صفحه محصول - دیدگاه ها و نظریه های هویت

دیدگاه ها و نظریه های هویت (docx) 30 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 30 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

دانشگاه علامه طباطبایی دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی روان شناسی بالینی عنوان: پژوهشگر: زهرا معین الدینی 232410044513500 تقدیم به ... فهرست مطالب -400685179705شماره صفحه00شماره صفحه TOC \o "1-3" \h \z \u هویت PAGEREF _Toc28164645 \h 6 دیدگاه برزونسکی PAGEREF _Toc28164646 \h 7 دیدگاه اریکسون PAGEREF _Toc28164647 \h 11 دیدگاه مارسیا PAGEREF _Toc28164648 \h 13 پیشینه تحقیق PAGEREF _Toc28164649 \h 16 پژوهش های انجام شده در ایران PAGEREF _Toc28164650 \h 17 پژوهش های انجام شده در خارج از ایران PAGEREF _Toc28164651 \h 21 منابع PAGEREF _Toc28164652 \h 26 هویت ویلیلم جیمز هویت را مفهوم مشخصی می داند که فرد از خود به عنوان یک شخص دارد و این مفهوم از تجربه ی تداوم و تمایز حاصل می گردد: یعنی خود در طی زمان یکسان باقی می ماند و در عین حال از دیگران متمایز است ( محسنی، 1383). مساله ی خود شناسی یکی از مسائل مورد توجه بشر در طول تاریخ بوده است. بحث خود شناسی از دیرباز در حوزه ی فلسفه، عرفان و ادیان مطرح بوده و نهایتا در روان شناسی جدید مورد بحث قرار گرفته است. علم روان شناسی، موضوع خودشناسی را با اصطلاحاتی نظیر خود و جنبه های مختلف آن و نیز اصطلاح "هویت" مورد توجه قرار داده است. اختصاص یه مرحله ی مهم تحول "من" تحت عنوان "هویت در برابر آشفتگی" نقش جایگاه این مفهوم را در تشکیل شخصیت برجسته می سازد (رحیمی نژاد، 1380)؛ اریکسون هویت را به این این دلیل بر واژه هایی مانند خود و من ترجیح می دهد که تاکید آن بر فرد و جنبه های درونی شخصیت است. هویت از جمله موضوعاتی است که امروزه مد نظر روان شناسان، جامعه شناسان و سیاست مداران است که هر کدام به تبع ارتباط خود با این موضوع به آن می پردازند. برای روان شناسان آن چه اهمیت دارد، ثبات هویت افراد و کسب هویت موفق و گذر موفقیت آمیز از بحران هویت است ( گیدنس، 2001). اریک فروم در باب اهمیت موضوع هویت اظهار می دارد: هر انسانی مایل است هویت خاصی داشته باشد، از این رو می کوشد که خود را دریابد و بشناسد. در عین حال می خواهد فردی باشد ممتاز و برای رسیدن به به این مقام خود را به شخص یا گروهی از اشخاص نسبتا ممتاز مرتبط می کند و یا به اصطلاح، خویشتن را با آن ها همانند می سازد تا به واسطه ی امتیاز شخصی که آن فرد یا آن گروه ها دارند تا حدی صاحب تشخیص و امتیاز گردد (شرفی، 1381). دیدگاه برزونسکی طبق دیدگاه برزونسکی، هویت در یک کنش متمادی با جهان فیزیکی و اجتماعی رشد می کند و این فرایند رشدی در قالب ساخت های شناختی ظاهر می شود. بر اساس نظر برزونسکی هویت اساسا یک نظریه راجع به خویشتن است که شامل فرضیات، ساختار ها و قیاس های منطبق با افراد است. نظریه های خویشتن عمکردی کارکردگرایانه دارند، از این حیث که آن ها به عنوان چارچوب حل مساله و تفسیری عمل می کنند که بایستی هنگام مواجهه با مسائل زندگی جهت حفظ کارآمدی فرد مورد نظارت قرار گرفته، ارزیابی شوند و در صورت نیاز اصلاح شوند. افراد در چگونگی ارزیابی، استفاده و اصلاح هویتشان متفاوتند. این روش های متفاوت برخورد و هدایت موضوعات مربوط به هویت به عنوان سبک های هویت معرفی می شوند (فیلیپس، 2008) برزونسکی الگویی را مطرح کرده است که به تفاوت در فرایند های شناختی - اجتماعی جوانان در ساخت، نگهداری و انطباق هویت خودشان تاکید دارد (برزونسکی و کوک، 2005). این الگوی شاختی - اجتماعی به تفاوت برجسته در درگیری و یا اجتناب افراد از تکالیف مختلف چون تصمیم گیری، حل مسائل شخصی و موضوعات هویت اشاره می کند. این سبک هویت دارای سازه کارهایی است که اطلاعات و تجارب مرتبط با خود را کد گذاری، پردازش و سازمان دهی و مرور می کند. فرایند های متفاوت فرض شده حداقل در سه سطح (اطلاعاتی، هنجاری و سردرگم – اجتنابی) به کار می رود. اکثرا اجزای اساسی آن ها شامل پاسخ های شناختی – رفتاری خاصی است که افراد در زندگی روزمره خود به کار می برند. انتظار شکست، رفتار های نا مناسب و راهبرد های خود معلولیتی با عزت نفس پایین، خود پنداره بی ثبات و سطح بالای واکنش های افسردگی مرتبط است (برزونسکی و کوک، 2000). برزونسکی اشاره می کند که همه نوجوانان عادی ( 18 سال به بال) از لحاظ شناختی آمادگی استفاده از هر سه راهبرد شناختی – اجتماعی را دارند و تفوت معناداری بین عملکرد هوشی و آزمون تحصیلی پیدا نشده است. تفاوت موجود در استفاده از راهبرد های مختلف به عوامل انگیزشی افراد مانند تقاضاهای محیطی، پیامده ای گذشته و قابل پیش بینی، میزان درگیری شخصی، انتظارات فرهنگی و اجتماعی، ترجیحات سبک شناختی، خود پنداره و خود کارآمدی آن ها بر می گردد ( برزونسکی و کوک، 2005). در مدل های سبک هویت برزونسکی به سه سبک هویت متمایز اشاره شده است، که عبارتند از سبک اطلاعاتی، هنجاری، سبک سردرگم – اجتنابی، که این سبک ها ناشی از استراتژی حل مساله یا مکانیسم های مقابله ای است. در واقع این نظریه عنوان می کند که افراد از یکی از این سبک ها جهت اداره کردن موقعیت های روزانه استفده می کنند. برزونسکی (2003)، اعتقاد دارد که افراد به طور فعال قادر به انتخاب یکی از این سه سبک می باشند: سبک هویت اطلاعاتی، ظاهرا سازگارانه ترین سبک می باشد و در واقع یک استراتژی حل مساله و یا مکانیسم کنار آمدن برای اداره ی موقعیت های روزانه است. یک اکتشاف فعال و تعهد منعطف، نیاز برای شناخت و سطح بالایی از خود پنداری است. سبک هنجاری، بر اساس تقلید و تبعیت از افراد مهم در زندگی فرد بنا شده است و شامل یک دیدگاه بسته ذهنی، غیر منعطف و یک خود پنداری ثابت و سرکوب کننده ی اکتشاف است. این افراد تمایل به درخواست کمک و مشاوره از افراد برجسته و مهم زندگی خود و حرکت بر روی استاندارد ها دارند و آن ها از برخورد با اطلاعاتی که با خود پنداره شان تعارض دارد، اجتناب کرده و حد الامکان در مقابل تغییرات مقاومت می کنند. سبک سردرگم – اجتنابی، سمبل برخورد طفره آمیز و مسامحه در مشکلات است، یک استراتژی متمرکز بر هیجان که با سطح پایینی از تعهد و اعتماد به نفس و بی ثباتی خود پنداره همراه می باشد. این افراد معمولا توجه کمی به آینده و یا نتایج طولانی مدت انتخاب هایشان دارند، شاید بتوان گفت که آن ها درگیر یک اکتشاف سازمان نا یافته و تصادفی هستند ( شوارتز، 2001). رویکرد ساختن گرایی رویکرد ساختن گرایی خود، ریشه در دیدگاه "فرد همچون دانشمند" دارد که در این دیدگاه افراد با جستجوی اطلاعات و حل مساله به صورت انتقادی، فرضیه هایی را درباره ی جهان اطراف خود ایجاد کرده و ارزیابی می کنند (کورتینر، برمن، ایتیل و ویلیامسون، 2001). در دیگاه ساختن گرایی، اکتشاف هویت به عنوان فرایندی شناخت محور، شامل بررسی و توجه بی غرضانه و مستدل شق های مختلف ارائه شده ی خارجی است (برمن و همکاران، 2001؛ برزونسکی و کوک، 2005). در این رویکرد اکتشاف موثر هویت هم شامل سبک شناختی – اجتماعی و هم کفایت در حل مساله است. سبک شناختی – اجتماعی به رویکرد نوعی فرد در برابر انتخاب های مربوط به هویت در زندگی او اشاره دارد، که افراد مختلف دارای تمایل نسبی به سه سبک ذیل هستند: اکتشاف: تمایل به مشخص کردن و مرتب کردن از بین راه های گوناگون مربوط به آینده. تمامیت: تمایل به انتخاب یک راه حل آسان در سریع ترین حالت ممکن. اجتناب: تمایل به طفره رفتن کلی از فرایند تصمیم گیری ( برزونسکی و کوک، 2005). بر طبق دیدگاه ساختن گرایی، افراد مقش فعالی در شکل گیری هویت خودشان از طریق اعمال، تفسیر ها و تفکرات و هماهنگی خودشان دارند. یک ساختن گرایی افراطی این دیدگاه را به این شکل می پذیرد که امکان وجود هر نوع خود واقعی را انکار کند و در نتیجه خلق یک هویت را به عنوان یک عمل واقعی اراده آزاد می بیند (احمدزاده، 1386). در دیدگاه هم ساختن گرایی کرتینز ( شوارتز و کرتینز، 2005)، افراد فعالانه از میان شقوق مختلف هویت یکی را بر می گزینند و در برابر انتخاب خویش و نتایج آن مسئولیت دارند. بنابراین افراد ایجاد کننده ی تحول خویشتن هستند. رویکرد اکتشافی هویت طبق دیدگاه واترمن، جستجوی شخص برای هویت، تلاش برای شناسایی توانایی هاست که با خود واقعی مطابق است. این استعاره که در اینجا برای رشد هویت به کار رفته، یک «استعاره کشف» است تا یک «استعاره ساخت». طبق استعاره کشف، هر شخص توانایی هایی دارد، گر چه ممکن است نا شناخته باشد، اما نیاز به آشکار شدن و عمل بر روی آن ها را دارد. برای بسیاری از افراد کار شناسایی و عمل بر روی این توانایی ها کار آسانی نیست، چرا که با بحران هویت رو به رو هستند ( احمد زاده، 1386). رویکرد اکتشافی خود ریشه در نظریه ی مازلو (1986) درباره خود شکوفایی دارد. در این رویکرد هویت شامل سه سطح پردازش فعال است که این سطح به صورت پیوسته رشد کرده و با سطح قبلی ترکیب گردیده و یکی م شود. سه سطح اکتشاف خود شامل جریان، اکتشاف شخصی و خود شکوفایی هستند (شوارتز، 2001؛ به نقل از خباز، 1389). دیدگاه اریکسون اریکسون یکی از روانکاوانی است که معمولا به "روان شناسان خود" معروفند. این روان شناسان برای فعالیت و کارکرد "ایگو" که در فارسی به "خود" ترجمه شده است، اهمیتزیادی قائلند و از جمله خصوصیات بارز نظریه اریکسون توجه به حساسیت و اهمیت «هویت خود» در انسان است (شاملو، 1390). از نظر اریکسون هویت یک سازه روان- اجتماعی است که شامل طرز فکر، عقاید فرد و نحوه ی ارتباط با دیگران است. اریکسون هم ابعاد اجتماعی، هم ابعاد فردی را در مبحث هویت مد نظر قرار می دهد (شوارتز، 2002). به طور کلی تحقیقات اریکسون در سال های 1959، 1968 و 1980 و نوشته های او در باره ی شکل گیری هویت در پهنه ی نظریه ی عمر شخصیت او، دو جنبه فعال درباره ی افراد به دست می دهد: اولین جنبه به یک احساس هویت فردی واضح توسط فرد اشاره دارد، که این جنبه از تشکیل هویت در نوجوان شامل سه امر اساسی است: الف) نوجوان احساس ثبات و تداوم کند، یعنی درک کند که در طول زمان همان شخصی است که قبلا بوده است. ب) افراد جامعه و دیگران او را شخصی با ثبات بشناسند، یعنی نوجوان باید بتواند تصور با ثباتی از خود به محیط ارائه دهد. ج) او باید بر اساس شواهد عینی و اطلاعات ملموسی که از محیط دریافت می کند به ثبات شخصیت خود و تداوم آن اطمینان پیدا کند (شاملو، 1390). اریکسون، هویت سازمان یافته را حاصل تلاش بر روری هویت از دوران کودکی تا به امروز می داند. در هویت موفق، فرد به شناسایی ایده آل هایش می رسد، در حالی که در هویت سردرگم، فرد توانایی رشد و تولید یک مجموعه از ایده آل ها را که جزء اساسی هویت بزرگسالی است را ندارد. طبق نظر اریکسون در شکل گیری هویت فرد، عوامل متعددی در طول مدتی که فرد به بزرگسالی می رسد، نقش دارند. از بین عوامل مختلف، او نقش اشتغال و ایدئولوژی در شکل گیری هویت فرد را برجسته می داند. در واقع به نظر او با توجه به چگونگی اشتغال و ایدئولوژی در افراد می توان پی برد که فرد هویت شکل گرفته و محکمی دارد یا خیر و این همان نمود رفتاری هویت است (بهبودی، 1388). مفهوم دیگری که در حوزه ی هویت توسط اریکسون مطرح می شود، تعهد است. او تعهد را ظرفیت پیگیری بی کم و کاست ارزش ها، آرمان ها و روابط پایدار می داند. بنابر این افراد با هویت مستحکم فعالانه خود را با حیطه های اجتماعی و مشکلات رشی منطبق کرده و در تلاشند تا در قبال تصمیمات مهم زندگی فعالانه تلاش نمایند تا به تصمیم گیری درست برسند و نسبت به آن نیز احساس تعهد می نمایند (اریکسون، 1993؛ به نقل از خباز، 1389). دیدگاه مارسیا به دنبال اریکسون (1964)، جیمز مارسیا (1993) حالات هویت خود را به عنوان سبک ها و راهبرد هایی برای تجارت نوجوانان در زمینه جستجوی هویت مطرح کرد. مارسیا این ساختار های پویا برای ایجاد تمایز را به کمک دو مفهوم اساسی در نظر گرفت. یکی اینکه آیا یک جستجوی فعال برای انتخاب هویت وجود داشته یا دارد و دیگر اینکه آیا درصدی از احساس تعهد نسبت به هویت موجود است یا خیر؟ مارسیا بر اساس فهمی که از چگونگی پاسخ دادن به سوالات به دست می آید قضاوت می کند که فرد در چه منزلتی از میان منزلت های چهار گانه ی سردرگمی، دنباله روی، بحران زدگی و هویت یافتگی قرار دارد. علاوه بر این، حوزه های مختلفی چون شغل، مذهب، سیاست، نقش های جنسی و روابط بین فردی در ارزیابی حالات هویت مورد استفاده قرار می گیرند. از سوی دیگر حوزه های دیگری چون خانواده و والدین، تقدم و برتری خانواده در مقابل خط مشی فردی نیز افزوده شده اند (شکرایی، 1380). به اعتقاد جیمز مارسیا هویت، سازمان درونی، خود جوش و پویاست که از سائق ها، توانایی ها، باور ها و تجارب گذشته فرد نشات می گیرد. همان طور که گفته شد مارسیا با الهام از نظریه اریکسون، چهار نوع هویت دست یافته است. هویت های چهار گانه او لزوما مراحل مختلفی از یک زنجیره رشدی نیستند، ولی در عین حال ماهیت ثابتی نداشته و ممکن است به مرور دستخوش دگرگونی شند ( احدی و جمهری، 1384). چهار منزلت هویتی به ترتیب ضعیف ترین سطح قدرت من عبارتند از: سردرگمی هویت: افراد با هویت سردرگم، عزت نفس، خود فرمانی و خود کنترلی پایین تری نسبت به وضعیت های دگر نشان می دهند. بر خلاف نوجوانان با هویت موفق که اطلاعات جدید را جستجو می کنند، نوجوانان با هویت سردرگم از اطلاعات به هر نوعی که شده، اجتناب می کنند و در مورد مسائل و مشکلات، تصمیم گیری را به تاخیر می اندازند و فاقد احساس مسئولیت هستند ( دوریز، 2004). مثال) وقتی از مهری پرسیدند در مورد نقش های جنسی غیر سنتی چه نظری دارد، جواب داد: نمی دانم، این برای من اهمیت چندانی ندارد (قره گوزلو، 1388). دنباله روی (هویت پیش رس): گروه دنباله دار از نظر تعهد به اهداف و برنامه های زندگی در سطح بالایی قرار دارد ولی فاقد تجربه بحران هویت است. منزلت دنباله رو برای بسیاری از افراد نقطه شروع تحول به شمار می رود. چنان چه فرد درصدد اکتشاف یا تجربه بحران هویت بر آید. به هر حال منزلت دنباله رو از یک نظام آموزشی و اهداف واحدی پیروی می کنند که معمولا بر گرفته از نظام ارزشی والدین آن هاست (آرچر، 1994؛ به نقل از رحیمی نژاد، 1379). مثال) وقتی از لیلا پرسیدند تا کنون عقاید سیاسی خود را مورد بازنگری قرار داده است، در جواب گفت: نه، واقعا خانواده ما در این مسائل خیلی اتفاق نظر ندارند (قره گزلو، 1388). بحران زدگی (هویت زود رس): اصولا بحران زدگی یک منزلت هویتی است که فرد در آن به یک راه حل شخصی دست نیافته است و ممکن است چند سال در این منزلت به سر برد. در این منزلت هویتی، فرد تلاش می کند تا با انتخابات و تعهد نسبت به شغل، نوع رابطه با دیگران و مکتب عقیدتی از میان انتخاب های ممکن به هویت خود شکل دهد (آرچر، 1994؛ به نقل از رحیمی نژاد، 1379). مثال) وقتی از مریم پرسیدند تا به حال در مورد عقاید مذهبی خود تردید کرده است، پاسخ داد: بله، حدس می زنم اکنون مشغول همین کار هستم و نمی توانم بفهمم با این همه موجودات شرور در این جهان چگونه ممکن است خدایی وجود داشته باشد (قره گزلو، 1388). هویت یافتگی (کسب هویت): هویت یافتگی بالاترین سطح از نظر سازش یافتگی و قدرت من است، افراد دارای این سبک هویتی، خود فرمان بوده و از اعتماد به نفس بیشتری نسبت به وضعیت های دیگر برخوردارند، نسبتا اضطراب کمتری دارند، دید مثبت و احساس خوبی در مورد آن چه می توانند و می خواهند با زندگی اشان انجام دهند دارند (برزونسکی و کاک، 2005). مثال) وقتی از مینا می پرسیم اگر شرایط بهتری فراهم شود، چقدر مایل است شغل خود را رها کند؟ پاسخ می دهد: ممکن است این کار را بکنم، اما من کاملا اطمینان دارم این شغل برای من مناسب است (قره گزلو، 1388). در بررسی دقیق نظریه مارسیا و برزونسکی می توان هم پوشانی موجود بین این دو نظریه را دریافت، برزونسکی به سه سبک هویت اطلاعاتی، هنجاری و سردرگم – اجتنابی اشاره می کند که ویژگی های هر یک از این سبک ها با یکی از منزلت های هویتی که مارسیا بر شمرده است هماهنگ می باشد. با توجه به توضیحات مطرح شده به نظر می آید سبک هویت سردرگم- اجتنابی با منزلت اول نظریه ی مارسیا که سردرگمی هویت است، سبک هویت هنجاری با هویت پیش رس (دنباله روی) نظریه ی مارسیا و سبک هویت اطلاعاتی با آخرین و قوی ترین سطح منزلت هویت دیدگاه مارسیا (هویت یافتگی یا کسب هویت) هماهنگ و هم جهت است. پیشینه تحقیق در این قسمت پژوهش های انجام شده در در داخل و خارج ایران بر اساس سال پژوهش از جدید ترین به قدیمی ترین مورد مطرح می شود، لازم به ذکر است از آن جا که پژوهش حاضر به مقایسه سبک های هویتی و میزان شیوع اختلالات روانی در زنان زندانی می پردازد و محقق در طی جستجوی خود با پژوهشی به این عنوان که هر دو مولفه ی این پژوهش را در برگیرد، مواجه نشده است، لذا در ابتدا پژوهشهای مربوط به سبک های هویتی در زندانیان و سپس مطالعات مربوط به شیوع اختلالات روانی در این گروه ارائه شده است. پژوهش های انجام شده در ایران يافته هاي پژوهش علمی و حیدری (1390)، نشان داد كه بين پايگاه هويت جوانان و ارتكاب جرايم رابطه معني داري وجود دارد، نمرات پايگاه هويت آشفته يا پراكنده در جوانان مجرم بطور معني داري بالاتر از ميانگين اين پايگاه هويت در جوانان عادي مي باشد و هرچه فرد كمتر بحران هويت را تجربه كرده باشد و به تعهد كمتري رسيده باشد بيشتر احتمال دارد كه اقدام به بروز رفتارهاي مجرمانه نمايد. یافته های پژوهش باقری، بهرامی و جلالی (1388) در برسی رابطه ی بین سبک‌های دلبستگی و نوع هویت بر روی 50 زندانی زن و 50 زندانی مرد نشان داد بین سبک‌های دلبستگی و نوع هویت رابطه ی معناداری وجود دارد. زندانیان دارای سبک دلبستگی ایمن به ترتیب دارای پایگاه‌های هویت موفق و در حال تعلیق بودند، در صورتی که زندانیان با سبک دلبستگی ناایمن (اجتنابی و مضطرب‌ـ دوسوگرا) بیشتر دارای پایگاه‌های هویت آشفته و زودرس بودند. در راستای پژوهش علمی و حیدری، شاره و آقامحمدیان (1385)، در پژوهشی با عنوان رابطه ی پایگاه های هویت و فرار دختران از خانه، تعداد 20 نفر از دختران معتاد ساکن مرکز بهزیستی طوس شهر مشهد و 20 نفر از دختران عادی را که از لحاظ سن و تحصیلات همتا سازی شده بودند، مورد مطالعه قرار دادند. نتایج این پژوهش نشان داد که نمرات پایگاه هویت معوق در دختران فراری به طور معناداری بالاتر از میانگین این پایگاه در دختران عادی بود. براساس تحقیقات غرابی و همکاران (1384) در مطالعه ی HYPERLINK "http://elib.sums.ac.ir/cgi-bin/koha/opac-MARCdetail.pl?bib=130405693" وضعیت هویتی نوجوانان تهرانی بین هویت و روش های مقابله ای افراد، ارتباط وجود دارد. افراد دارای هویت های پیشرفته تر و متعهد تر، از مهارت های مقابله ای مؤثرتری استفاده می کنند و در شرایط پرخطر، عملکرد بهتری دارند. در راستای سوال سوم پژوهش حاضر، غضنفری (1382) در پژوهش خود با عنوان بررسی تاثیر هویت و راهبرد های مقابله ای بر سلامت روانی دانش آموزان دبیرستانی و پیش دانشگاهی شهر اصفهان به این نتیجه دست یافت که، سبک هویت اطلاعاتی و هنجاری با سلامت روانی، افسردگی، اضطراب، اختلال در عملکرد و نشانه های جسمانی رابطه منفی دارد ولی سبک هویت سردرگم با سلامت روانی، اضطراب و افسردگی رابطه مثبت دارد و با اختلال در عملکرد اجتماعی و نشتانه های جسمانی رابطه ای ندارد. در مجموع نتایج بیانگر آن بود که نوجوانانی که هویت موفق دارند، از سلامت روان بیشتری برخوردارند و نوجوانی که هویت سردرگم دارند از سلامت روان کمتری برخوردارند. در این قسمت به پژوهش های مربوط به شیوع اختلالات روانی در زندانیان پرداخته می شود؛ قاسم بکلو، الهی، جوان و محمود زاده (1392) در پژوهشی با عنوان "بررسی میزان شیوع ختلالات روان پزشکی در زندانیان مرد زندان خوی" به این نتایج دست یافتند: شیوع کلی اختلالات شخصیت در نمونه ی 210 نفری آن ها 8/58% درصد بود، که از این درصد 9/77% دارای اختلال شخصیت ضد اجتماعی و 1/24% دارای اختلال شصیت مرزی بودند.26% نمونه نیز دارای اختلال روان پزشکی در محور یک بودند، که در میان آن ها اختلال افسردگی خفیف (3/5%) و اختلال افسردگی اساسی (8/4%) بیشترین میزان شیوع را به خود اختصاص می دادند. نورمحمدی (1389)، در پژوهشی با عنوان " بررسی اختلالات روانی در نوجوانان پسر بزهکار کانون اصلاح و تربیت و غیر بزهکار 14-18 ساله قزوین" نشان داد که میزان اختلال هیپوکندری، اختلال انحراف اجتماعی و اختلال پارانویا در نوجوانان بزهکار بیش از نوجوانان غیر بزهکار است. در بررسی شیوع اختلالات شخصیت در 80 نفر از زندانیان زن زاهدان توسط مظاهری و همکاران (1389) مشخص شد که در 95% از نمونه ی مود بررسی یکی از انواع اختلالات شخصیت قابل مشاهده است. اختلال شخصیت ضد اجتماعی با 2/86 درصد، اختلال وابستگی دارویی 60 درصد و اختلال شخصیت دیگر آزار-پرخاشگر با 2/56 درصد به ترتیب شایع ترین اختلالات شخصیت بودند. رستگاری نیا (1388)، در پژوهشی با عنوان " اختلالات روانی شایع در بین زندانیان و تاثیر اشتغال به کار در آن " تعداد 70 نفر از زندانیان زندان شهر آباده را به صورت تصادفی انتخاب و میزان شیوع را در آن ها بررسی کردند. نتایج این بررسی نشان داد که در مجموع بیشترین شدت اختلالات روانی در بین زندانیان، انحراف ضد اجتماعی و افسردگی و کمترین آن در هیپوکندری (خود بیمار انگاری)، مانیا، اسکیزوفرنی و شخصیت هیستریک است. آراسته و شریفی سقز (1387) در پژوهشی با عنوان " میزان شیوع اختلالات روانپزشکی در زندانیان زندان مرکزی سنندج" نشان دادند که شیوع کلی اختلالات شخصیت در نمونه ی آن ها 8/55% بوده که از این درصد 9/75% دارای اختلال شخصیت ضد اجتماعی و 1/24% دارای اختلال شخصیت مرزی بوده اند. 26% درصد این نمونه دارای اختلال روانپزشکی در محور یک بودند. در بررسي وضعيت سلامت روان درمعتادان تزريقي زندان كاشان در سال 1386 توسط قریشی، احمد وند و سپهرمنش، از از 48 معتاد تزريقي كه بر اساس آزمونGHQ–28 مشكوك به اختلال شناخته شدند، اختلال شخصيت ضد اجتماعي در 28 نفر (6/63%)، اختلالات خلقي در 21 نفر (7/47%)، اختلالات اضطرابي در 8 نفر (1/18%) و اختلال انطباقي در 3 نفر (8/6%). همچنين 19 نفر (1/43%) داراي چند اختلال بودند و 25 نفر (8/56%) تنها داراي يك اختلال بودند. در اين پژوهش بين سن، مدت زنداني بودن، نوع جرم، وضعيت تاهل، وضعيت شغل و سطح تحصيلات با اختلال رواني رابطه معني داري مشاهده نشد. با اين حال وجود اختلال رواني در مردان معتاد تزريقي بيكار و معتادين تزريقي زير 30 سال بيشتر از ساير معتادين تزريقي بود. پژوهش امام هادی و همکاران (1385) که به بررسی فراوانی اختلالات روانی در 136 زندانی مرتکب قتل عمد پرداخته است نشان داد که حدود 87 درصد آنان از نوعی اختلال روانی رنج می برند که در این میان پرخاشگری، اضطراب، شکایات جسمانی، بیشترین و وسواس و فوبیا کمترین آنان را شامل می شود. در همین راستا، بررسی شيوع اختلالات روانپزشكي در زندانيان مرد زندان قصر تهران نشان داد که شيوع طول عمر كليه اختلالات 83% و شيوع حال حاضر آنها 9/46% به دست آمد كه از نظر طول عمر اختلالات مربوط به مصرف مواد با 78% و اختلالات خلقي با 7/48% بيشترين شيوع را داشتند، در حالي كه شايع ترين اختلالات ملاحظه شده در زمان بررسي اختلالات خلقي و اختلالات انطباقي به ترتيب با 7/30% و 6/12% بودند. ميزان كلي اختلالات در زير گروه مالي كمتر از ساير جرايم بود. در زير گروه جرايم مربوط به مواد مخدر ميزان اختلالات اضطرابي كمتر و اختلالات مربوط به مصرف مواد شيوع بيشتري داشتند (شريعت، اسعدي، نوروزيان، پاك روان نژاد، يحيي زاده و آقايان، 1385). نتايج بدست آمده از پژوهش اشکانی و همکاران (1381)، در برررسی همه گیر شناسی اختلال های روانی در مردان زندان عادل آباد شیراز نشان داد كه 1/75% از افراد مورد بررسي مبتلا به اختلالهاي رواني بوده اند كه در اين ميان اختلال هاي خلقي 9/41%، اختلال هاي شخصيتي 2/32%، اختلال هاي اضطرابي1/8%، اختلال هاي عضوي ـ مغزي و اختلال هاي روان‏تني 45/6%، اختلال هاي روان‏پريشي 64/5% و اختلال هاي شبه جسمي 64/5% را به خود اختصاص داده بودند. پژوهش بهرامی (1378) با عنوان " بررسی اختلال های روانی نزد زندانیان مرد و مقایسه ی آن با افراد عادی" بیانگر این بود که شیوع و شدت اختلالات روانی در ابعاد نه گانه پژوهش یعنی: ترس های مرضی، اضطراب، شکایات جسمانی، روان پریشی، افسردگی، افکار پارانوئیدی، پرخاشگری، حساسیت بین فردی و وسواس به طور معنی داری بیشتر از افراد عادی است. در سه بعد وسواس، اکار پارانوئیدی و حساسیت بین فردی شدت اختلال بیش از سایر ابعاد دیده شد. پژوهش های انجام شده در خارج از ایران مطالعه ی فرایرز، اسچمورو، لانگ، مارگولیس، هنی، بری، بروون، بارباری و هردس (2013)، نشان داد که 1/20% از مردان و 8/24% از زنان در زندان میشیگان مشکل روانی جدی دارند. در مردان نشانگان منفی (6/9%) و در زنان ابتلا به افسردگی (8/14%) بیش از سایر اختلالات مشاهده شد. مطالعه ی نیدو و ام کیز (2012) در زندانیان آفریقای جنوبی نیز نشان داد که 4/54 درصد از زندانیان در محور یک حداقل یک بیماری دارند. شایع ترین اختلال، اختلال سوء مصرف الکل و مواد بود (42 درصد) و 3/23 درصد از زندانی ها با اختلالات سایکوتیک، دو قطبی، افسردگی و اضطراب درگیر هستند، در حالی که 1/46 درصد از آنها مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی تشخیص داده شده اند. نیدو و ام کیز به عدم تشخیص به موقع اکثر این اختلالات در زندانی ها و عدم درمان آن ها نیز اشاره کردند. مالکین (2012) نیز در پژوهشی که بر روی 153 هزار زندانی زن و مرد انجام داد، در بیستمین کنگره ی روان شناسی نتایج ذیل را اعلام کرد: اختلال اسکیزوفرنی در 1/13% زنان و 2/20% مردان، اختلال های شخصیت در 28% زنان و 7/20% مردان، عقب ماندگی ذهنی در در 8/18% زنان و 9/14% مردان، اختلالات روانی عضوی در 7/21% زنان و 6/32% مردان، اختلالات خلقی در 9/7% زنان و 4/7% مردان، زوال عقل در 5/0% زنان و 8/1% مردان و اختلالات سوء مصرف مواد تنها در 4/2% زندانی ها مرد دیده شد. پژوهشی که دولت استرالیا به سرپرستی دکتر اندرو رفشاگ در زندان های استرالیا انجام داد (2012) نشان داد، یک سوم از زندانی ها سابقه ای از اختلالات روانی دارند، 16 درصد از آن ها جهت رفع مشکل خود دارو مصرف می کنند و 14 درصد آن ها از اختلالات روانی جدی رنج می برند. مقایسه ی جمعیت عمومی با جمعیت زندانیان در کشور های غربی، وجود شیوع بیشتر اختلالات روانی مانند سایکوز، افسردگی، اختلالات شخصیت و اعتیاد به مواد در میان زندانیان نشان داد ( فاضل و بیلارگون، 2011). مطالعه فاضل و همکارش نشان داد که اختلالات روانی در زنان زندانی بیشتر از مردان است. اختلالات سایکوز در 4% مردان و 4% زنان، افسردگی در 10% مردان و 12% زنان، اختلال شخصیت در 65% مردان و 42% زنان، اعتیاد به مواد در 48-10% مردان و 60-30% زنان، ناتوانی ذهنی در 1.5-0.5% مردان و 1.5-0.5% زنان و اختلال استرس پس از سانحه در 21-4% مردان و 20-10% زنان مشاهده شده است. در پژوهش ایتان، هالر، ولف، سروتی، سبو، برتراند و نیوئیو (2010)، تقریبا در میان 3/45% از مردان زندانی و 6/56% از زنان زندانی نشانه های روان شناختی، اضطرابی، مشکلات خواب و اعتیاد دیده شد. مطالعه ای که توسط بیمارستان دانشگاه اسلو (2010)، جهت بررسی شیوع اختلالات روانی در زندانیان انجام شد نشان داد، 4 درصد از زندانیان از اختلال سایکوتیک، 11 درصد از افسردگی اساسی و 11 درصد از اختلالات خواب رنج می برند. شیوع اختلالات سایکوتیک و افسردگی اساسی به ترتیب 30 و 50 درصد بالاتر از جمعیت عمومی تخمین زده شد. مطالعه ی استدمن، اوشر، رابینز، کیسی و ساموئل (2009) در بررسی شیوع اختلالات روانی در زندانیان نشان داد که 5/14 درصد مردان و 31 درصد زنان زندانی از یک بیماری روانی جدی رنج می برند. پژوهش جیمز و گلاز (2006) بیانگر آن بود که 73 درصد از زنان و 55 درصد از مردان در زندان های سیاسی، 75 درصد از زنان و 63 درصد از مردان در زندان های غیر سیاسی حداقل به یکی از انواع اختلالات روانی مبتلا می باشند. در یک نمونه ی 80 نفری از مردان زندانی در یونان، شیوع اختلالات روانی تقریبا 8/78 درصد بود (فوتیادو، لیوادیتیس، مانوو، کانجوتو و زنیتیدیس (2006). تشخیص های اصلی شامل: اختلال اضطرابی (5/37%)، افسردگی اساسی (5/27%)، اختلال شخصیت ضد اجتماعی (5/37%)، اعتیاد به الکل (3/26%)، اعتیاد بع مواد افیونی (5/27%) و اختلال اسکیزوفرنی و دو قطبی (2/11%) بود. بهره ی هوشی 15% نمونه ی مطرح شده زیر 75 بود. اندرسون (2004)؛ در مطالعه ی مروری خود به این نتیجه رسید که علائم اسکیزوفرنی و اعتیاد به مواد نسبت به سایر اختلالات روانی در میان زندانیان بیش از جمعیت عمومی بوده و این میزان در حال افزایش است. وی بیان داشت که یکی از مشکلات این است که بسیاری از بیماری های روانی در زندانیان تشخیص و در نتیجه درمان نخواهد شد. فاضل و دانش (2002) پس از بررسی 62 مطالعه که بین سال های 1966 و 2001 دز زندان ها انجام شده است به این نتیجه دست یافتند که تقریبا 17 زندانی ها در کشور های غربی (استرالیا، کانادا، ایرلند، فنلاند، نروژ، سوئد، نیوزلند، انگلیس و آمریکا) از بیماری های روانی رنج می برند. طبق مطالعه ی آن ها تقریبا 4% مردان و زنان زندانی بیماری های سایکوتیک دارند، 10% مردان و 12% زنان افسردگی اساسی، 42% زنان و 65% مردان اختلال شخصیت دارند که 21% این زنان و 47% مردان اختلال شخصیت ضد اجتماعی دارند. فرایرز، بروگا، گراندز و همکاران (1998) شیوع اختلالات روانی را در زندانیان این گونه گزارش کرده اند؛ تقریبا 7 درصد از مردان زندانی بدون سابقه ی قبلی از بازداشت شدن و 10 درصد از مردانی که بیش از یک بار بازداشت شده اند و 14 درصد از زنان در هر دو گروه مبتلا به نوعی از اختلالات روانی بوده اند و قبل از زندان نیز تحت تاثیر وضعیت روانی خود قرار داشته اند. جمع بندی و بحث و نتیجه گیری همان طور که گفته شد میان جرم و اختلالات روانی نوعی رابطه ی دوسویه ی تنگاتنگ وجود دارد، از یک طرف ممکن است فرد چون یک بیمار روانی است به اعمال مجرمانه دست بزند و از سوی دیگر ممکن است که ارتکاب جرم فرد را از نظر روانی در وضعیت نا مناسبی قرار دهد. اهمیت رابطه ی مطرح شده بین جرم و سلامت روان زندانی ها پژوهشگر را به این سمت سوق داد که میزان شیوع اختلالات روانی در جامعه زندانی چگونه می باشد. پژوهش های داخل و خارج از ایران نیز این موضوع را نشان داد، که میزان شیوع اختلالات روانی در جامعه زندانیان بیش از جمعیت عمومی است و این میزان در حال افزایش است. افزایش میزان اختلالات روانی در زنان زندانی نیز گزارش شده است، لذا با توجه به اهمیت و جایگاهی که زن در خانواده دارد، بررسی وضعیت زنان زندانی در این پژوهش به عنوان یکی از اهداف مهم مورد پیگیری قرار گرفت. در قسمت مربوط به ویژگی های زنان زندانی نیز این موضوع مطرح شد، که در گذشته های دور زنان به سمت ارتکاب هر نوع جرمی نمی رفتند اما امروز مشاهده می شود که جرم های خشونت آمیز در بین این گروه افزایش یافته است و یکی از عواملی احتمالی می تواند سبک هویتی غالب در زنان زندانی باشد. همانطور که مطرح شد مارسیا هویت را در شیوه ی تصمیم گیری و حل مساله ی مربوط به آینده افراد دخیل می داند و پژوهش های انجام شده در ایران سبک هویت اکثر زندانی ها را آشفته/ سردرگم گزارش می کند، اما اینکه در زندانیان مرتکب هر نوع جرمی چه سبک هویتی بیشر دیده می شود، تا آنجا که پژوهشگر جستجو کرده است، پژوهشی وجود ندارد و این مساله به عنوان یکی از سوال های ذهنی پژوهشگر در این مطالعه ارزیابی شد. منابع ابوالمعالی، خدیجه. (1389). نظریه های جرم شناسی و بزهکاری. تهران، انتشارات ارجمند، چاپ اول. احمد زاده، مهناز. (1386). بررسی میزان گرایش به خود کشی و ارتباط آن با هویت های موفق، زودرس و سردرگم و معوق و سبک های هویت در نوجوانان، پایان نامه کارشناسی ارشد، تهران: دانشگاه علامه طباطبایی. احدی، حسن. جمهری، فرهاد. (1384). روان شناسی رشد نوجوانی، بزرگسالی (جوانی، میانسالی و پیری). تهران، چاپ و نشر بنیاد. آراسته، مدبر. شریفی سقز، بیان. (1387). میزان شیوع اختلالات روان پزشکی در زندانیان زندان مرکزی سنندج، فصل نامه علمی پژوهشی اصول سلامت روانی، سال دهم، شماره 40. 311-316. آزاد، حسین. (1387). آسیب شناسی روانی 1، تهران، انتشارات بعث، چاپ دهم. اردبیلی، محمد علی. (1389). جرائم و مجازات ها، تهران، چاپ ششم، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی. اسماعیلی، ایرج. (1387). بررسی مدت حبس و کیفیت زندگی زندانیان، ماهنامه اصلاح و تربیت، سال هفتم، شماره 73. اتکینسون، ریتا، ال. اتکینسون، ریچارد، ال. اسمیت، ادوارد، ای. بم، داریل، جی. هوکسما، سوزان، نولن. (2000). زمینۀ روانشناسی هیلگارد. مترجمان: محمدنقی براهنی، بهروز بیرشک، مهرداد بیک، رضا زمانی، سعید شاملو، مهرناز شهرآرای، یوسف کریمی، نیسان گاهان، مهدی محیالدین، کیانوش هاشمیان. (1385). تهران. نشر رشد. اشکانی، حمید. ده بزرگی، غلامرضا، شجاع. (1381). همه گير شناسي اختلالهاي رواني در مردان زندان عادل آباد شيراز. فصلنامه روانپزشكي، روانشناسي باليني و يهداشت روان .سال هشتم، شماره 2. 4-10. امام هادی، محمد علی. جلیلوند، مریم. صالحی، منصور. (1385). فراوانی اختلالات روانی در مجرمان قتل عمد، فصل نامه علمی پژوهشی رفاه اجتماعی، سال پنجم، شماره 20. انجمن روان پزشکی آمریکا. (2000). متن تجدید نظر شده ی راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی، ترجمه ی محمد رضا نیکخو. (1381). تهران، انتشارات سخن، چاپ چهارم. آئین نامه اجرایی سازمان زندانها مصوب 20 آذر 1380 انتشارات راه تربیت . باقری، خدیجه. بهرامی، هادی. جلالی، محمد رضا. (1388). رابطه بین سبک‌های دلبستگی با نوع هویت در زندانیان 15-30 ساله، فصل نامه روان شناسی کاربردی، سال سوم، شماره 3. بهبودی شبخانه، زهرا. (1388). رابطه بین تفکر انتقادی و سبک های هویت با خودکارآمدی تحصیلی در دانش آموزان سال دوم دبیرستان. پایان نامه کارشناسی ارشد، تهران: دانشگاه علامه طباطبایی. بهرامی، هادی. (1378). بررسی اختلال های روانی نزد زندانیان مرد و مقایسه ی آن با افراد عادی. فصل نامه اندیشه و رفتار. شماره 1 و 2. 37- 44. پالاهنگ، حسن. وکیل زاده، جهان الدین. دریس، فاطمه. (1381). بررسی فراوانی اختلال های شخصیت در مجرمین مرد زندانی در زندان شهر کرد. فصل نامه اندیشه و رفتار، سال هشتم، شماره 3. 57-64. جراره، جمشید. (1380). بررسی تاثیر مشاوره ی گروهی با رویکرد واقعیت درمانی در کاهش بحران هویت دانش آموزان، پایان نامه کارشناسی ارشد، تهران: دانشگاه علامه طباطبایی. خباز، محمود. (1389). آزمون مدل علی سبک های فرزند پروری ادراک شده، سبک های هویت و تعهد هویت در دانش آموزان منطقه سم دبیرستان منطقه دو شهر تهران، پایان نامه کارشناسی ارشد، تهران: دانشگاه علامه طباطبایی. دادستان، پریرخ. (1389). روان شناسی جنایی، تهران، انتشارات سمت، چاپ هشتم. دانش، تاج زمان. (1381). مجرم کیست، جرم شناسی چیست؟ تهران، انتشارات کیهان، چاپ نهم. رحیمی نژاد، عباس. (1379). بررسی تحول هویت و رابطه آن با حرمت خود و حالت اضطراب در دانشجویان دوره کارشناسی. رساله دکتری : تهران، دانشگاه تربیت مدرس. رستگاری نیا، ژیلا. اختلالات روانی شایع در بین زندانیان و تاثیر اشتغال به کار در آن، ماهنامه ی اصلاح و تربیت، شماره 84، 30- 33. روزنهان، دیوید ال و سلیگمن، مارتین ای.پی. (2000). روانشناسی نابهنجار آسیب روانی. ترجمه یحیی سید محمدی (1382). تهران. ساوالان. ستوده، هدایت الله. میرزایی، بهشته. پازند، افسانه. (1390). روان شناسی جنایی. تهران، نشر آوای نور، چاپ هفتم. ستوده، هدایت الله. (1385). آسیب شناسی اجتماعی جامعه شناسی انحراف، تهران، انتشارات آوای نور، چاپ شانزدهم. سعادتی شامیر، ابوطالب. (1383). بررسی ارتباط بین سبک های هویت برزونسکی (اطلاعاتی، هنجاری، سردرگی/اجتنابی) با سلامت عمومی و مسئولیت پذیری در دانشجویان دانشگاه های تهران، پایان نامه کارشناسی ارشد، تهران: دانشگاه خوارزمی. سلیمی، علی. داوری، محمد. (1380). جامعه شناسی کجروی، جلد اول، قم، نشر پژوهشکده ی حوزه و دانشگاه. شاره، حسین. آقامحمدیان، حمیدرضا. ( 1386 ). رابطۀ پایگاه هویت و فرار دختران از خانه، مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران، سال سیزدهم، شماره 2 .122-127 . شاملو، سعید. (1390). مکتب ها و نظریه ها در روان شناسی شخصیت. تهران، انتشارات رشد. شریعت، سید وحید. اسعدی، محمد. نوروزیان، مریم. پاکروان نژاد، مهدی. یحیی زاده، امید. آقایان، شاهرخ. (1385). شیوع اختلالات روان پزشکی در زندانیان مردان زندان قصر تهران. مجله پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران. دوره 64. شماره 3. 25-36. شکرایی، زهرا. (1380). بررسی و مقایسه پایگاه های هویت در میان دختران و پسران دانشجو. پایان نامه کارشناسی ارشد. تهران: دانشگاه علامه طباطبایی. شمس، علی. (1388). آسیب شناسی زندان. تهران، نشر مرکز آموزش علمی کاربردی سازمان زندان ها، چاپ اول. صدیق سروستانی، رحمت الله. (1387). آسیب شناسی اجتماعی (جامعه شناسی انحرافات اجتماعی)، تهران، انتشارات سمت، چاپ سوم. عظیمی، مرتضی. (1387). رابطه ی بین هیجان خواهی، سبک های هویت و میزان اعتیاد پذیری دانش آموزان پسر مقطع پیش دانشگاهی شهر تهران، پایان نامه کارشناسی ارشد، تهران: دانشگاه علامه طباطبایی. علمی، محمود. حیدری، رضا. (1390). رابطه پايگاه هويت و جرم در بين جوانان آذربايجان، فصل نامه مطالعات امنیت اجتماعی. غرابی، بنفشه. عاطف وحید، محمدکاظم. دژکام، مجمود. محمدیان، مهرداد. ( (1384.، راهبردهای مدارای نوجوانان تهرانی در وضعیت های مختلف هویتی، فصلنامه اندیشه و رفتار، سال یازدهم، شماره .2 164-175 غضنفری، احمد. (1382). بررسی تاثیر هویت و راهبرد های مقابله ای بر سلامت روان دانش آموزان دبیرستانی و پیش دانشگاهی شهر اصفهان، پایان نامه دکتری، تهران: دانشگاه علامه طباطبایی. قاسم بکلو، یونس. الهی، فرهاد. جوان، عیسی. محمودزاده، عبدالحسین. (1392). بررسي وضعيت سلامت روان معتادان زندان خوي در سال 91. ماهنامه اصلاح و تربیت. سال یازدهم. شماره131. 7- 11. قریشی، فاطمه سادات. احمد وند، افشین. سپهر منش، زهرا. (1389). بررسي وضعيت سلامت روان درمعتادان تزريقي زندان كاشان در سال 1386. دو ماهنامه پژوهنده. سال پانزدهم، شماره 2. 67-72. قره گزلو، مریم. (1388). بررسی و مقایسه روایت های نوجوانان دختر 15 تا 20 ساله در ارتباط با سبک های هویتی آنان. پایان نامه کارشناسی ارشد، تهران: دانشگاه علامه طباطبایی. سادوک، بنیامین. سادوک، ویرجینیا. (2007). خلاصه روانپزشکی (علوم رفتاری/ روان پزشکی بالینی). ترجمه ی فرزین رضاعی. تهران. نشر ارجمند (1390). چاپ سوم. کی نیا، مهدی. ( 1388). مبانی جرم شناسی، جلد اول، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ نهم، ویراش اول. گسن، ریموند. (2008). جرم شناسی نظری، ترجمه ی مهدی کی نیا. تهران. انتشارات علامه طباطبایی (1388). چاپ شانزدهم. گیدنز، آنتونی. (1993). جامعه شناسی، ترجمه ی منوچهر صبوری. تهران(1382)، نشر نی. متولی خامنه، مرتضی. (1384). زنان زندانی (ایجاد یک آینده بهتر، ماهنامه اصلاح و تربیت، سال چهارم، شماره 45، 42-46. محسنی، نیک چهره. (1383). نظریه ها در روان شناسی رشد: شناخت اجتماعی و عواطف، تهران. پردیس. مظاهری، مهرداد. خلیقی، نسرین. رقیبی، مهوش. سرابندی، حسن. (1389). شيوع اختلالات شخصيت در ميان زندانيان زن زندان زاهدان، مجله ی تحقیقات علوم پزشکی زاهدان، دوره 13، شماره 3. مهدوی نیا، عسگر. (1389). اختلال روانی از نظر فقه و حقوق و روان پزشکی، پایان نامه کارشناسی ارشد، تهران: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی. میلانی فر، بهروز. (1383). بهداشت روان، تهران، نشر قومس. نجفی ابرندآبادی، علي حسين و هاشم بيگي، حميد. (1390). دانشنامه جرم شناسي، تهران، انتشارات گنج دانش، چاپ دوم. نجفی ابرند آبادی، علی حسین. (1384). تقریرات درس جرم شناسی، دانشگاه مفید قم. نوربالا، احمد علی. محمد، کاظم. باقری یزدی، سید عباس. یاسمی، محمد تقی. (1381). بررسی وضعیت سلامت روان در افراد 15 سال و بالاتر در جمهوری اسلامی ایران. مجله حکیم. سال پنجم. شماره یک، 10- 1. نور محمدی، حسن. بررسی اختلالات روانی نوجوانان پسر بزهکار کانون اصلاح و تربیت و غیر بزهکار 14-18 ساله، طرح تحقیقاتی: اداره ی کل زندان ها و اقدامات تامینی و تربیتی استان قزوین، ماهنامه اصلاح و تربیت، سال دهم، شماره 108، 33-35. Andersen, H. S. (2004). Mental health in prison populations. A review — with special emphasis on a study of Danish prisoners on remand. Acta Psychiatrica Scandinavica, 110(Suppl. 424), 5−59. Australian Institute of Health and Welfare. ( 2012). The mental health of prison entrants in Australia 2010. Bulletin no. 104. Cat. no. AUS 158. Canberra: AIHW. Berzonsky, M. D. (2004). Identity Style and well-being: does commitment matter? An International Journal of Theory Research, 3 (1): 131-142. Correctional Service Canada (2007). Addressing mental health needs of offenders. Let's Talk, 32, 1–20. Centre for Research and Education in Forensic Psychiatry Oslo University Hospital (2010). Mental disorder and violence in the mental health and the correctional system: different services with overlapping challenges? 1006, 1-66. Easley, C. E(2011). Together we can make a difference: The case for transnational action for improved health in prisons. public health. 125: 675-679. Eytan, A. Haller, D. M. Wolff, H. Cerutti, B. Sebo, P. Bertrand, D. Niveau, G. (2010). Psychiatric symptoms, psychological distress and somatic comorbidity among remand prisoners in Switzerland, International Journal of Law and Psychiatry.1-7. Fazel, S., & Baillargeon, J. (2011). The health of prisoners. The Lancet, 377, 956–965. Fazel, S., & Lubbe, S. (2005). Prevalence and characteristics of mental disorders in jails and prisons. Current Opinion in Psychiatry, 18, 550−554. Fazel, S., & Danesh, J. (2002). Serious mental disorders in 23000 prisoners: A systematic review of 62 surveys. Lancet, 359, 545−550. Fotiadou, M. Livaditis, M. Manou, I. et al. (2006). Prevalence of mental disorders and deliberate self-harm in Greek male prisoners. Int J Law psychiatry, 29 (1): 68-73. Fries. B. E. Schmorrow. A. Lang. S. W. Margolis. P. M. Heany. J. Brown. G.P. Barbaree. H. E. Hirdes. J. P. (2013). Symptoms and treatment of mental illness among prisoners: A study of Michigan state prisons. International Journal of Law and Psychiatry 36.316–325. Fryers T, Brugha Y, Grounds A et al. (1998). Severe mental illness in prisoners. Br Med J;317:1025-6. Green, BL, Miranda, J, Daroowalla, A & Siddique, J.(2005) ‘Trauma exposure, mental health functioning, a programme need of women in jail’. Crime Delinquency , 51, 133-151. HM Prison Service (2008). Women prisoners: Prison service order 4800. Online. http://webarchive.nationalarchives.gov.uk/20110603043057/hmprisonservice.gov.uk/ adviceandsupport/prison_life/femaleprisoners/ (Accessed 04/05/2012). James, D. & Glaze, L. E. (2006). Mental health problems of prison and jail inmates, U. S Department of justice. 91, 1-12. Kroger, Jane. (2000), “Identity development during Adolescence”, Blackwell Handbook of Adolescence. 205-226. Lawrie R. (2003) Speak out, speak strong. Sydney: Australian indigenous law reporter. McNeil, DE., Binder, RL., & Robinson, JC. (2005) ‘Incarceration Associated With Homelessness, Mental Disorder, and Co-occurring Substance Abuse’ Psychiatric Services , 56, 840-846. Mageletta, P. R., Diamond, P.M., Faust, E., Daggett, D.M., & Camp, S. D. (2009). Estimating the mental illness component of the service need in corrections: Results from the mental health prevalence project. Criminal Justice and Behavior, 36, 229–244. Malkin. D. A. (2012). Severe mental disorders among prisoners. European Psychiatry. 27. 1-1. Naidoo. S. Mkize. DL. (2012). Prevalence of mental disorders in a prison population in Durban, South Africa. Afr J Psychiatry;15:30-35. Quaker Council for European Affairs (QCEA).(2007).Women in prison: A review of the conditions in member states of the Council of Europe. Geneva: QCEA (Online: http://www.qcea.org/wp-content/uploads/2011/04/rprt-wip1-main-en-feb- 2007.pdf [Accessed 13/06/2012]). Steadman. H. J, Osher. F. C. Robbins. P. C. Case. B. Samuels. S. (2009). Prevalence of Serious Mental Illness Among Jail Inmates. PSYCHIATRIC SERVICES..60. 6. 761-766. Walmsley R. (2003). World prison population list. 4th ed. Research Findings 188. London: Home Office Research Development and Statistics Directorate on Remand.

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

فروشگاه آنلاین فایل دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید