماعی و حفظ آن، ترجمه غلام عباس توسلی، انتشارات جامعه ایران. -فولادیان، احمد. (1388). بررسی میزان سرمایه اجتماعی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی مشهد، فصلنامه تخصصی فقه و تاریخ تمدن، 6 (21). -فیضی، طاهره. (1385). «طراحی و تبیین مدل سرمایه اجتماعی دانشگاه پیام نور»، پایاننامه دکتری مدیریت دولتی، دانشگاه علامه طباطبایی. -قاسمی، وحید، کاظمی، مهری. (1388). تحلیلی جامعهشناختی بر نقش خانواده در میزان برخورداری از سرمایه اجتماعی، مجله علوم اجتماعی دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه فردوسی مشهد. -قانعیراد، محمدامین. (1385). نقش تعاملات دانشجویان و اساتید در تکوین سرمایه اجتماعی دانشگاهی، مجله جامعهشناسی ایران، 7، 1، 3-29. -قرآن کریم، احزاب، آیه 72. - قربانی واقعی، نسرین. (1384). رابطه بین انواع و ابعاد مسئولیتپذیری و محتوای کتاب آزمایشی مطالعات اجتماعی پایه سوم ابتدایی، پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه علامه. -کافی، امیرمهدی. (1380). اعتماد اجتماعی و عوامل مؤثر برآن، فصلنامه نمایه پژوهش، شماره 18، مؤسسه فرهنگ، هنر و ارتباطات، تهران. - کرایب، یان.(1388). نظریه های اجتماعی مدرن از پارسونز تا هابرماس، ترجمه عباس مجهز، تهران:آگه. -کرلینجر، فرد، ان.(1386). مبانی پژوهش در علوم رفتاری، ترجمه حسن پاشا شریفی، جعفر نجفی زند، تهران: آوای نور. -کلمن، جیمز. (1377). بنیادهای نظریههای اجتماعی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران، نشر نی. -کیوانآرا، محمود؛ توکلی، ناهید؛ سموعی، راحله؛ توکلی، فاطمه. (1391). رابطه بین سرمایه اجتماعی با سطح بهداشت روانی، مدیریت اطلاعات سلامت، 9 (7)، 1065-1058. -گال، مردیت؛ بورگ، والتر؛ گال، جویس. (1390). روشهای تحقیق کمی و کیفی در علوم تربیتی و روانشناسی، ترجمه احمدرضا نصر و همکاران، تهران: انتشارات سمت. -گرین، جودیت، الیویرا، مانوئلا. (1380). کاربرد آزمونهای آماری در پژوهشهای علوم رفتاری، ترجمه علی دلاور و مهرداد پژمان، تهران: ارسباران. -گلابی، فاطمه.(1392). بررسی تأثیر مشارکت اجتماعی بر مدارای اجتماعی در بین دانشجویان دانشگاه پیام نور مشکین شهر شهرستان آذربایجان شرقی، مطالعات و تحقیقات در ایران، 2، 1، 61-86. - گنجی ، حمزه. (1390). روان شناسی عمومی ، تهران ، انتشارات نشر روان، 102. -گنجی، حمزه (1382). بهداشت روانی، تهران، 21. -گودرزوند چگینی، مهرداد، حقی، معصومه. (1388). نفش دانشگاه در سرمایه اجتماعی رویکردی به سوی امنیت اجتماعی(مطالعه موردی: دانشگاههای استان گیلان). فصلنامه مدیریت در دانشگاه اسلامی، 13، 4، 79-57. -مختاریپور، مرضیه، سیادت، سید علی. (1388). مدیریت با هوش اخلاقی، ماهنامه تدبیر، 205، 32-31. -مرادی چهری، مرضیه. (1392). رابطه بین هوش سازمانی و هوش اخلاقی با سلامت سازمانی دانشگاه رازی کرمانشاه از دیدگاه اعضای هیأت علمی در سال تحصیلی 92-1391، پایاننامه کارشناسی ارشد دانشگاه بوعلی سینا. -مصباح یزدی، محمدتقی. (1367). دروس فلسفه اخلاق، تهران: انتشارات اطلاعات، 10. -مظلوم خراسانی، محمد. (1384). سنجش میزان سرمایه اجتماعی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی مشهد، علوم اجتماعی،2،3، 194-215. -معین، محمد. (1375). فرهنگ فارسی، انتشارات امیرکبیر، تهران. -ملاحسنی، حسین. (1381). بررسی رابطه بین میزان سرمایه اجتماعی و نوع دینداری در بین دانشآموزان سال سوم دبیرستان در استان گلستان، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تربیت مدرس. -مولوی، حسین. (1386). راهنمای عملی Spss10-13-14 در علوم رفتاری. اصفهان: انتشارات پویش اندیشه. -میکائیلیمنیع، فرزانه. (1389). مقایسه و بررسی حس مسئولیتپذیری، روحیه همکاری، سلامت عمومی، رضایت از زندگی و عملکرد تحصیلی دانشآموزان مدارس شبانهروزی و روزانه استان آذربایجان غربی، فصلنامه نوآوریهای آموزشی، 34، صص 88-61. - نادری، عزت اللّه، سیف نراقی، مریم.(1388). روش های تحقیق و چگونگی ارزشیابی آن در علوم انسانی(با تأکید بر علوم تربیتی)، تهران: ارسباران. -نازکتبار، حسین، ویسی، رضا. (1387). واکاوی رابطه سرمایه اجتماعی خانواده با تحصیل فرزندان، فرآیند مدیریت و توسعه، 68-69. -ناطق پور، محمدجواد. (1383). توسعه و تعلق اجتماعی با تأکید بر نقش شوراهای اسلامی، رشدآموزش علوم اجتماعی، 25، 32-28. -نظری، نصرالله. (1390). انسجام اجتماعی از منظر قرآن کریم، فصلنامه تخصصی پژوهشهای میان رشتهای قرآن کریم، 2، 5. - نعمتی، پری سیما. (1387). تهیه و هنجاریابی آزمون مسئولیتپذیری دانشآموزان مقطع راهنمایی شهر تهران در دو بعد شخصی و اجتماعی، پایاننامه کارشناسی ارشد دانشگاه علامه. -نهجالبلاغهنامه، 53، حکمتهای 98، 134، 244، 257، 320، 329، 466. -وحید، فریدون؛ فاتحی، ابوالقاسم؛ کلانتری، صمد.(1383). رابطه سرمایه اجتماعی با هویت اجتماعی دانشجویان « مطالعه موردی یازده دانشگاه دولتی شهر تهران»، فصلنامه جامعهشناسی کاربردی ، 17، 92-59. -ولیخانی، ماشالله. (1391). بررسی میزان هوش اخلاق مدیران و تأثیر آن بر سرمایه اجتماعی سازمان، فصلنامه تخصصی علوم اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی شوشتر، 6، 18، 171-198. -هسمر، ال.تی. (1382). اخلاق در مدیریت، ترجمه: سید محمد اعرابی و داوود ایزدی، تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی، 36. -هومن، حیدرعلی. (1385). استنباط آماری در علوم رفتاری، تهران: نشر پیک فرهنگ. منابع لاتین -Adler, P. S (2002). Social capital prospect for a new concept, Academy of Management Review, 12. 1. 17-18. -Azmat, F. (2010). "Exploring sociol responsibility of immigrant entrepreneurs: Do Home Conutry Contextual Factors play A Role?", European Management Journal, 28, 377-386. - Bar-O, R. (1997), “Emotional Quotient Inventory (EQ-i): Technical manual”,  Toronto, Canada: Multi-Health systems. -Bar-O, R. (2005). The bar-on model of emotional-social intelligence (ESI). Retrieved August 15 , 2005 , from Consortium for Research on Emotional Intelligence in Organizations. - Baumiester, R.F & Leary, M. R. (1995), The need to belong: Desire for interpersonal attachments as a fundamental human motivation, Psychological Bulletin, 117. 3. 497-529. -Bourdiue, p. (1985). The from of capital, in Hand book of theory and research for the Sociology Education, New York Green wood. - Borba, M. (2005).The step-by-step plan to building moral intelligence.Nurturing kids Heart&souls. National Educator Award. National Council of Self Esteem: Jossey-Bass. -Beheshtifar, M. Esmaili Z, Nekoie Moghadam M. (2011). Effect of moral intelligence on leadership. Eur J Econ Finan Admin sci, 43:1-7(Persian). - Bek off .M.SJ.Pierce. (2009). Wild justics: The moral lives of animals . Chicago: University of Chicago Press. -Belohlavek, P. (2007). The unicast of ontology of ethical intelligence - 1ed – blue. - Berman,S. (1990). Educating for social responsibility, Educational Leadership Journal,3,75-80. - Bandura, A. (1977).Social learning theory.Englewood Cliffs: Prentice Hall. - Burt, R. S. (1992). Structural holes, the social structure of competition. Cambridge, MA: Harvard University Press, 8-24. -Carpiano, R. W & Hystad, P.(2010). Sense of community belonging in health surveys: What social capital is it measuring?, health& place, doi:10. 1016/j. healthplace. - cherniss, C. (2002). Emotional intelligence: what it is and why it matters. Journal of Applied Psychology, 30 (2), 131-135. -Chow, H. (2007). Sense of Belonging and Life Satisfaction among Hong Kong Adolescent Immigrants in Canada; Journal of Ethnic and Migration Studies, 33. 3. 511-520. - Cereto, S. C. (1989). Principles of modern management, function & systems. Massachusetts: Allyn & Bacon ,THC. -Clarken, H. (2009). Moral intelligence in the schools. Online Submission , Paper Presented at the Annual. Meeting of the Michigan Academy of Sciences . -Chickering, A. (2001). Maximizing civic learning & social responsibility,New England Resource Center for Higer Education,1-8. -Coles, R. (1997). The moral intelligence of child. New York: NAL / Putton NAL / Putton. - Coleman. J.S. (1998). Absorptive capacity, anew perspecyive on learning and innovation, administrative science quarterly, 128-129. -Douglas, L.M, Richard, S, Suong, L, Rhonda, R & Agnes, R. (2005). Social capital and health in indonesia, World Development, 6.1084-1098. -Dinorcia, V, PhD. (2010). Moral intelligence and the Social brain Ethics and Sustainability Consultant Lecturer in Classics, Georgian College, Barrie Lecturer in Sustainability, Ryerson University, Toronto 294 Cundles Rd West Barrie, Ontario, Canada L4NP: 16. - Dinorcia, V. (2011). Drawin on moral Intelligence. Available at : Dinorcia. Net/pdfs/Dinor- CiaDerwinon moral . intelligence 2010. -English, fewick, w, (Leditor). (2006). Encychpedia of Educational. Leader ship and Administration. London : Sage Publications. Inc. - Emmons, R.A. (2000 b). Is spirituality an intelligence? The seven essential virtues that teach kind to doth right things . San Fracisco fossy – Bass. -Field, J. (2003). Social capital, Published By Rutledge, London, UK. -Fromm, E. (2004).The art of love. (Trans O.S.Karadana). Izmir, Jlya Publication. -Ford, M.E. (1985).Social cognition & social competence in adolescence, Developmental Psycology,18,323-340. - Fray, M.A. (2007).Ethical behavior & social responsibility in organization: process and evaluation, Management Decision,45,76-88. -Fukuyama, F. (1995). Trust: The social virtues and the creation of prosperty. NewYork: The Free press. -Fukuyama, F. (1999). Social capital and civil socirty. [on line]. Available at www.imf.org/external/pubs/ft/seminar/1999/reformes/fukuyama.htm. -Gag and Brliner. (1992). Spiritual in telligence; watis spiritual intelligence? How it henefits aperson / www. Sko pun. Files. Word press.com. - Glenn,H.S ,J. Nelson. (1988). Rasing self-relian children in a self-indulgent world:Seven building blocks For Developing Capable Young People .Rocklin, CA,Prima & Comunication . -Glaeser, E., D. Laibson, and B. Sacerdote (2000). The economic approach to social capital, NBER Working Paper.7728(Cambridge, MA: National Bureau of Economic Research). -Gerjolj, S. (2005). The relevance of moral intelligence in educational processes p: 8 , 9. -Grossnikle, D.R.S, Tephens, R.D. (1992). Developing personal social, responsibility: Pepperdine University press. - Glenn,H.S ,J. Nelson. (1988). Rasing self-relian children in a self-indulgent world:Seven Building Blocks for Developing Capable Young People .Rocklin, CA,Prima & Comunication. -Hagerty, B.M.,Lynch-Sauer, J. Patusky, K.L. Bouwsema, M., & Collier, P.(1992). Sense of belonging: A vital mental heatal concept. Archives of Psychiatric Nursing, 172-177. -Hang Ng, S. et al. (2005). People living in ageing buildings: Their quality of life and sense of Belonging, Journal of Environmental Psychology, 25. 347-360. -Hoffman, J; Hoelscher, M l.; Shrif, K. (2005). "Social Capital, Knowledge Management, and Sustained Superior Performance". Journal Of Knowledge management, 9, 3, 93-100. - Hellsten, S. Mallin, C. (2006). Are ethical or socially responsible investment socially responsible Journal of Business Ethics, 66, 393-406. -Hihong p. (2006)." The Role of trust on knowledge creation In a virtual organization: A social capital perspective, Journal of knowledge management practice", 7, 1.4. - Hussami, M. (2001). The effects of undergraduate nursing student efeaclty interaction outside the classroom on college grade point average. Nurse Educ Pract, 11(5): 320-6. - Henderson, J. C.(2007). Corporate social respansibity and tourism: Hotel companies in Phuket, Thailand, After the Indian Ocean Tsunami, Hospitality Management 26,228-239. -Higher Education Research Institute (2003). Spirituality in Professoriate : anational stydy of facully beliefs , Attitude, and Behavior. Available at: http://www.Spirituality.ucla .cdu/reports/spirit-professoriate. -Jacobs, J. (1965). The Death and Life of Great American cities. In Nahapiet CC Goshtal Summon Social Capital, Intellectual Capital, and the Organizational Advantage. Academy of Management Review, 23. - Jason, H. (2013). Enabling school structure, collective responsibility, and a culture of academic optimism: Toward a robust model of school performance in Taiwan, Journal of Educational Administration, 51, 2, 176 – 193. -Jackson, L. A & Wade, J. E. (2005). "Police Perception of Social Capital and Sense of Responsibility: An Explanation of Proactive Policing" . An International Journal of Police Strategies & Managements. 28, 49-68. -Jin, G. K. & Drozdenko, R. G. (20110)." Relationships among Perceived Organizational Core Values, Corporate Social Responsibility, Ethics, and Organizational Performance Outcomes: An Empirical Study of Information Technology professionals", Journal of Business Ethics, 92, 341-359. -Karna, J. Hansen, E. & Juslin, H. (2003). Social responsibility in environmental marketing planning, European Journal of Marketing ,37,848-871. - Lennick, D., & Kiel, F. Jordan, K. (2011). Moral intelligence 2, enhancing business performance and leadership success in Tur bulent Times.21. - Lennick, D., & Kiel, F. (2005). Moral intelligence the key to enhancing business performance and leadership success, Wharton School Publishing of Pearson Education: 5-7, 17-18, 23, 29 and45. -Lyon, F. (2002)": Trust, Network and Nonns": The Creation of Social capital in Agricultural Economies in Ghana, world Developmen, 28. 4. -Lipovcan, K. Larsen, P. Zganec. (2004), Quality of life, life satisfaction and happiness in shift- and non-shiftworkers, Rev sauda Publica, 38. 3- 10. - Matthews, B. E, Riley, C. K. (1995). Teaching and evaluating out door ethics education programs, Vienna, VA: National wildlife federation. -Mergler, A. (2007). Development of a measure of personal responsibility for adolescent, Available in http://eprist.qut.edu.au//. -Memery, J. Megicks, P &William,J. (2005). Ethical & Social responsibility issues in grocery shopping: a preliminary Typology,Qualitive Market Research,An International Journal, 4, 399-412. -Mitehel, AD. Bossert, T.J. (2007). Measuring dimensions of Social capital: evidence from Surveys In poor Communities In Nicalagua. Social Science And Medicine, 64. -Misztal, B. A. (1996). Trust in Modern societies, polity press. -Miguelez, E., Moreno, R. and Artis, M. (2008). " Does social capital reinforce technological inputs in the creation of knowledge? Evidence from the Spanish regions", Research Institute of Applied Economics, pp. 13-41, available from: http://www.ub.edu/irea/working_papers/2008. -Moore. M. (1997). societies, politics and capitalist in developing countries: a literature survey. Journal of development studies.33(3):287-3630. -Nakamura, M., & Watanab-Muraoka, A. M. (2006). Global social responsibility; developing a scale for senior high school student in Japan. International Journal for the advancement of Counseling, 28(3), 213-226. -Narvaez, D. (2010). The emotional foundation of high moral intelligence. Wew Directions for child and Adolescenet Development. Doi: 10.1002/cd. 276.77-94. -Nahapiet, J. & Ghoshal, S. (1998). Social capital, intellectual capital, and organizational Advantage. The Academy of Management Review, 23(2), 242-266. -Ngammuk, P. (2011).A study of & Fundamental Moral characteristics among thai undergraduate students. Hawaii International Conference on education 9th Annual Conference January 4-7. -Newton, K. (2001). Social trust and political Disaffection: Social capital and Democracy. Paper presented at the EURESCO conference on Social capital. Exeter. -Nillson, J., et al. (2006). “Social capital and quality of life in the old age”. the downside of s,cial capital Journal of Aging and Health. 18(3):434-419. -Ostrom, E. (2000), " Collective Action and the Evolution of Social Norms", Journal of Economic Prespective, 26. -Putnam, Robert D. (2000). Boling Alone: The collapse and Revival of American community NY. Simon and sebuster. -Paxton, P. (2002). Social capital and democracy: An in terdependent relation ship, American spciological, Review, 67. -Portest and landott. (1996). The Amrerican prospect 26:18-21. -Qutaiba, A & Tami, R. (2010). Self control and a sense of social belonging as moderators of the link between poor subjective wellbeing and aggression among Arab Palestinian adolescents in Israel, Procedia Social and Behavioral Sciences, 5, 1058-1069. - Ramash. F. (2011). Professor's performance for effective teaching (Kosovo case). Procedia soc behav Sic.; 12: 117-21. - Rahimi,G.R; F. Nezhad & M.R. Noruzi. (2011). Asurvey on the effects of employess moral intelligence on Job success in Islamic Azad University Inlocal Interdisciplinaray Journal of contemmorary Researh in Buainess. 2. 11.675-679. -Rothstein, B., & D. Stolle. (2003). How political In stitution create and Destroy Social Capital: An of Generalized Trust. Paper presented at the 98th Meeting of the American Political science Association Boston.79. -Rodey, H. Clarken. (2010). Moral intelligence, Northern Michigan University education, paper presented at the annual meeting of the, school of American Educational research Association, Denver, co April 30-May4, and p:1, 5, and 6-14. -Sarracion, F. (2010). Social capital and subjective well-being trends: Commparing 11 western European countries. The Journal of Socio Economics, Elsevier, 39(4), 482-517. - Schlenker, B. R. (1994). The triangle model of responsibility. Psychological Review, 101,632-652. -Schwartz, S.H. (1997).Normative influences on ltruism.Inl.Berkowitz(ED),Advances in experimental social pdychology.NewYork:Academic press. -Schaps, V. & D. Solomon. (1990). " Cooperative Learning as Part of a Comperehensive Classroom program Designed to prosocial promote Development", Cooperative learning: Theory and Rsesarch, New York, preager. -Stone, W and tody H. (2002). " Measnring social capital: toward a standard approach". Austral Intitute of family studies w0llongong, available at http:www.Aifs. gov. au/in stitutey/bups. -Sztompka, P. (1999)." Trust: A Sociology", United kingdom, Cambridge University press. -Thorhauer, Y. & Blach F. (2009)." Business intelligence meets mossral intelligencen". International Review of In formation Ethics. 10(2), p. 1. - Timberlake, S. (2005). Social capital and gender in work place. Journal of Management Development, 24, 1, 34-44. -Totterman, A. & Wulff, G. (2007)." What a social capital perspective can bring to the understaqnding of in formation sharing in a university context", ir information research, 12. 4. -Vygotsky,L.S. (1978). Maind in society:Development of higher psychological processes .Cambridg: Harward University Press. -Wall, E, Gabriele, F, and Frans, S. (1998), Getting the Goods, on Sociol Capital, Rural Sociology, 63 (2). -Werner, W. J. (2009). "Corporate Social responsibility initiatives addressing social exclusion in bangladesh", J. HEALTH POPUL NUTR, 27, 4,545-562. -Woolckock, M. (2001). The place of Social capital in understanding social and Economic outcomes, Isuma Canadian Journal of policy Research, 20. -Widegren, O. (1997).Social Solidarity and Social Exchange, Sociology,.31, 4. -Woolcock, M. (2001). The place of Social Capital in Understanding Social and Economc Outcomes, / soumo: Canadian Journal of Policy Research, 2,1,1-7. -Yamamura, E .(2009). Why effects of Social capital on health status differ between Genders: Considering the labor Market Condition. -Yamaoka, K. (2008). Social capital and well-being in East Asia: a population-based study. Journal Social Science & Medicine. 66(4), 885-99. - Zohar, D.& Marshall, I.(2000). SQ: Spritual intelligence the attimate intelligence . London: Bloombany.

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

فروشگاه آنلاین فایل دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید